شمارهٔ ۷
ز درد جور آن دلبر مکن ای دل شکایتها
که دردش عین درمانست و جور او عنایتها
کلیم درگه اویی گلیم فقر در برکش
ز فرعونی چه میجویی سریر ملک و رایتها
خلیل عشق جانانی درآ در آتش سوزان
نه نمرودی که تا باشی شهنشاه ولایتها
چه راحتهاست پنهانی جراحتهای جانان را
دریغا تو نمیدانی جفاها را ز راحتها
اگرچه ناز معشوقی کشد تیغ و کشد عاشق
به هر دم میکند لطفی به پنهانی حمایتها
بیا وز عشق مویی را ز من بشنو به گوش جان
حدیث لیلی و مجنون نشانست و حکایتها
منم مجنون آن لیلی که صد لیلی است مجنونش
بیا در چشم من بنگر ز عشق اوست آیتها
سرشکم لعل و رویم زر شد از تأثیر عشق او
بلی بر عشق آسانست از اینگونه کفایتها
بسوز دل چه میسازی عجب نبود حسین الحق
اگر در جان اهل دل کند آهت سرایتها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز درد جور آن دلبر مکن ای دل شکایتها
که دردش عین درمانست و جور او عنایتها
هوش مصنوعی: ابتدا باید بدانیم که از عشق و درد و سختیهایی که محبوب به دل عاشق میآورد، نباید گلایه کرد. زیرا همان درد و رنجی که احساس میکنیم، در واقع میتواند به نوعی درمان باشد و سختیهای محبوب باعث میشود که به نعمتهای او پی ببریم. پس در این عشق، باید به جای شکایت، به درک زیباییها و لطفهای محبوب توجه کرد.
کلیم درگه اویی گلیم فقر در برکش
ز فرعونی چه میجویی سریر ملک و رایتها
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این نکته اشاره میکند که اگر کسی به مقام و ثروت دنیایی رغبت دارد، باید از کبر و غرور فاصله بگیرد. او به اهمیت درک و شناخت خداوند اشاره دارد و میگوید که بهتر است به جستجوی حقیقت و راههای معنوی بپردازید، به جای آنکه به دنبال قدرت و جاه و مقام دنیایی باشید. در واقع، تعلق به مادیات و ثروت دنیوی، فرد را از رسیدن به حقیقت و حقیقت وجودی خود باز میدارد.
خلیل عشق جانانی درآ در آتش سوزان
نه نمرودی که تا باشی شهنشاه ولایتها
هوش مصنوعی: ای عشق جانانی! به آتش سوزان وارد شو، نه اینکه مثل نمرود باشی که میخواهد سلطنتی بر ولایتها داشته باشد.
چه راحتهاست پنهانی جراحتهای جانان را
دریغا تو نمیدانی جفاها را ز راحتها
هوش مصنوعی: چه راحت است که جراحتهای ناشی از عشق را پنهان کنیم؛ ای وای، تو غافلی از ظلمهایی که در پس این راحتیها نهفته است.
اگرچه ناز معشوقی کشد تیغ و کشد عاشق
به هر دم میکند لطفی به پنهانی حمایتها
هوش مصنوعی: اگرچه معشوق با ناز و ادا بیمحابا عاشق را آزمایش میکند و در هر لحظه چالشهایی برای او ایجاد می کند، اما در عوض به طور پنهانی محبتهایی به او میکند و از او حمایت مینماید.
بیا وز عشق مویی را ز من بشنو به گوش جان
حدیث لیلی و مجنون نشانست و حکایتها
هوش مصنوعی: بیا و از عشق، حتی یک رشته مو را از من بشنو. با گوش جان، داستان لیلی و مجنون و روایتهای دیگری را بشنو.
منم مجنون آن لیلی که صد لیلی است مجنونش
بیا در چشم من بنگر ز عشق اوست آیتها
هوش مصنوعی: من مجنون لیلی هستم، همانگونه که صدها لیلی دیگر هم مجنون مناند. بیا و در چشمان من نگاه کن، چون نشانههای عشق او در آنجا نمایان است.
سرشکم لعل و رویم زر شد از تأثیر عشق او
بلی بر عشق آسانست از اینگونه کفایتها
هوش مصنوعی: از شدت عشق او، چشمانم مانند گوهری سرخ و صورتم مانند طلا شده است. بله، البته که عشق آسان است، اما چنین نشانههایی از آن، نشانه قدرت و تأثیر عمیق عشق است.
بسوز دل چه میسازی عجب نبود حسین الحق
اگر در جان اهل دل کند آهت سرایتها
هوش مصنوعی: دل را بسوزان، چه جای تعجب است اگر حسین حقیقتاً در جان اهل دل اثر بگذارد و آه تو در آنها نفوذ کند.
حاشیه ها
1403/01/06 01:04
Javid Ariya
فریدون میگه:
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش