گنجور

بخش ۲ - فصل

و به‌حقیقت بدان که آداب، اجتماع خصال خیر باشد و «مأدُبه» را از آن مأدبه خوانند که هرچه بر وی بباید جمله باشد؛ پس «فالّذی اجتَمَعَ فیه خصالُ الخیر فهو ادیبٌ.» و اندر مجاری عادت کسی را که علم لغت داند و صرف و نحو او را ادیب خوانند.

باز به نزدیک این طایفه «الادبُ هو الوقوفُ مَعَ المُستَحسناتِ، و معناه: ان تعامِلَ اللّهَ بالادبِ سرّاً و علانیةَ، و إذا کنتَ کذلک کنتَ أدیباً و اِنْ کنتَ أعْجمیّاً، و إنْ لَمْ تکنْ کذلک تکونَ علی ضدّه.»

ادب وقوف باشد بر کردارهای ستوده. گفتند: «معنی این چه بود؟» گفت: «آن که با خداوند تعالی معاملت به ادب کنی اندر ظاهر وباطن. و چون معاملتت به ادب آراسته شود، تو ادیب باشی اگرچه زبانت اعجمی باشد.» که عبارت را اندر معاملت قدری زیادت نباشد و اندر همه احوال عاملان بزرگوارتر از قائلان‌اند.

و یکی را از مشایخ رضی اللّه عنه پرسیدند که: «شرط ادب چه چیز است؟» گفت: من اندر بیتی جواب تو بگویم که شنیده‌ام:

اذا نَطَقَتْ جاءَتْ بکلّ مَلاحةٍ
و ان سکتَتْ جاءَتْ بکلّ ملیحِ

یعنی ادب آن بود که اگر بگویی گفتارت صدق بود واگر معاملت آری معاملت حق و گفتار صدق اگرچه درشت باشد ملیح بود، و معاملت خوب اگرچه دشوار بود نیکو بود. پس چون بگوید، اندر گفت خود مُصیب باد و چون خاموش بود، اندر خاموشی خود مُحِقّ.

و فرقی نیکو کرده است شیخ ابونصر سراج رحمة اللّه علیه صاحب لُمَع، اندر کتاب خود میان آداب که گفته است:

النّاسُ فِ الأَدبِ عَلی ثَلاثِ طبقاتٍ: امّا أهلُ الدّنیا فأکْثَرُ آدابِهم فی الفصاحَةِ و البَلاغَةِ و حِفْظِ العُلومِ و أسمارِ المُلوکِ و أشعارِ العَرَبِ، و امّا أهلُ الدّینِ فأکثَرُ آدابِهم فی رِیاضَةِ النَّفْسِ و تأدیبِ الجَوارحِ و حفْظِ الحُدُودِ و تَرْکِ الشَّهَواتِ و امّا أهلُ الخُصوصیّةِ فأکْثَرُ آدابِهم فی طَهارةِ القُلوبِ و مُراعاةِ الأسرارِ و الوَفاءِ بالعُهُودِ و حفْظِ الوَقْتِ و قِلَّةِ الإلتِفاتِ إلَی الخَواطِرِ و حُسْنِ الأدَبِ فی مَواقِفِ الطَّلَبِ و أوقاتِ الحُضوُرِ وَمَقاماتِ القُرْبِ.

مردمان اندر ادب سه قسمت‌اند: یکی اهل دنیا که ادب به نزدیک ایشان فصاحت و بلاغت و حفظ علوم و سمرهای ملوک و اشعار عرب است و دیگر اهل دین که ادب به نزدیک ایشان ریاضت نفس و تأدیب جوارح و نگاهداشت حدود و ترک شهوات است و سدیگر اهل خصوصیت‌اند که ادب به نزدیک ایشان طهارت دل بود و مراعات سرّ و وفا کردن عهد و نگاه داشتن وقت و کمتر نگریستن به خواطر پراکنده و نیکو کرداری اندر محل طلب و وقت حضور و مقام قرب.

