بدان که اول مقام سالکان طریق حق توبه است؛ چنانکه اول درجهٔ طالبانِ خدمت طهارت؛، کما قال اللّه، تعالی: «یا ایّها الّذینَ امَنُوا تُوبُوا إلَی اللّه تَوْبَةً نَصُوحاً (۸/التّحریم).» و نیز گفت: «وتوبوا إلی اللّه جمیعاً (۳۱/النّور).» و رسول صلّی اللّه علیه و سلم گفت: «ما مِنْ شیءٍ أحَبُّ إلی اللّهِ مِن شابٍّ تائبٍ. نیست چیزی بر خداوند تعالی دوست تر از جوانی توبه کرده.» و نیز گفت، صلی اللّه علیه: «التّائبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ»، ثم قال: «إذا أحَبَّ اللّهُ عَبْداً لم یَضَرَّه ذَنْبٌ.» ثم تلا: «إنَّ اللّهَ یُحِبُّ التّوابینَ (۲۲۲/البقره).»
: «تائب از گناه بی گناه شود و چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد گناه وی را زیان ندارد.» گفتند: «علامت توبه چیست؟» گفتا: «ندامت.»
اما آنچه گفت: «گناه مر دوستان را زیان ندارد»؛ یعنی بنده به گناه کافر نشود و اندر ایمانش خلل در نیاید و چون سرمایه را گناه زیان ندارد زیانِ معصیتی که عاقبت آن نجات باشد، بهحقیقت زیان نباشد.
و بدان که توبه اندر لغت به معنی رجوع باشد؛ چنانکه گویند: «تابَ، ای رَجَعَ.» پس بازگشتن از نهی خداوند تعالی بدانچه خوب است از امر خداوند تعالی حقیقت توبه بود و پیغمبر گفت،علیه السّلام: «النَّدَمُ تَوْبةٌ. پشیمانی توبه باشد.» و این لفظی است که شرایط توبه بجمله اندر این مودَع است؛ از آنچه یک شرط توبه را اسف است بر مخالفت و دیگر اندر حال ترک زَلّت، و سدیگر عزم ناکردن به معاودت به معصیت و این هر سه شرط اندر ندامت بسته است؛ که چون ندامت به حاصل آمد اندر دل این دو شرط دیگر تبع آن باشد.
و ندامت را سه سبب باشد؛ چنانکه توبه را: یکی خوف عقوبت بر دل سلطان شود و اندوه کردهها بر دل صورت گیرد ندامت حاصل آید و دیگر آن که ارادتِ نعمت بر دل مستولی شود معلوم گردد که به فعل بدو نافرمانی آن نیابد از آن پشیمان شود به امید آن که بیابد و سدیگر شرم خداوند شاهد شود واز مخالفت پشیمان گردد. پس یکی از این سه تایب بود و یکی مُنیب و یکی اواب.
و توبه را سه مقام است: یکی توبه، و دیگر انابت و سدیگر اَوْبت. توبه خوف عقاب را، إنابت طلب ثواب را، أوْبَت رعایت فرمان را؛ از آنچه توبه مقام عامّهٔ مؤمنان است و آن از کبیره بود؛ لقوله تعالی: «یا ایّها الّذینَ امَنُوا تُوبُوا إلی اللّهِ توبةً نَصُوحاً (۸/التحریم).» و انابت مقام اولیاست و مقربان؛ لقوله، تعالی: «مَنْ خشِیَ الرّحمنَ بِالْغَیْبِ وجاءَ بِقَلْبٍ مُنیبٍ (۳۳/ق).» و أوبت مقام انبیاست و مرسَلان؛ لقوله، تعالی: «نِعْمَ الْعَبْدُ إنَّهُ أوّابٌ (۳۰/ص).»
پس توبه رجوع از کبایر بود به طاعت، و انابت رجوع از صغایر به محبت و أوبت رجوع از خود به خداوند،تعالی. فرق میان آن که از فواحش به اوامر رجوع کند و از آنِ آن که از لَمَم و اندیشه به محبت رجوع کند و میان آن که از خودی خود به حق رجوع کند، ظاهر است.
