گنجور

بخش ۱ - باب الجوع

قوله، تعالی: «و لنَبْلُونَّکم بشیءٍ من الخوفِ و الجوعِ و نقصٍ من الأموالِ و الأنفُسِ و الثّمراتِ و بشِّرِ الصّابرین (۱۵۵/البقره).»

و قوله، علیه السّلام: «بَطِنٌ جائعٌ أحَبُّ إلی اللّهِ مِنْ سبعینَ عابداً غافلاً.»

بدان که گرسنگی را شرفی بزرگ است و به نزدیک امم و ملل ستوده است؛ از آن‌چه از روی ظاهر گرسنه را خاطر تیزتر بود و قریح مهذب تر و تن درست تر آن را که شرهی بیشتر نباشد که خود را بر ریاضت مهیا گردانیده باشد: «لأنَّ الجوعَ لِلنَّفسِ خُضُوعٌ و لِلْقَلْبِ خُشُوعٌ.» جایع را تن خاضع بود و دل خاشع؛ از آن‌چه قوت نفسانی بدان ناچیز گردد.

و قال رسول اللّه، صلی اللّه علیه و سلم: «أَجیعُوا بُطُونَکم و أَظمأوا أَکبادَکم و أعْروا أجسادَکم، لعلّ قلوبَکم تری اللّهَ عیاناً فی الدّنیا.»

شکم را گرسنه دارید و جگر را تشنه و تن را برهنه دارید تا مگر خداوند تعالی را ببینید به دل.

اگر تن را از گرسنگی بلا بود، دل را بدان ضیا بود و جان را صفا بود و سر را لقا بود. و چون سر لقا یابد و جان صفا یابد و دل ضیا یابد چه زیان اگر تن بلا یابد؛ که سیرخوردگی را بس خطری نبود؛ که اگر خطری بودی ستوران را سیر نگردانیدندی؛ که سیرخوردگی کار ستوران است، و گرسنگی علاج مردان و گرسنگی عمارت باطن کند و سیرخوردگی عمارت بطون. یکی عمر اندر عمارت باطن کند که تا مرحق را مفرد شود و از علایق مجرد شود، چگونه برابر بود با آن که عمر اندر عمارت بدن کند و خدمت هوای تن کند؟ یکی را عالم از برای خوردن باید و یکی را خوردن از برای عبادت کردن. «کانَ المتقدّمونَ یأکلونَ لِیَعشُونَ و أنْتُم تَعیشُونَ لِتأکُلونَ. متقدمان از برای آن خوردندی تا بزیستندی، شما از برای آن می‌زیید تا بخورید.» پس فرق بسیار باشد میان این و آن. «الجوعُ طعامُ الصّدیقینَ و مسلکُ المریدینَ.» بعد قضاء اللّه و قَدَرِهِ، بیرون افتادن آدم علیه السّلام از بهشت و دور گشتن وی از جوار حق از برای لقمه‌ای بود.

و به‌حقیقت آن که اندر جوع مضطر بود جایع نبود؛ از آن‌چه طالب اکل به اکل بود. پس آن که ورا درجهٔ جوع بود تارک اکل بود نه از اکل ممنوع بود و آن که اندر حال وجود اکل به ترک آن بگوید و بار و رنج آن بکشد، وی جایع باشد و قید شیطان وی به‌جز گرسنگی نباشد و حبس هوای نفس جز به گرسنگی نباشد.

کتانی گوید، رحمة اللّه علیه: «مِنْ حُکْم المریدِ أنْ یکونَ فیه ثلاثُة أشیاءٍ: نومُه غلبةٌ و کلامُه ضرورَةٌ و أکْلُه فاقةٌ.»

شرط مرید آن بود که اندر وی سه چیز موجود باشد: یکی خواب وی به‌جز غلبه نباشد و سخنش به‌جز ضرورت نبود و خوردنش به‌جز فاقه نه.

