گنجور

بخش ۱ - اسرار خودی

دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
کز دام و دد ملولم و انسانم آرزوست
زاین همرهان سست‌عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
گفتم که یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنچه یافت می‌نشود آنم آرزوست
مولانا جلال الدین رومی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
کز دام و دد ملولم و انسانم آرزوست
هوش مصنوعی: شیخی با چراغ در شهر می‌گردد و به دنبال انسان است، زیرا از موجودات وحشی و درنده خسته و دل‌زده شده است و آرزوی یافتن آدمی را دارد.
زاین همرهان سست‌عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
هوش مصنوعی: احساس ناامیدی و ناراحتی‌ام از هم‌نشینان ضعیف و بی‌اثر است. دلم می‌خواهد همچون شیر دل و رستم دستان قوی و شجاع باشم.
گفتم که یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنچه یافت می‌نشود آنم آرزوست
هوش مصنوعی: گفتم که ما چیزی را که به دنبالش هستیم پیدا نمی‌کنیم، او گفت چیزی که پیدا نمی‌شود، همان آرزوی من است.
مولانا جلال الدین رومی
هوش مصنوعی: این دنیا همچون یک سفر است و ما مسافرانی هستیم که در این مسیر با چالش‌ها و تجربیات مختلف روبرو می‌شویم. برخی از ما در جستجوی حقیقت و شناخت عمیق‌تر هستیم. این سفر باعث می‌شود که درک و بینش ما نسبت به زندگی گسترش یابد و در نهایت به سمت کمال و نور هدایت شویم.

حاشیه ها

1396/06/21 14:09
جواد

جسته ایم ما غلط است کشته ایم ما درست است
یفت می نشود کشته ایم ما

1396/09/23 06:11
بهزاد

درود بر شما
هرچندیکه به آزادگی علامه اقبال و دلبستگی وی را برای بزرگان شعر، فلسفه و ادب فارسی ستایش میکنم ولی ایشان فکر کنم به ژرفنای لقب رومی برای مولانا پی نبردند. رومی خواندن رومی به طوفان نوح می ماند.
خواهش من از شما اینست که اشتباه ایشان را شما تکرا نفرمایید و مولوی را لقب رومی ندهید.
سپاس

1398/03/25 06:05
زیبا جنیدی

سلام مصرع اول
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست هم آمده است.
سپاس

1403/09/10 14:12
Furkan Devrim Nazlıcan

دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر

1403/09/10 14:12
Furkan Devrim Nazlıcan

کز دام و دد ملولم و انسانم آرزوست