و اصل توبه از زواجر حق تعالی باشد و بیداری دل از خواب غفلت و دیدن عیب حالی، و چون بنده تفکر کند اندر سوء احوال و قبح افعال خود و از آن خلاص جوید، حق تعالی اسباب توبه بر وی سهل گرداند و وی را از شومی معصیت وی برهاند و به حلاوت طاعت برساند.
و روا باشد به نزدیک اهل سنت و جماعت و جملهٔ مشایخ معرفت که کسی از یک گناه توبه کند و گناهان دیگر میکند، خداوند تعالی بدانچه وی از آن یک گناه باز بوده است وی را ثواب دهد و باشد که به برکات آن از گناهان دیگرش باز آرد؛ چنانکه شخصی میخواره و زانی باشد از زنا توبه کند و بر می خوردن مصر میباشد توبهٔ وی از آن یک گناه درست باشد با ارتکابش بر این گناه دیگر.
و بَهْشمیان از معتزله گویند: «اسم توبه درست نیاید، جز بر کسی که از همه کبایر مجتنب باشد.» و این قول محال است؛از آنچه بر هر معاصی که بنده نکند وی را بدان عقوبت نکنند، و چون به ترک یک نوع بگوید از عقوبت آن ایمن شود، لامحاله بدان تایب بود ونیز کسی اگر بعضی از فرایض بکند و بعضی دست باز دارد، لامحاله بدانچه میکند وی را ثواب باشد؛ چنانکه بر آن که می نکند عقاب باشد و اگر کسی را آلت معصیت موجود نباشد و اسباب آن مهیا نه، از آن توبه کند تایب باشد؛ از آنچه توبه را یک رکن ندامت بود که وی را بدان توبه برگذشته ندامت حاصل اید و اندر حال از آن جنس معصیت مُعرض است و عزم دارد که اگر آلت موجود گردد و اسباب مهیا، من هرگز به سر این معصیت باز نگردم.
و مشایخ مختلفاند اندر وصف توبه و صحت آن.
سهل بن عبداللّه با جماعتی رحمهم اللّه برآناند که: «التّوبةُ أنْ لاتنسی ذَنْبَک.»
توبه آن باشد که هرگز گناهِ کرده را فراموش نکنی و پیوسته اندر تشویر آن باشی تا اگرچه عمل بسیار داری بدان معجَب نگردی؛ از آنچه حسرت کردار بد مقدم بود بر اعمال صالح. و هرگز این کس معجب شود که گناه فراموش نکند؟
و باز جنید و جماعتی رحمهم اللّه بر آناند که: «التَّوْبَةُ أنْ تَنْسی ذَنْبَکَ.»
توبه آن باشد که گناه را فراموش کنی؛ از آنچه تایب محب بود و محب اندر مشاهدت بود و اندر مشاهدت ذکر جفا جفا باشد چندگاه با جفا باشد باز چندگاه با ذکر جفا و ذکر جفا ازوفا حجاب باشد.
و رجوع این خلاف اندر خلاف مجاهدت و مشاهدت بسته است. ذکر این در مذهب سهلیان باید جست. آن که تایب را به خود قایم گوید نسیانِ ذنب وی را غفلت داند و آن که به حق قایم گوید ذکر ذنب وی را شرک نماید و در جمله اگر تایب باقی الصّفه باشد عقدهٔ اسرارش حل نگشته باشد و چون فانی الصفه باشد ذکر صفت ورا درست نیاید. موسی علیه السّلام گفت: «تُبْتُ إلَیْکَ (۱۴۳/الأعراف)»، در حال بقای صفت و رسول صلّی اللّه علیه گفت: «لاأُحْصی ثَناءً علیک»، در حال فنای صفت. فی الجمله ذکر وحشت اندر محل قربت وحشت باشد و تایب را باید که از خودی خود یاد نیاید، گناهش چگونه یاد آید؟ و بهحقیقت یاد گناه گناه بود؛ از آنچه محل اعراض است وهمچنان که گناه محل اعراض است یاد آن هم محل اعراض باشد وذکر غیر آن همچنان. و چنانکه ذکر جرم جرم باشد نسیان او هم جرم بود؛ از آنچه تعلق ذکر و نسیان هر دو به تو بازبسته است.