و به نزدیک بعضی فاقه دو شبانروز بود و به نزدیک بعضی سه شبانروز و به نزدیک بعضی یک هفته و به نزدیک بعضی چهل روز؛ از آن‌چه محققان بر آن‌اند که جوع صادق هر چهل روز یک بار بود، و این جانداری بود. و در میان آن‌چه پدیدار آید آن شره و غرور نفس و طبع باشد. بدان عافاک اللّه و الحمدللّه رب العالمین. که عروق اهل معرفت جمله برهان اسرار خداوندی است، و دل‌های ایشان موضع نظر متعالی. و ازدل‌ها اندر صدور ایشان درها گشاده است و عقل و هوی بر درگاه آن نشسته. روح مر عقل را مدد می‌کند و نفس مر هوی را. و هر چند طبایع به اغذیه غذا بیش یابد، نفس قوی‌تر می‌شود وهوی تربیت بیشتر می‌یابد، غلوات وی اندر اعضا پراکنده‌تر باشد و اندر هر عِرقی از انتشاروی حجابی دیگرگونه پدیدار آید و چون طالب، اغذیه از وی بازگیرد، هوی ضعیف‌تر می‌شود و عقل قوی‌تر و قوت نفس از عروق گسسته‌تر می‌شود و اسرار و براهین ظاهرتر می‌گردد چون نفس از حرکات خود فروماند و هوی ازوجود خود فانی گردد ارادت باطل اندر اظهار حق محو شود. آنگاه کل مرادِ مرید حاصل گردد.

و از ابوالعباس قصاب می‌آید رحمة اللّه علیه که گفت: «طاعت و معصیت من در دو گِرده بسته است: چون بخورم مایهٔ همه معاصی اندر خود بیابم، و چون دست از آن بدارم اصل همه طاعت از خود بیابم.»

اما گرسنگی را ثمره مشاهدت بود که مجاهدت قاید آن است. پس سیری با مشاهدت بهتر از گرسنگی با مجاهدت؛ از آن‌چه مشاهدت معرکه گاه مردان است و مجاهدت ملاعب صبیان، «فالشِّبَعُ بِشاهِدِ الحقِّ خیرٌ مِنَ الجوعِ بشاهدِ الجِدّ.»

