بدان که محبت حق تعالی مر بنده را ارادت خیر بود و رحمت کردن بر وی و محبت اسمی است از اسامی ارادت چون رضا و سخط و رأفت، و آنچه بدین ماند. حمل این اسامی جز به ارادت حق تعالی نشاید کرد و آن یک صفت است او را قدیم که بدان خواهان است مر افعال خود را. پس اندر حکم مبالغت و اظهار فعل از این بعضی اخص بعضی است.
و فی الجمله محبت خداوند تعالی مر بنده را آن است که: با وی نعمت بسیار کند و وی را اندر دنیا و عقبی ثواب دهد و از محل عقوبت ایمن گرداند و وی را از معصیت معصوم دارد و احوال رفیع و مقامات سنی وی را کرامت کند و سرش را از التفات به اغیار بگسلاند و عنایت ازلی را بدو پیونداند؛ تا از کل مجرد شود و مر طلب رضای وی را مفرد گردد و چون حق تعالی بندهای را بدین معانی مخصوص گرداند آن تخصیص ارادت وی را محبت نام کنند و این مذهب حارث محاسبی و جنید و جماعتی از مشایخ است، و فقهای فریقین و متکلمان سنت بیشتر هم بر ایناند. رضوانُ اللّه علیهم اجمعین.
و آن که گوید: «محبت حق تعالی به معنای ثنای جمیل است بر بنده»، ثنای وی کلام وی بود و کلامش نامخلوق است و آن که گوید: «به معنی احسان است»، احسان وی فعل وی بود به حکم معنی متقارب است این اقاویل و حکم جمله موجود.
اما محبت بنده مر خداوند را صفتی است که اندر دل مؤمن مطیع پدیدار آید، به معنی تعظیم و تکبیر؛ تا رضای محبوب را طلب کند و اندر طلب رؤیت وی بی صبر گردد واندر آرزوی قربت وی بی قرار گردد و بدون وی با کس قرار نیابد و خو با ذکر وی کند و از دون ذکر وی تبرا کند و آرام بر وی حرام شود. قرار از وی نَفُور گردد واز جملهٔ مألوفات و مستأنسات منقطع گردد و از هواها اعراض کند. به سلطان دوستی اقبال کند و مر حکم او را گردن نهد و به نُعوت کمال مر حق را تعالی و تقدس بشناسد.
و روا نباشد که محبت حق مر بنده را از جنس محبت خلق باشد یکدیگر را؛ که آن میل باشد به احاطت و ادراک محبوب و این حکم صفت اجسام بود. پس محبان حق تعالی مستهلکان قرب ویاند نه طالبان کیفیت وی؛ که طالب به خود قایم بود اندر دوستی و مستهلک به محبوب قایم بود و درستترین کسان در معرکه گاه محبت مستهلکاناند و مقهوران؛ از آنچه محدَث را به قدیم جز به قهر قدیم توسل نباشد و هرکه تحقیق محبت را معلوم کند ابهام برخیزد و شبهت نماند.
و محبت بر دو گونه باشد: یکی محبت جنس به جنس و آن میل و توطین نفس باشد و طلب ذات محبوب از راه مماست و ملازقت و دیگر محبت جنس نه با جنس و این طلب قرار کند با صفتی از اوصاف محبوب که با آن بیارامد و انس گیرد چون شنیدن کلام و یا دیدار.
و گرویدگان اندر محبت بر دو قسمتاند: یکی آن که إنعام حق با خود بینند و رؤیت انعام و احسان، محبت منعم و محسن تقاضا کند ودیگر آن که کل انعام را از غلبهٔ دوستی اندر محل حجاب نهند و راهشان از رؤیت نعم به منعم بود و این عالیتر است. واللّه اعلم.
اطلاعات
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بدان که محبت حق تعالی مر بنده را ارادت خیر بود و رحمت کردن بر وی و محبت اسمی است از اسامی ارادت چون رضا و سخط و رأفت، و آنچه بدین ماند. حمل این اسامی جز به ارادت حق تعالی نشاید کرد و آن یک صفت است او را قدیم که بدان خواهان است مر افعال خود را. پس اندر حکم مبالغت و اظهار فعل از این بعضی اخص بعضی است.