جنید گفت رحمة اللّه علیه که: کتب بسیار برخواندم مرا چندان فایده نبود که اندر این بیت:
إذا قُلْتُ ما أذْنَبْتُ قالَتْ مُجیبَةً
حیاتُکَ ذَنْبٌ لایُقاسُ به ذَنْبُ
چون وجود دوستی اندر حضرت دوستی جنایت بود وصفش را چه قیمت بود؟
و فی الجمله توبه تأیید ربانی بود و معاصی فعل جسمانی. چون بر دل ندامت اندر آید، بر تن هیچ آلت نماند که ندامت دل را دفع کند. چون در ابتدا فعل وی دافع توبه نبود، چون بیامد اندر انتها نیز فعلش حافظ توبه نباشد. و خداوند گفت، عزّ وجلّ: «فَتابَ عَلَیْهُ إنَّه هُوَ التّوابُ الرّحیمُ (۳۷/البقره).» و مر این را در نص کتاب نظایر بسیار است؛ تا حدی که از معروفی به اثبات کردن حاجت نیاید.
پس توبه بر سه گونه باشد: یکی از خطا به صواب و دیگر از صواب به اصوب و سدیگر از صواب خود به حق.
از خطا به صواب؛ لقوله،تعالی: «والّذینَ إذا فَعَلُوا فاحِشَةً أوْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُم ذَکَروا اللّهَ فَاسْتَغْفرُوا لِذُنُوبِهم ... الآیه (۱۳۵/آل عمران).»
و از صواب به اصوب آن که موسی گفت، علیه السّلام: «تُبْتُ الیک (۱۴۳/الأعراف).»
و از خود به حق؛ کما قالَ النّبی، صلی اللّه علیه: «و إنّه لَیَغانُ عَلی قَلْبی و انّی لأسْتَغْفِرُ اللّهَ کُلِّ یَوْمٍ سَبْعینَ مَرَّةً.»
ارتکاب خطا زشت و مذموم است و رجوع از خطا به صواب خوب و محمود و این توبهٔ عام است و حکم این ظاهر است، و تا أصوَب باشد با صواب قرار گرفتن وَقْفَت است و حجاب؛ و رجوع از صواب به اصوب اندر درجهٔ اهل همت ستوده و این توبهٔ خاص است و محال باشد که خواص از معصیت توبه کنند. ندیدی که همه عالم اندر حسرت رؤیت خدای عزّ و جلّ میسوختند و موسی علیه السّلام از آن توبه کرد؟ از آنچه رؤیت به اختیار خواست و اندر دوستی اختیار آفت بود،ترک آفت اختیار وی مر خلق را ترک رؤیت نمود.
برگردان به زبان ساده
بدان که اول مقام سالکان طریق حق توبه است؛ چنانکه اول درجهٔ طالبانِ خدمت طهارت؛، کما قال اللّه، تعالی: «یا ایّها الّذینَ امَنُوا تُوبُوا إلَی اللّه تَوْبَةً نَصُوحاً (۸/التّحریم).» و نیز گفت: «وتوبوا إلی اللّه جمیعاً (۳۱/النّور).» و رسول صلّی اللّه علیه و سلم گفت: «ما مِنْ شیءٍ أحَبُّ إلی اللّهِ مِن شابٍّ تائبٍ. نیست چیزی بر خداوند تعالی دوست تر از جوانی توبه کرده.» و نیز گفت، صلی اللّه علیه: «التّائبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ»، ثم قال: «إذا أحَبَّ اللّهُ عَبْداً لم یَضَرَّه ذَنْبٌ.» ثم تلا: «إنَّ اللّهَ یُحِبُّ التّوابینَ (۲۲۲/البقره).»
