گنجور

شمارهٔ ۷۲

نظرها محرم رویت نبودند
به مشتاقان نموداری نمودند
چو بر آب و گل آمد عکس رویت
دری از حسن بر عالم گشودند
زگل گل‌های گوناگون برآمد
که دل‌ها از لطافت میر بودند
ز عشق هر گلی صد بلبل مست
به دستان‌ها زبان‌ها می‌گشودند
اثر نگذاشت ز ایشان غیرت عشق
تو پنداری که خود هرگز نبودند
همام افسانه‌گوی دوستان است
که این افسانه گفتند و شنودند

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نظرها محرم رویت نبودند
به مشتاقان نموداری نمودند
هوش مصنوعی: نگاه‌ها صلاحیت دیدن چهره‌ات را نداشتند، اما به دسته‌ای از عاشقان تصویری از تو نشان دادند.
چو بر آب و گل آمد عکس رویت
دری از حسن بر عالم گشودند
هوش مصنوعی: وقتی تصویر تو بر آب و خاک ظاهر شد، درهای زیبایی به روی جهان باز شد.
زگل گل‌های گوناگون برآمد
که دل‌ها از لطافت میر بودند
هوش مصنوعی: از میان گل‌های مختلف، گلی سر برآورده که دل‌ها را از لطافت و زیبایی خود مسحور کرده است.
ز عشق هر گلی صد بلبل مست
به دستان‌ها زبان‌ها می‌گشودند
هوش مصنوعی: از عشق هر گل، گروهی از بلبلان شاد و سرمست به دور آن می‌چرخیدند و به کرات از زیبایی و جذابیت آن سخن می‌گفتند.
اثر نگذاشت ز ایشان غیرت عشق
تو پنداری که خود هرگز نبودند
هوش مصنوعی: عشق تو چنان در دلشان تأثیری نداشت که گویی هرگز وجود نداشتند.
همام افسانه‌گوی دوستان است
که این افسانه گفتند و شنودند
هوش مصنوعی: همام کسی است که در میان دوستانش داستان‌ها و افسانه‌هایی را روایت می‌کند؛ داستان‌هایی که آن‌ها گفته شده و شنیده شده‌اند.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۵ از «زگل گل های گوناگون بر آمد» به «زگل گل‌های گوناگون برآمد»

تغییر مصرع ۶ از «که دل ها از لطافت میر بودند» به «که دل‌ها از لطافت میر بودند»

تغییر مصرع ۷ از «ز عشق هرکلی صد بلبل مست» به «ز عشق هر گلی صد بلبل مست»

تغییر مصرع ۸ از «به دستان ها زبان ها می گشودند» به «به دستان‌ها زبان‌ها می‌گشودند»

تغییر مصرع ۱۱ از «همام افسانه گوی دوستان است» به «همام افسانه‌گوی دوستان است»