و اندر معنی این لفظ سخن بسیار اید، اما تخفیف را اختصار کردم و اللّه اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله، تعالی: «و لنَبْلُونَّکم بشیءٍ من الخوفِ و الجوعِ و نقصٍ من الأموالِ و الأنفُسِ و الثّمراتِ و بشِّرِ الصّابرین (۱۵۵/البقره).»
هوش مصنوعی: خداوند فرموده است که ما شما را با چیزهایی مثل ترس، گرسنگی، کمبود اموال، کسر در جان‌ها و کمبود ثمرات آزمایش خواهیم کرد. و به صبرکنندگان مژده بده.
و قوله، علیه السّلام: «بَطِنٌ جائعٌ أحَبُّ إلی اللّهِ مِنْ سبعینَ عابداً غافلاً.»
هوش مصنوعی: و ایشان فرمودند: «شکم گرسنه از هفتاد عابد غافل نزد خداوند محبوب‌تر است.»
بدان که گرسنگی را شرفی بزرگ است و به نزدیک امم و ملل ستوده است؛ از آن‌چه از روی ظاهر گرسنه را خاطر تیزتر بود و قریح مهذب تر و تن درست تر آن را که شرهی بیشتر نباشد که خود را بر ریاضت مهیا گردانیده باشد: «لأنَّ الجوعَ لِلنَّفسِ خُضُوعٌ و لِلْقَلْبِ خُشُوعٌ.» جایع را تن خاضع بود و دل خاشع؛ از آن‌چه قوت نفسانی بدان ناچیز گردد.
هوش مصنوعی: گرسنگی دارای ارزش و مقام بالایی است و در نظر ملت‌ها و جوامع تحسین شده است. چون به طور کلی، گرسنگی موجب تیزتر شدن فکر و بهبود قوه ادراکی و سلامت بدن می‌شود، به شرطی که خود را در معرض ریاضت و تمرین قرار دهد. در واقع، گرسنگی باعث می‌شود که روح و دل انسان خاضع و فروتن شوند، چرا که نیاز مادی به غذا در این حالت کم‌ اهمیت‌تر می‌شود.
و قال رسول اللّه، صلی اللّه علیه و سلم: «أَجیعُوا بُطُونَکم و أَظمأوا أَکبادَکم و أعْروا أجسادَکم، لعلّ قلوبَکم تری اللّهَ عیاناً فی الدّنیا.»
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام، صلی الله علیه و سلم، فرمودند: «شکم‌های خود را خالی نگه دارید و تشنگی را در دلتان احساس کنید و بدن‌هایتان را بی‌پوشش بگذارید، شاید قلب‌هایتان در دنیا بتوانند خدا را به وضوح ببینند.»
شکم را گرسنه دارید و جگر را تشنه و تن را برهنه دارید تا مگر خداوند تعالی را ببینید به دل.
هوش مصنوعی: شکم را خالی نگه دارید و جگر را تشنه کنید و بدن را بی‌پوشش بگذارید تا شاید بتوانید به دل به مشاهده خداوند بپردازید.
اگر تن را از گرسنگی بلا بود، دل را بدان ضیا بود و جان را صفا بود و سر را لقا بود. و چون سر لقا یابد و جان صفا یابد و دل ضیا یابد چه زیان اگر تن بلا یابد؛ که سیرخوردگی را بس خطری نبود؛ که اگر خطری بودی ستوران را سیر نگردانیدندی؛ که سیرخوردگی کار ستوران است، و گرسنگی علاج مردان و گرسنگی عمارت باطن کند و سیرخوردگی عمارت بطون. یکی عمر اندر عمارت باطن کند که تا مرحق را مفرد شود و از علایق مجرد شود، چگونه برابر بود با آن که عمر اندر عمارت بدن کند و خدمت هوای تن کند؟ یکی را عالم از برای خوردن باید و یکی را خوردن از برای عبادت کردن. «کانَ المتقدّمونَ یأکلونَ لِیَعشُونَ و أنْتُم تَعیشُونَ لِتأکُلونَ. متقدمان از برای آن خوردندی تا بزیستندی، شما از برای آن می‌زیید تا بخورید.» پس فرق بسیار باشد میان این و آن. «الجوعُ طعامُ الصّدیقینَ و مسلکُ المریدینَ.» بعد قضاء اللّه و قَدَرِهِ، بیرون افتادن آدم علیه السّلام از بهشت و دور گشتن وی از جوار حق از برای لقمه‌ای بود.