هوش مصنوعی: بدان که نخستین مرحله در مسیر سالکان به حق، توبه است. همانطور که اولین مرحله برای کسانی که به خدمت میپردازند، طهارت است. خداوند در قرآن میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، به سوی خدا توبهکنید توبهای خالص» و همچنین «به سوی خدا همگی توبه کنید». پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هیچ چیزی نزد خداوند از جوان توبهکار محبوبتر نیست» و نیز فرمودند: «توبهکار از گناه، مانند کسی است که هیچ گناهی نداشته است.» سپس فرمودند: «اگر خداوند بندهای را دوست داشته باشد، گناه او ضرری به او نمیزند.» و در ادامه آیهای از قرآن را تلاوت کردند: «بیتردید، خداوند توبهکنندگان را دوست دارد.»
: «تائب از گناه بی گناه شود و چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد گناه وی را زیان ندارد.» گفتند: «علامت توبه چیست؟» گفتا: «ندامت.»
هوش مصنوعی: کسی که از گناهش پشیمان شود، به نوعی از گناه پاک میشود و وقتی که خداوند بندهای خود را دوست داشته باشد، گناه آنها ضرری ندارد. از این رو، پرسیدند علامت توبه چیست؟ پاسخ داده شد: پشیمانی.
اما آنچه گفت: «گناه مر دوستان را زیان ندارد»؛ یعنی بنده به گناه کافر نشود و اندر ایمانش خلل در نیاید و چون سرمایه را گناه زیان ندارد زیانِ معصیتی که عاقبت آن نجات باشد، بهحقیقت زیان نباشد.
هوش مصنوعی: اما آنچه که او بیان کرده این است که: "گناه دوستان ضرری به آنها نمیزند." به این معنا که اگر فردی در ایمان خود ثابت قدم باشد و به کفر نیفتد، گناهی که مرتکب میشود، واقعاً به او آسیب نمیزند. زیرا اگر ایمان او همچنان برقرار باشد، حتی گناهی که عاقبتش به نجات او منجر میشود، در واقع زیان محسوب نمیشود.
و بدان که توبه اندر لغت به معنی رجوع باشد؛ چنانکه گویند: «تابَ، ای رَجَعَ.» پس بازگشتن از نهی خداوند تعالی بدانچه خوب است از امر خداوند تعالی حقیقت توبه بود و پیغمبر گفت،علیه السّلام: «النَّدَمُ تَوْبةٌ. پشیمانی توبه باشد.» و این لفظی است که شرایط توبه بجمله اندر این مودَع است؛ از آنچه یک شرط توبه را اسف است بر مخالفت و دیگر اندر حال ترک زَلّت، و سدیگر عزم ناکردن به معاودت به معصیت و این هر سه شرط اندر ندامت بسته است؛ که چون ندامت به حاصل آمد اندر دل این دو شرط دیگر تبع آن باشد.
هوش مصنوعی: توبه در زبان به معنای بازگشت است. به این معنا که وقتی کسی از دستورات خداوند تخلف میکند و به سوی کارهای خوب برمیگردد، این بازگشت همان توبه است. پیامبر نیز گفته است که پشیمانی خود نوعی توبه است. برای توبه کردن، سه شرط وجود دارد: اولین شرط این است که شخص از کارهای بدی که انجام داده پشیمان شود، دوم اینکه دیگر آن کارها را ترک کند و سوم اینکه نیت نکند که دوباره به آن کارهای بد برگردد. اگر فرد از دلش پشیمان شود، دو شرط دیگر نیز به دنبال آن خواهد آمد.
