بخش ۳۴ - در بیان تجلی صفات میفرماید
بند راه تو، هم از اوصاف تست
پردهای خویش بردار از نخست
دل چه از سودای نفسانی برست
بر سر تخت تجلی خوش نشست
چیست انوار تجلی بی نشان
آنچه از سر تو آید بی گمان
وهم و فهم اینجا نگنجد چون خیال
نی عبارت را در این معنی مجال
گه گشاید گنج افعال و صفات
گه نماید پرتو انوار ذات
بخش ۳۳ - در بیان قید در مقام تمکین: ای اسیر خود حجاب خود توئیبخش ۳۵ - در بیان تجلی ذات میفرماید: چون زدود آئینه، صافی شد زشک
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بند راه تو، هم از اوصاف تست
پردهای خویش بردار از نخست
هوش مصنوعی: راه تو به ویژگیهای خودت وابسته است، پس از ابتدا پردهها و موانع را کنار بزن.
دل چه از سودای نفسانی برست
بر سر تخت تجلی خوش نشست
هوش مصنوعی: دل از آرزوهای دنیوی رهایی یافته و بر فراز تخت زیبایی و روشنی نشسته است.
چیست انوار تجلی بی نشان
آنچه از سر تو آید بی گمان
هوش مصنوعی: چه نورهایی از ظهور تو میتابد، بیهیچ نشانی از آنچه که به سادگی از وجود تو سر میزند.
وهم و فهم اینجا نگنجد چون خیال
نی عبارت را در این معنی مجال
هوش مصنوعی: در اینجا، نه تصور و نه درک قادر به جا گرفتن هستند؛ چون خیال و تفکر در این معنا جایی برای بیان ندارد.
گه گشاید گنج افعال و صفات
گه نماید پرتو انوار ذات
هوش مصنوعی: گاه به روی میآید گنجینه ای از کارها و ویژگیها، و گاه روشنایی هایی از ذات خود را نمایان میکند.

امیر حسینی هروی