گنجور

بخش ۱۳۴ - من بندهٔ آزادم عشق است امام من

من بندهٔ آزادم عشق است امام من
عشق است امام من عقل است غلام من
هنگامهٔ این محفل از گردش جام من
این کوکب شام من این ماه تمام من
جان در عدم آسودهٔ بی ذوق تمنا بود
مستانه نوا ها زد در حلقه دام من
ای عالم رنگ و بو این صحبت ما تا چند
مرگست دوام تو عشق است دوام من
پیدا به ضمیرم او پنهان به ضمیرم او
این است مقام او دریاب مقام من

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من بندهٔ آزادم عشق است امام من
عشق است امام من عقل است غلام من
هوش مصنوعی: من آزاد هستم و عشق راهنمای من است. عشق، رئیس و هدایتگر زندگی‌ام است و عقل در خدمت من است.
هنگامهٔ این محفل از گردش جام من
این کوکب شام من این ماه تمام من
هوش مصنوعی: در این تجمع و شور و شوق، تأثیر نوشیدن شراب من به اوج خود رسیده است. این ستاره‌ی شب من است و همچنین این ماه کامل نمایانگر من است.
جان در عدم آسودهٔ بی ذوق تمنا بود
مستانه نوا ها زد در حلقه دام من
هوش مصنوعی: در نبودن و بی‌حوصلگی، روح من در آرامش بود، ولی ناگهان با نواهای شاداب و سرمست‌کننده، گرفتار دام عشق شدم.
ای عالم رنگ و بو این صحبت ما تا چند
مرگست دوام تو عشق است دوام من
هوش مصنوعی: ای موجود زیبای رنگ و عطر، این گفت‌وگوی ما تا کی ادامه دارد؟ مرگ تو عشق است و ادامه‌دار، اما من چه؟
پیدا به ضمیرم او پنهان به ضمیرم او
این است مقام او دریاب مقام من
هوش مصنوعی: او در دل من آشکار است و پنهان در وجودم، این جایگاه اوست؛ حالا مقام من را نیز بشناس.