و ندامت را سه سبب باشد؛ چنانکه توبه را: یکی خوف عقوبت بر دل سلطان شود و اندوه کردهها بر دل صورت گیرد ندامت حاصل آید و دیگر آن که ارادتِ نعمت بر دل مستولی شود معلوم گردد که به فعل بدو نافرمانی آن نیابد از آن پشیمان شود به امید آن که بیابد و سدیگر شرم خداوند شاهد شود واز مخالفت پشیمان گردد. پس یکی از این سه تایب بود و یکی مُنیب و یکی اواب.
هوش مصنوعی: ندامت یا پشیمانی سه دلیل دارد: اول، ترس از عواقب کارهای ناپسند که باعث میشود انسان از کار خود نادم باشد. دوم، احساس نیاز به نعمتها و خدمات خداوند که آنگاه انسان متوجه میشود با انجام کارهای بد از این نعمتها محروم شده و این موضوع او را به پشیمانی وا میدارد. سوم، شرم از خدا و احساس ندامت به خاطر تخلف از دستورات او. بنابراین، یکی از این سه دلیل میتواند موجب توبه و بازگشت به سوی خدا شود.
و توبه را سه مقام است: یکی توبه، و دیگر انابت و سدیگر اَوْبت. توبه خوف عقاب را، إنابت طلب ثواب را، أوْبَت رعایت فرمان را؛ از آنچه توبه مقام عامّهٔ مؤمنان است و آن از کبیره بود؛ لقوله تعالی: «یا ایّها الّذینَ امَنُوا تُوبُوا إلی اللّهِ توبةً نَصُوحاً (۸/التحریم).» و انابت مقام اولیاست و مقربان؛ لقوله، تعالی: «مَنْ خشِیَ الرّحمنَ بِالْغَیْبِ وجاءَ بِقَلْبٍ مُنیبٍ (۳۳/ق).» و أوبت مقام انبیاست و مرسَلان؛ لقوله، تعالی: «نِعْمَ الْعَبْدُ إنَّهُ أوّابٌ (۳۰/ص).»
هوش مصنوعی: توبه سه مرحله دارد: اول توبه، سپس انابت و در نهایت اوبت. توبه ناشی از ترس از عذاب خداست، انابت خواستار پاداش الهی و اوبت به معنای رعایت دستورات خداوند است. توبه جایگاه عمومی مؤمنان است و از گناهان بزرگ شمرده میشود که در قرآن آمده است: «ای کسانی که ایمان آوردهاید به سوی خدا توبه کنید.» انابت مقام اولیا و مقربان است و در قرآن آمده: «هر کس که از خداوند با دل آگاه بترسد و با قلبی توبهکار بیاید.» اوبت هم مقام انبیا و پیامبران است و در قرآن درباره آن آمده: «بسیار خوب است که او بندۀ توبهکار است.»
پس توبه رجوع از کبایر بود به طاعت، و انابت رجوع از صغایر به محبت و أوبت رجوع از خود به خداوند،تعالی. فرق میان آن که از فواحش به اوامر رجوع کند و از آنِ آن که از لَمَم و اندیشه به محبت رجوع کند و میان آن که از خودی خود به حق رجوع کند، ظاهر است.
هوش مصنوعی: توبه به معنای بازگشت از گناهان بزرگ به انجام اطاعت و پارساگری است، در حالی که انابت به معنای بازگشت از گناهان کوچک به محبت خداوند و أوبت به معنای بازگشت از خود به سوی خداوند متعال میباشد. تفاوت واضحی وجود دارد بین کسی که از کارهای زشت به دستورات الهی باز میگردد و کسی که از گناهان جزئی و افکار ناپسند به عشق و محبت باز میگردد و همچنین بین کسی که از خودخواهی و نفسپرستی به حق و حقیقت باز میگردد.
و اصل توبه از زواجر حق تعالی باشد و بیداری دل از خواب غفلت و دیدن عیب حالی، و چون بنده تفکر کند اندر سوء احوال و قبح افعال خود و از آن خلاص جوید، حق تعالی اسباب توبه بر وی سهل گرداند و وی را از شومی معصیت وی برهاند و به حلاوت طاعت برساند.