و این سخنی جامع است و تفصیل این در کتاب پراکنده بیاید، ان شاء اللّه عزّ و جلّ.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و به‌حقیقت بدان که آداب، اجتماع خصال خیر باشد و «مأدُبه» را از آن مأدبه خوانند که هرچه بر وی بباید جمله باشد؛ پس «فالّذی اجتَمَعَ فیه خصالُ الخیر فهو ادیبٌ.» و اندر مجاری عادت کسی را که علم لغت داند و صرف و نحو او را ادیب خوانند.
هوش مصنوعی: به‌راستی باید دانست که آداب به مجموعه‌ای از خصوصیات خوب اطلاق می‌شود و «مأدبه» به معنای مهمانی است که در آن همه چیز باید فراهم باشد. بنابراین، کسی که در خود صفات نیکو را جمع کرده باشد، ادیب محسوب می‌شود. همچنین در عادت‌های مرسوم، کسی که به علم لغت و قواعد آن آشنا باشد نیز ادیب نامیده می‌شود.
باز به نزدیک این طایفه «الادبُ هو الوقوفُ مَعَ المُستَحسناتِ، و معناه: ان تعامِلَ اللّهَ بالادبِ سرّاً و علانیةَ، و إذا کنتَ کذلک کنتَ أدیباً و اِنْ کنتَ أعْجمیّاً، و إنْ لَمْ تکنْ کذلک تکونَ علی ضدّه.»
هوش مصنوعی: آداب، به معنای احترام و رفتار مناسب با چیزهای خوب است. این بدان معناست که باید با خداوند با ادب رفتار کنیم، هم در خفا و هم در علن. اگر چنین باشی، فرد بامدب و با ادب محسوب می‌شوی، حتی اگر زبان مادری‌ات غیر عربی باشد. اما اگر این طور نباشی، در واقع در حالت برعکس قرار داری.
ادب وقوف باشد بر کردارهای ستوده. گفتند: «معنی این چه بود؟» گفت: «آن که با خداوند تعالی معاملت به ادب کنی اندر ظاهر وباطن. و چون معاملتت به ادب آراسته شود، تو ادیب باشی اگرچه زبانت اعجمی باشد.» که عبارت را اندر معاملت قدری زیادت نباشد و اندر همه احوال عاملان بزرگوارتر از قائلان‌اند.
هوش مصنوعی: ادب به معنای آگاهی و توجه به کارهای نیکو است. گفته‌اند که این چیست؟ پاسخ این است که باید در رابطه با خداوند با ادب برخورد کنی، چه در ظاهر و چه در باطن. وقتی که رفتار تو با ادب و نزاکت آراسته شود، تو ادیب و بافرهنگ خواهی بود، حتی اگر زبانت غیرفارسی باشد. همچنین بهتر است در عمل behave کنید و در حالاتی که در آنها عمل مهم‌تر از گفتار است، باید به عمل توجه بیشتری داشته باشید.
و یکی را از مشایخ رضی اللّه عنه پرسیدند که: «شرط ادب چه چیز است؟» گفت: من اندر بیتی جواب تو بگویم که شنیده‌ام:
هوش مصنوعی: یکی از مشایخ را پرسیدند که شرط ادب چیست؟ او پاسخ داد: من در یک بیت شعر به تو جواب می‌دهم که شنیده‌ام:
اذا نَطَقَتْ جاءَتْ بکلّ مَلاحةٍ
و ان سکتَتْ جاءَتْ بکلّ ملیحِ
هوش مصنوعی: زمانی که او سخن می‌گوید، زیبایی تمام‌عیاری به همراه دارد و زمانی که سکوت می‌کند، زیبایی‌اش به گونه‌ای دیگر نمایان می‌شود.
یعنی ادب آن بود که اگر بگویی گفتارت صدق بود واگر معاملت آری معاملت حق و گفتار صدق اگرچه درشت باشد ملیح بود، و معاملت خوب اگرچه دشوار بود نیکو بود. پس چون بگوید، اندر گفت خود مُصیب باد و چون خاموش بود، اندر خاموشی خود مُحِقّ.
