شمارهٔ ۱۹۶
ای فاش کرده عشق تو راز نهان من
بالای تو بلای دل ناتوان من
لعل حیات بخش تو آب حیات دل
یاقوت آبدار تو قوت روان من
ماه ملک صفاتی و حور فرشته خوی
آسایش روانی و آرام جان من
محبوب دلپذیری و معشوق ناگزیر
محصول عمر و مایه بخت جوان من
طوطی حدیث و قند لبی و شکر دهن
وز شکرت ستانده حلاوت زبان من
بس فارغی و بیخبر از حال من مگر
آگه نئی ز ناله و آه و فغان من
بادا نشان درد تو بر لوح دل اگر
بر نامه وجود بماند نشان من
دانی حسین جان تو کی میرسد بلب
آندم که میرسد بدهانت دهان من
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای فاش کرده عشق تو راز نهان من
بالای تو بلای دل ناتوان من
هوش مصنوعی: ای عشق تو، راز پنهانی من را آشکار کردهای. تو بر من چیرهای و به دل ضعيف من آسیب میزنی.
لعل حیات بخش تو آب حیات دل
یاقوت آبدار تو قوت روان من
هوش مصنوعی: وجود پرشکوه و محبتآمیز تو، مانند آب حیات، زندگیبخش و تازهکننده است و زیباییات به من نیرو و انرژی میدهد.
ماه ملک صفاتی و حور فرشته خوی
آسایش روانی و آرام جان من
هوش مصنوعی: ماه دارای صفات الهی است و حوری مانند فرشتگان، آسایش و آرامش روح و جان من را به ارمغان میآورد.
محبوب دلپذیری و معشوق ناگزیر
محصول عمر و مایه بخت جوان من
هوش مصنوعی: عزیزم، زیبایی تو دلانگیز است و عشق تو نیز جزئی از سرنوشت و عمر جوانی من است که نمیتوان از آن فرار کرد.
طوطی حدیث و قند لبی و شکر دهن
وز شکرت ستانده حلاوت زبان من
هوش مصنوعی: من مانند طوطی از زیباییهای زبان و شیرینی کلام لذت میبرم، که از شکر و قند هم خوشمزهتر است و برای من حلاوت خاصی دارد.
بس فارغی و بیخبر از حال من مگر
آگه نئی ز ناله و آه و فغان من
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که تو از حال و روز من بیخبر و آسودهای. آیا نمیدانی که من از درد و شکوهم دردمند هستم؟
بادا نشان درد تو بر لوح دل اگر
بر نامه وجود بماند نشان من
هوش مصنوعی: اگر نشانهای از درد تو بر دل من باقی بماند، پس نام من هم در این دنیا ثبت خواهد شد.
دانی حسین جان تو کی میرسد بلب
آندم که میرسد بدهانت دهان من
هوش مصنوعی: میدانی حسین جان، لحظهای خواهد رسید که من با تو ملاقات میکنم، زمانی که لبهایم به لبهایت نزدیک میشود.