هوش مصنوعی: توبه به معنای بازگشت و پشیمانی از اعمال ناپسند است و این امر از سوی خداوند به انسان الهام میشود. زمانی که دل انسان از غفلت بیدار شود و عیبهای خود را ببیند، اگر در مورد وضعیت بد خودش فکر کند و بخواهد از آن رهایی یابد، خداوند راههای توبه را برای او آسان میکند و او را از آثار منفی گناهانش نجات میدهد و به لذت و شیرینی اطاعت از خدا میرساند.
و روا باشد به نزدیک اهل سنت و جماعت و جملهٔ مشایخ معرفت که کسی از یک گناه توبه کند و گناهان دیگر میکند، خداوند تعالی بدانچه وی از آن یک گناه باز بوده است وی را ثواب دهد و باشد که به برکات آن از گناهان دیگرش باز آرد؛ چنانکه شخصی میخواره و زانی باشد از زنا توبه کند و بر می خوردن مصر میباشد توبهٔ وی از آن یک گناه درست باشد با ارتکابش بر این گناه دیگر.
هوش مصنوعی: از نظر اهل سنت و جماعت، اگر کسی از یک گناه خاص توبه کند و همچنان به گناهان دیگر ادامه دهد، خداوند به خاطر توبهاش از آن یک گناه به او پاداش میدهد. ممکن است به برکت این توبه، او را از گناهان دیگرش نیز بازدارد. مثلاً اگر کسی از زنا توبه کند اما همچنان مشغول شرابخواری باشد، توبهاش از زنا صحیح است حتی اگر به گناه دیگر ادامه دهد.
و بَهْشمیان از معتزله گویند: «اسم توبه درست نیاید، جز بر کسی که از همه کبایر مجتنب باشد.» و این قول محال است؛از آنچه بر هر معاصی که بنده نکند وی را بدان عقوبت نکنند، و چون به ترک یک نوع بگوید از عقوبت آن ایمن شود، لامحاله بدان تایب بود ونیز کسی اگر بعضی از فرایض بکند و بعضی دست باز دارد، لامحاله بدانچه میکند وی را ثواب باشد؛ چنانکه بر آن که می نکند عقاب باشد و اگر کسی را آلت معصیت موجود نباشد و اسباب آن مهیا نه، از آن توبه کند تایب باشد؛ از آنچه توبه را یک رکن ندامت بود که وی را بدان توبه برگذشته ندامت حاصل اید و اندر حال از آن جنس معصیت مُعرض است و عزم دارد که اگر آلت موجود گردد و اسباب مهیا، من هرگز به سر این معصیت باز نگردم.
هوش مصنوعی: به باور برخی از معتزله، توبه تنها بر افرادی صدق میکند که تمامی گناهان بزرگ را ترک کرده باشند. اما این ادعا نادرست است، زیرا بر هیچیک از گناهان کوچک یا بزرگ که شخص مرتکب نمیشود، عذاب نخواهد بود. اگر کسی تنها یک نوع گناه را ترک کند و از عذاب آن ایمن گردد، ملاقات با توبه او مسلم است. همچنین اگر فردی به برخی از واجبات عمل کند و برخی دیگر را ترک نماید، قطعا برای کارهای مثبتش پاداش خواهد داشت، در حالی که برای نادرستیهایش مجازات خواهد شد. اگر شخصی ابزار معصیت را نداشته باشد و شرایط تحریک به گناه هم فراهم نباشد و از آن توبه کند، او میتواند توبهکار فرض شود. توبه به شرط وجود ندامت و پشیمانی از گذشته، اعتباری مییابد و شخص باید در آینده از آن گناه دوری کند و عزم داشته باشد که اگر موقعیت گناه مجدد فراهم شود، هرگز به آن بازنگردد.
و مشایخ مختلفاند اندر وصف توبه و صحت آن.