هوش مصنوعی: اگر بدن از گرسنگی رنج ببرد، دل با نور ایمان شاداب می‌شود و جان آرامش پیدا می‌کند و سر به وصال الهی می‌رسد. وقتی سر به وصال برسد، جان آرامش یابد و دل نورانی شود، چه ضرری دارد اگر بدن در رنج باشد؛ زیرا گرسنگی خطر چندانی ندارد، چرا که اگر خطر داشت، حیوانات نیز سیر نمی‌شدند. سیر شدن کار حیوانات است و گرسنگی، روح انسان را ساخته و باطن او را آباد می‌کند، در حالی که سیرخوردگی باطن را آباد می‌سازد. یکی عمرش را صرف آبادانی باطن می‌کند تا به وحدت برسد و از وابستگی‌ها رها شود و دیگری عمرش را صرف آبادانی جسم خود کرده و در خدمت خواسته‌های بدن است. یکی نیاز به علم دارد تا بخورد و دیگری می‌خورد تا عبادت کند. پیشینیان از غذا خوردن به عنوان وسیله‌ای برای زندگی استفاده می‌کردند، اما شما زندگی می‌کنید تا بخورید. پس فاصله زیادی بین این دو رویکرد وجود دارد. گرسنگی غذای دوستان خدا و راه و رسم سالکان است. پس از قضا و قدر الهی، بیرون رفتن آدم از بهشت و دور شدن او از محضر حق به خاطر لقمه‌ای بود.
و به‌حقیقت آن که اندر جوع مضطر بود جایع نبود؛ از آن‌چه طالب اکل به اکل بود. پس آن که ورا درجهٔ جوع بود تارک اکل بود نه از اکل ممنوع بود و آن که اندر حال وجود اکل به ترک آن بگوید و بار و رنج آن بکشد، وی جایع باشد و قید شیطان وی به‌جز گرسنگی نباشد و حبس هوای نفس جز به گرسنگی نباشد.
هوش مصنوعی: واقعیت این است که در حال گرسنگی و اضطرار، کسی نباید از غذا صرف‌نظر کند، زیرا او به شدت به غذا نیاز دارد. آن کسی که از شدت گرسنگی فراتر رفته و غذا را ترک می‌کند، در حقیقت از خوردن ممنوع نیست، بلکه او در سطحی بالاتر از گرسنگی قرار دارد. و اگر کسی در شرایطی که غذا در دسترس است، تصمیم به ترک غذا بگیرد و رنج آن را تحمل کند، او در واقع به یک مقام بالاتر رسیده است. بنابراین، محدودیت‌های ناشی از شیطان به جز گرسنگی نخواهد بود و کنترل بر نفس تنها با گرسنگی حاصل می‌شود.
کتانی گوید، رحمة اللّه علیه: «مِنْ حُکْم المریدِ أنْ یکونَ فیه ثلاثُة أشیاءٍ: نومُه غلبةٌ و کلامُه ضرورَةٌ و أکْلُه فاقةٌ.»
هوش مصنوعی: کتانی می‌گوید: «از ویژگی‌های کسی که به دنبال حقیقت است، این است که سه چیز در او وجود داشته باشد: خوابش به خاطر جبر و اجبار است، سخنش از روی ضرورت بیان می‌شود و خوردنش به خاطر نیاز و کمبود است.»
شرط مرید آن بود که اندر وی سه چیز موجود باشد: یکی خواب وی به‌جز غلبه نباشد و سخنش به‌جز ضرورت نبود و خوردنش به‌جز فاقه نه.
هوش مصنوعی: شرط مرید این است که در او سه ویژگی وجود داشته باشد: یکی اینکه خوابش فقط به خاطر غلبه بر حال باشد، نه به خاطر بی‌حوصلگی؛ دوم اینکه حرف‌هایش فقط در مواقع ضروری گفته شود؛ و سوم اینکه تنها در مواقع ضروری و نیاز غذا بخورد، نه از سر بی‌نیازی.