هوش مصنوعی: ادب این است که اگر کسی بگوید حرفش راست است، باید به او احترام گذاشت و اگر در معامله‌ای هستید، معامله باید عادلانه باشد. اگر چه حرفی که زده می‌شود ممکن است سخت و تند باشد، اما اگر حقیقت داشته باشد، زیباست. همچنین اگر معامله‌ای که انجام می‌شود، دشوار باشد اما درست باشد، این هم خوب است. بنابراین، وقتی کسی صحبت می‌کند، باید به او حق داد و وقتی سکوت می‌کند، باید این سکوت را نیز محترم شمرد.
و فرقی نیکو کرده است شیخ ابونصر سراج رحمة اللّه علیه صاحب لُمَع، اندر کتاب خود میان آداب که گفته است:
هوش مصنوعی: شیخ ابونصر سراج رحمت‌الله علیه، صاحب کتاب "لُمَع"، در اثر خود نکات مهمی را درباره آداب ذکر کرده و نکته‌های نیکویی را در این زمینه مطرح نموده است.
النّاسُ فِ الأَدبِ عَلی ثَلاثِ طبقاتٍ: امّا أهلُ الدّنیا فأکْثَرُ آدابِهم فی الفصاحَةِ و البَلاغَةِ و حِفْظِ العُلومِ و أسمارِ المُلوکِ و أشعارِ العَرَبِ، و امّا أهلُ الدّینِ فأکثَرُ آدابِهم فی رِیاضَةِ النَّفْسِ و تأدیبِ الجَوارحِ و حفْظِ الحُدُودِ و تَرْکِ الشَّهَواتِ و امّا أهلُ الخُصوصیّةِ فأکْثَرُ آدابِهم فی طَهارةِ القُلوبِ و مُراعاةِ الأسرارِ و الوَفاءِ بالعُهُودِ و حفْظِ الوَقْتِ و قِلَّةِ الإلتِفاتِ إلَی الخَواطِرِ و حُسْنِ الأدَبِ فی مَواقِفِ الطَّلَبِ و أوقاتِ الحُضوُرِ وَمَقاماتِ القُرْبِ.
هوش مصنوعی: افراد در ادبیات به سه دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول کسانی هستند که به امور دنیوی علاقه‌مندند و بیشتر بر فصاحت، بلاغت، حفظ علوم، داستان‌های پادشاهان و شعرهای عربی تمرکز دارند. دسته دوم افرادی هستند که به دین و مسائل معنوی توجه دارند و بیشتر به تربیت نفس، تقویت روحی، حفظ حریم‌ها و دوری از شهوت‌ها پرداخته‌اند. و نهایتا دسته سوم افرادی هستند که به امور خاص و خصوصی می‌پردازند و بیشتر بر پاکی دل‌ها، مراقبت از اسرار، وفاداری به عهدها، حفظ زمان و کم‌توجهی به حواشی و افکار غیرمفید تأکید می‌کنند و در موقعیت‌های مختلف علمی و معنوی رفتار شایسته‌ای دارند.
مردمان اندر ادب سه قسمت‌اند: یکی اهل دنیا که ادب به نزدیک ایشان فصاحت و بلاغت و حفظ علوم و سمرهای ملوک و اشعار عرب است و دیگر اهل دین که ادب به نزدیک ایشان ریاضت نفس و تأدیب جوارح و نگاهداشت حدود و ترک شهوات است و سدیگر اهل خصوصیت‌اند که ادب به نزدیک ایشان طهارت دل بود و مراعات سرّ و وفا کردن عهد و نگاه داشتن وقت و کمتر نگریستن به خواطر پراکنده و نیکو کرداری اندر محل طلب و وقت حضور و مقام قرب.
هوش مصنوعی: مردم در زمینه ادب به سه دسته تقسیم می‌شوند: یک دسته، اهل دنیا هستند که در نظر آن‌ها ادب یعنی فصاحت، بلاغت، حفظ علم و حکایت‌ها و اشعار عربی است. دسته دوم، اهل دین‌اند که ادب در نظر آن‌ها به معنای ریاضت نفس، تربیت اعضا، رعایت حدود و پرهیز از شهوات است. و دسته سوم، اهل خصوصیت هستند که برای آنان ادب به معنای پاک‌سازی دل، رعایت رازها، وفاداری به عهد، حفظ زمان و کاهش توجه به افکار پراکنده و انجام کارهای نیک در زمان درخواست و در موقع نزدیک شدن به خداست.
و این سخنی جامع است و تفصیل این در کتاب پراکنده بیاید، ان شاء اللّه عزّ و جلّ.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که این سخن شامل نکات زیادی است و توضیحات بیشتر در کتابی که در آینده منتشر خواهد شد، ارائه خواهد شد، ان شاء الله.