هوش مصنوعی: محبت خداوند نسبت به بندگان، نشاندهندهی خواست خیر و رحمت اوست. عشق در واقع یکی از نامهای بیانگر این خواست است، مشابه نامهای دیگری چون رضایت، غضب و رحمت. این نامها فقط میتوانند به خواست خداوند نسبت داده شوند و این ویژگی، از صفات قدیمی اوست که او به واسطهی آن، خواستار انجام افعال خود است. در این بین، برخی از این نامها ممکن است در معنای خود عمیقتر یا خاصتر از دیگران باشند.
و فی الجمله محبت خداوند تعالی مر بنده را آن است که: با وی نعمت بسیار کند و وی را اندر دنیا و عقبی ثواب دهد و از محل عقوبت ایمن گرداند و وی را از معصیت معصوم دارد و احوال رفیع و مقامات سنی وی را کرامت کند و سرش را از التفات به اغیار بگسلاند و عنایت ازلی را بدو پیونداند؛ تا از کل مجرد شود و مر طلب رضای وی را مفرد گردد و چون حق تعالی بندهای را بدین معانی مخصوص گرداند آن تخصیص ارادت وی را محبت نام کنند و این مذهب حارث محاسبی و جنید و جماعتی از مشایخ است، و فقهای فریقین و متکلمان سنت بیشتر هم بر ایناند. رضوانُ اللّه علیهم اجمعین.
هوش مصنوعی: محبت خداوند نسبت به بندگانش به این معناست که او بسیار به آنها نعمت میدهد، در دنیا و آخرت پاداش میدهد و از عذاب ایمن میسازد. همچنین بندگان را از گناهان محفوظ نگاه میدارد و به آنها شرافت و مقامهای عالی عطا میکند. خداوند توجه بندگان را از غیر خود منحرف میکند و عنایتهای ازلیاش را به آنها متصل میسازد، بهطوری که بندگان به طور خاص به جستجوی رضایت او میپردازند. هنگامی که خداوند بندهای را به این ویژگیها اختصاص میدهد، این توجیه محبت او نسبت به آن بنده نامیده میشود. این دیدگاه مورد تأکید حارث محاسبی، جنید و برخی دیگر از مشایخ و همچنین بسیاری از فقها و متکلمان سنت است.
و آن که گوید: «محبت حق تعالی به معنای ثنای جمیل است بر بنده»، ثنای وی کلام وی بود و کلامش نامخلوق است و آن که گوید: «به معنی احسان است»، احسان وی فعل وی بود به حکم معنی متقارب است این اقاویل و حکم جمله موجود.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که محبت خداوند به بنده اش به معنای تحسین زیبا و بزرگ او است. همچنین اگر کسی بگوید که محبت خدا به معنی احسان است، این احسان به عمل خداوند اشاره دارد. این نظرات و بیانات به هم نزدیک هستند و در واقع به یک حقیقت مشترک اشاره دارند.
اما محبت بنده مر خداوند را صفتی است که اندر دل مؤمن مطیع پدیدار آید، به معنی تعظیم و تکبیر؛ تا رضای محبوب را طلب کند و اندر طلب رؤیت وی بی صبر گردد واندر آرزوی قربت وی بی قرار گردد و بدون وی با کس قرار نیابد و خو با ذکر وی کند و از دون ذکر وی تبرا کند و آرام بر وی حرام شود. قرار از وی نَفُور گردد واز جملهٔ مألوفات و مستأنسات منقطع گردد و از هواها اعراض کند. به سلطان دوستی اقبال کند و مر حکم او را گردن نهد و به نُعوت کمال مر حق را تعالی و تقدس بشناسد.
