گنجور

شمارهٔ ۸۰

اهل دل در هوس عشق تو سرگردانند
زاهدان شیوۀ این طایفه کمتر دانند
ذوق آموختنی نیست که آن وجدانی‌ست
عقلا جمله در این کار فرو می‌مانند
این چنین مست که ماییم ز خم‌خانه دوست
همه خواهند که باشند ولی نتوانند
بت‌پرستان رخت طایفه توحیدند
مست و دیوانه عشق تو خردمندانند
آفتابی تو و اصحاب ملاحت انجم
در حضورت همه از دیده ما پنهانند
هر یکی را سخنی در صفت منظوری‌ست
وصف روی تو که داند که همه حیرانند
مجلس افروز بهشت است جمال خوبان
نی چنان دان به حقیقت که بهشت ایشانند
هست صاحب‌نظران را هوسی با گل و سرو
کاندکی هردو به رخسار و قدت می‌مانند
گرمی از ذکر تو یابند نه از شعر همام
در سماعی که غزل‌های ورا می‌خوانند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اهل دل در هوس عشق تو سرگردانند
زاهدان شیوۀ این طایفه کمتر دانند
هوش مصنوعی: عاشقان و اهل دل در آرزوی عشق تو به سر می‌برند، اما زاهدان و رندها کمتر از طرز تفکر و رفتار این دسته از مردم آگاهند.
ذوق آموختنی نیست که آن وجدانی‌ست
عقلا جمله در این کار فرو می‌مانند
هوش مصنوعی: ذوق و استعداد چیزی نیست که قابل آموزش باشد، زیرا این یک حس و درک درونی است و عقل‌ها در این زمینه ناتوان هستند.
این چنین مست که ماییم ز خم‌خانه دوست
همه خواهند که باشند ولی نتوانند
هوش مصنوعی: ما به قدری از محبت و دوستی پرشوریم که همه می‌خواهند مثل ما باشند، اما هیچ‌کس نمی‌تواند به این حال برسد.
بت‌پرستان رخت طایفه توحیدند
مست و دیوانه عشق تو خردمندانند
هوش مصنوعی: معبودپرستان به‌خاطر عشق به تو در حال شیدایی و مستی‌اند، در حالی که افراد اهل تفکر و خرد در محبت تو دیوانه شده‌اند.
آفتابی تو و اصحاب ملاحت انجم
در حضورت همه از دیده ما پنهانند
هوش مصنوعی: تو همچون خورشیدی و زیبایی‌ها مثل ستاره‌ها در کنار تو، برای ما نامرئی و دور از دسترس‌اند.
هر یکی را سخنی در صفت منظوری‌ست
وصف روی تو که داند که همه حیرانند
هوش مصنوعی: هر کسی حرفی در مورد زیبایی و مصلحت خاصی دارد، اما کسی نیست که بتواند زیبایی تو را به درستی وصف کند، چرا که همه در شگفتی و حیرت هستند.
مجلس افروز بهشت است جمال خوبان
نی چنان دان به حقیقت که بهشت ایشانند
هوش مصنوعی: بهشت درخشش و زیبایی‌های خود را از حضور انسان‌های نیکو و زیبایانی که در آن هستند، به دست می‌آورد. به راستی نه تنها بهشت واقعی، بلکه زیبایی و خوشی نیز در وجود آن‌ها نمایان است.
هست صاحب‌نظران را هوسی با گل و سرو
کاندکی هردو به رخسار و قدت می‌مانند
هوش مصنوعی: اندیشمندان و صاحب‌نظران در دل خود آرزویی دارند که به زیبایی گل و سرو می‌ماند و هر دو در چهره و قامت تو تجلی پیدا کرده است.
گرمی از ذکر تو یابند نه از شعر همام
در سماعی که غزل‌های ورا می‌خوانند
هوش مصنوعی: اگر کسانی از یاد تو لذت ببرند، نه از اشعار همام در مراسمی که غزل‌های او خوانده می‌شود.

حاشیه ها

1398/12/10 04:03
۲۴۶

بیت پنجم: دید ما -> دیده ما.
بیت آخر: وراه -> ورا.

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۳ از «ذوق آموختنی نیست که آن وجدانی ست» به «ذوق آموختنی نیست که آن وجدانی‌ست»

تغییر مصرع ۴ از «عقلا جمله درین کار فرو می مانند» به «عقلا جمله در این کار فرو می‌مانند»

تغییر مصرع ۵ از «این چنین مست که ماییم ز خمخانه دوست» به «این چنین مست که ماییم ز خم‌خانه دوست»

تغییر مصرع ۶ از «همه خواهند که باشند ولی نتواند» به «همه خواهند که باشند ولی نتوانند»

تغییر مصرع ۷ از «بت پرستان رخت طایفه توحیدند» به «بت‌پرستان رخت طایفه توحیدند»

تغییر مصرع ۱۰ از «در حضورت همه از دید ما پنهاند» به «در حضورت همه از دیده ما پنهانند»

تغییر مصرع ۱۱ از «هر یکی را سخنی در صفت منظوری ست» به «هر یکی را سخنی در صفت منظوری‌ست»

تغییر مصرع ۱۵ از «هست صاحب نظران را هوسی با گل و سرو» به «هست صاحب‌نظران را هوسی با گل و سرو»

تغییر مصرع ۱۶ از «کاندکی هردو به رخسار و قدت میمانند» به «کاندکی هردو به رخسار و قدت می‌مانند»

تغییر مصرع ۱۷ از «گرمی از ذکر تو یا بند نه از شعر همام» به «گرمی از ذکر تو یابند نه از شعر همام»

تغییر مصرع ۱۸ از «در سماعی که غزلهای وراه میخوانند» به «در سماعی که غزل‌های ورا می‌خوانند»