گنجور

شمارهٔ ۲۲۰

گلستانی و ما مستان بویی
چه باشد گر بیابم آرزویی
چو از روی تو محروم است چشمم
سحرگه با صبا بفرست بویی
میان ما چو پیوندی‌ست جانی
فراغت دارم از هر ماه‌رویی
مراد خضر چون آب حیات است
به چشمش در نیاید آب جویی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گلستانی و ما مستان بویی
چه باشد گر بیابم آرزویی
هوش مصنوعی: اگر در باغی زیبا و با صفا باشم و در کنار آن مستان خوشحال و سرمست، بویی بیابم که آرزویی در دل داشته باشم، چه حس خوبی خواهد داشت.
چو از روی تو محروم است چشمم
سحرگه با صبا بفرست بویی
هوش مصنوعی: وقتی چشمانم از دیدن تو محروم است، در صبح زود با نسیم صبحگاهی بوی تو را بفرست.
میان ما چو پیوندی‌ست جانی
فراغت دارم از هر ماه‌رویی
هوش مصنوعی: در بین ما پیوندی عمیق وجود دارد که باعث شده است از هر زیبایی و دل‌فریبی فاصله بگیرم و آرامش داشته باشم.
مراد خضر چون آب حیات است
به چشمش در نیاید آب جویی
هوش مصنوعی: مراد و هدف خضر مانند آب حیات است و برای او، آب جوی کوچک و کم‌اثر به چشم نمی‌آید.

حاشیه ها

1400/04/22 20:06
کاربر سیستمی

تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده

تغییر مصرع ۲ از «چه باشد گر بیایم آرزویی» به «چه باشد گر بیابم آرزویی»

تغییر مصرع ۵ از «میان ما چو پیوندی ست جانی» به «میان ما چو پیوندی‌ست جانی»

تغییر مصرع ۶ از «فراغت دارم از هر ماه رویی» به «فراغت دارم از هر ماه‌رویی»