هوش مصنوعی: محبت بنده به خداوند ویژگی است که در دل مؤمن مطیع به وجود میآید. این محبت به معنای احترام و بزرگداشت خداوند است و او تلاش میکند تا رضایت معشوق را جلب کند. او بیصبری در جستجوی دیدار خداوند دارد و در آرزوی نزدیکی به او آرام و قرار ندارد. بدون یاد خداوند نمیتواند آرامش یابد و از یاد او دوری نمیکند. حضور خداوند برایش آرامشبخش است و هر چیزی که او را از یاد خدا دور کند، برایش ناخوشایند میشود. او از خواستههای نفسانی دوری میکند و به دوستی با خدای خود میپردازد و به احکام او تسلیم میشود و کمالات خداوند را میشناسد و ستایش میکند.
و روا نباشد که محبت حق مر بنده را از جنس محبت خلق باشد یکدیگر را؛ که آن میل باشد به احاطت و ادراک محبوب و این حکم صفت اجسام بود. پس محبان حق تعالی مستهلکان قرب ویاند نه طالبان کیفیت وی؛ که طالب به خود قایم بود اندر دوستی و مستهلک به محبوب قایم بود و درستترین کسان در معرکه گاه محبت مستهلکاناند و مقهوران؛ از آنچه محدَث را به قدیم جز به قهر قدیم توسل نباشد و هرکه تحقیق محبت را معلوم کند ابهام برخیزد و شبهت نماند.
هوش مصنوعی: محبت واقعی نسبت به خداوند نباید شبیه محبت انسانها به یکدیگر باشد، زیرا محبت انسانها معمولاً به دلیل تمایل به درک و شناخت محبوبشان است که پایهاش بر مادیات استوار است. اما محبانی که به خداوند تعلق دارند، به دنبال نزدیک شدن به او هستند و نه در تلاش برای شناخت خصوصیات او. در دوستیها، هنرمند واقعی کسی است که خود را در عشق به محبوب محو میکند و به محبوب خود کاملاً وابسته است. درستترین افراد در عرصه عشق همان کسانی هستند که به محبوب خود تسلیم شده و تحت تأثیر او قرار گرفتهاند. توجه به عشق و محبت واقعی به خدا، تنها با درک عمیق از ماهیت قدیم و ابدی او امکانپذیر است و هر کسی که حقیقت محبت را درک کند، به روشنی میرسد و ابهامات و شبهات از بین میرود.
و محبت بر دو گونه باشد: یکی محبت جنس به جنس و آن میل و توطین نفس باشد و طلب ذات محبوب از راه مماست و ملازقت و دیگر محبت جنس نه با جنس و این طلب قرار کند با صفتی از اوصاف محبوب که با آن بیارامد و انس گیرد چون شنیدن کلام و یا دیدار.
هوش مصنوعی: محبت به دو شکل تقسیم میشود: نخست، محبت میان همجنسها که در واقع میل و تمایل قلبی به همدیگر است و در آن، وجود محبوب از طریق نزدیکی و ارتباط جسمانی خواسته میشود. دوم، محبت میان غیر همجنسها که در این حالت، علاقه به یکی از ویژگیها یا صفات محبوب شکل میگیرد که باعث آرامش و نزدیکی میشود، مانند شنیدن صدای او یا دیدن چهرهاش.
و گرویدگان اندر محبت بر دو قسمتاند: یکی آن که إنعام حق با خود بینند و رؤیت انعام و احسان، محبت منعم و محسن تقاضا کند ودیگر آن که کل انعام را از غلبهٔ دوستی اندر محل حجاب نهند و راهشان از رؤیت نعم به منعم بود و این عالیتر است. واللّه اعلم.
هوش مصنوعی: افرادی که به محبت خداوند روی آوردهاند، به دو دسته تقسیم میشوند: یک دسته کسانی هستند که نعمتهای خدا را مشاهده کرده و به خاطر این نعمتها، محبت خدا را خواهانند و دسته دیگر کسانی هستند که تمام نعمتها را از طریق عشق و محبت مدفون کرده و ارتباطشان با خداوند از طریق مشاهدهی نعمتها نیست، بلکه مستقیماً به خود خداوند توجه دارند و این دسته از دسته اول برترند. خداوند بهتر میداند.