و به نزدیک بعضی فاقه دو شبانروز بود و به نزدیک بعضی سه شبانروز و به نزدیک بعضی یک هفته و به نزدیک بعضی چهل روز؛ از آن‌چه محققان بر آن‌اند که جوع صادق هر چهل روز یک بار بود، و این جانداری بود. و در میان آن‌چه پدیدار آید آن شره و غرور نفس و طبع باشد. بدان عافاک اللّه و الحمدللّه رب العالمین. که عروق اهل معرفت جمله برهان اسرار خداوندی است، و دل‌های ایشان موضع نظر متعالی. و ازدل‌ها اندر صدور ایشان درها گشاده است و عقل و هوی بر درگاه آن نشسته. روح مر عقل را مدد می‌کند و نفس مر هوی را. و هر چند طبایع به اغذیه غذا بیش یابد، نفس قوی‌تر می‌شود وهوی تربیت بیشتر می‌یابد، غلوات وی اندر اعضا پراکنده‌تر باشد و اندر هر عِرقی از انتشاروی حجابی دیگرگونه پدیدار آید و چون طالب، اغذیه از وی بازگیرد، هوی ضعیف‌تر می‌شود و عقل قوی‌تر و قوت نفس از عروق گسسته‌تر می‌شود و اسرار و براهین ظاهرتر می‌گردد چون نفس از حرکات خود فروماند و هوی ازوجود خود فانی گردد ارادت باطل اندر اظهار حق محو شود. آنگاه کل مرادِ مرید حاصل گردد.
هوش مصنوعی: مدت زمان گرسنگی برای برخی افراد نزدیک به دو روز، برای دیگران نزدیک به سه روز، برای برخی یک هفته و برای عده‌ای چهل روز بوده است. محققان معتقدند که گرسنگی واقعی هر چهل روز یک‌بار اتفاق می‌افتد و این تجربه‌ای زندگی‌آفرین است. در میانه‌ی این وضعیت، حالت‌های خودبینی و غرور نفس نمود پیدا می‌کند. امیدوارم خداوند همه را حفظ کند و شکر لله که پروردگار جهان است. عروق اهل معرفت، کلید فهم اسرار الهی‌اند و دل‌های آن‌ها مکانی برای نظر و مشاهده‌ی معنوی هستند. در دل‌هایشان درهایی به سوی بیرون گشوده است و عقل و هوی در مقابل آن‌ها نشسته‌اند. روح به عقل مدد می‌رساند و نفس به هوی. هر قدر که بدن از غذا بیشتر تغذیه کند، نفس قدرت بیشتری پیدا می‌کند و هوی نیز رشد بیشتری می‌یابد. این امر منجر به پراکندگی حالات و ویژگی‌های او در اعضای بدن می‌شود و در هر رگ، حجاب جدیدی به وجود می‌آید. اما وقتی که شخص از غذایی که می‌خورد، کنار بکشد، هوی ضعیف‌تر و عقل قوی‌تر می‌شود. سپس اسرار و دلایل روشن‌تر می‌شوند، چرا که نفس از حرکات خود باز می‌ماند و هوی از وجود خود محو می‌گردد. در این حالت، اراده‌های بی‌اساس در برابر حق محو می‌شود و در نهایت تمامی خواسته‌های مرید تحقق می‌یابد.
و از ابوالعباس قصاب می‌آید رحمة اللّه علیه که گفت: «طاعت و معصیت من در دو گِرده بسته است: چون بخورم مایهٔ همه معاصی اندر خود بیابم، و چون دست از آن بدارم اصل همه طاعت از خود بیابم.»
هوش مصنوعی: ابوالعباس قصاب، رحمت خدا بر او باد، می‌گوید: «عمل فرمانبرداری و نافرمانی من به دو حالت محدود است: وقتی که چیزی بخورم، همه‌ی نافرمانی‌ها را در درون خود احساس می‌کنم، و وقتی که از خوردن پرهیز کنم، اساس تمام فرمانبرداری‌ها را در خود می‌یابم.»
اما گرسنگی را ثمره مشاهدت بود که مجاهدت قاید آن است. پس سیری با مشاهدت بهتر از گرسنگی با مجاهدت؛ از آن‌چه مشاهدت معرکه گاه مردان است و مجاهدت ملاعب صبیان، «فالشِّبَعُ بِشاهِدِ الحقِّ خیرٌ مِنَ الجوعِ بشاهدِ الجِدّ.»
هوش مصنوعی: گرسنگی نتیجه مشاهداتی است که از تلاش و کوشش به دست می‌آید. بنابراین، سیر بودن با دیدن حقایق بهتر از گرسنگی ناشی از تلاش و مجاهدت است؛ چرا که مشاهدات، عرصه‌ای برای مردان حقیقی است و مجاهدت، بیشتر برای درک و یادگیری کودکان و نوجوانان مناسب است. در نتیجه، سیر بودن با دیدن حقایق از گرسنگی به خاطر تلاش و کوشش بهتر است.
و اندر معنی این لفظ سخن بسیار اید، اما تخفیف را اختصار کردم و اللّه اعلم.
هوش مصنوعی: در مورد این واژه توضیحات زیادی وجود دارد، اما من به اختصار توضیح دادم و خدا داند.