هوش مصنوعی: مشایخ و علما نظرات متنوعی درباره توبه و درستی آن دارند.
سهل بن عبداللّه با جماعتی رحمهم اللّه برآناند که: «التّوبةُ أنْ لاتنسی ذَنْبَک.»
هوش مصنوعی: سهل بن عبداللّه و گروهی از همراهانش بر این باورند که: «توبه کردن به معنای فراموش نکردن گناه خود است.»
توبه آن باشد که هرگز گناهِ کرده را فراموش نکنی و پیوسته اندر تشویر آن باشی تا اگرچه عمل بسیار داری بدان معجَب نگردی؛ از آنچه حسرت کردار بد مقدم بود بر اعمال صالح. و هرگز این کس معجب شود که گناه فراموش نکند؟
هوش مصنوعی: توبه به این معنا است که هیچگاه گناهانی را که انجام دادهای فراموش نکنی و همیشه در فکر عواقب آنها باشی، تا با وجود انجام کارهای خوب، به خودت ننازی. چرا که حسرت گناهان گذشته میتواند بر روی اعمال نیک تاثیر بگذارد. بنابراین، کسی نباید به خود ببالد که گناهانش را فراموش نکرده است.
و باز جنید و جماعتی رحمهم اللّه بر آناند که: «التَّوْبَةُ أنْ تَنْسی ذَنْبَکَ.»
هوش مصنوعی: جنید و گروهی دیگر بر این باورند که توبه به معنای فراموش کردن گناه است.
توبه آن باشد که گناه را فراموش کنی؛ از آنچه تایب محب بود و محب اندر مشاهدت بود و اندر مشاهدت ذکر جفا جفا باشد چندگاه با جفا باشد باز چندگاه با ذکر جفا و ذکر جفا ازوفا حجاب باشد.
هوش مصنوعی: توبه به معنای فراموش کردن گناه است. کسی که به توبه پرداخته، باید از محبت و مشاهدات الهی بهرهمند باشد. در این حالت، یادآوری جفا و کاستیها ممکن است بهطور موقت وجود داشته باشد، اما باید به یاد ذکر وفا و محبت پرداخت. یادآوری جفا میتواند مانع درک واقعی از محبت و وفا شود.
و رجوع این خلاف اندر خلاف مجاهدت و مشاهدت بسته است. ذکر این در مذهب سهلیان باید جست. آن که تایب را به خود قایم گوید نسیانِ ذنب وی را غفلت داند و آن که به حق قایم گوید ذکر ذنب وی را شرک نماید و در جمله اگر تایب باقی الصّفه باشد عقدهٔ اسرارش حل نگشته باشد و چون فانی الصفه باشد ذکر صفت ورا درست نیاید. موسی علیه السّلام گفت: «تُبْتُ إلَیْکَ (۱۴۳/الأعراف)»، در حال بقای صفت و رسول صلّی اللّه علیه گفت: «لاأُحْصی ثَناءً علیک»، در حال فنای صفت. فی الجمله ذکر وحشت اندر محل قربت وحشت باشد و تایب را باید که از خودی خود یاد نیاید، گناهش چگونه یاد آید؟ و بهحقیقت یاد گناه گناه بود؛ از آنچه محل اعراض است وهمچنان که گناه محل اعراض است یاد آن هم محل اعراض باشد وذکر غیر آن همچنان. و چنانکه ذکر جرم جرم باشد نسیان او هم جرم بود؛ از آنچه تعلق ذکر و نسیان هر دو به تو بازبسته است.
هوش مصنوعی: این موضوع به تضادی بین تلاش برای خودسازی و مشاهده حقیقت اشاره دارد. در اینجا گفته میشود که اگر کسی به خود مشغول باشد، به فراموشی گناهانش دچار میشود، و اگر به حقیقت توجه کند، به یادآوری گناهانش میافتد که این عمل نیز نوعی شرک است. در حالت کلی، اگر فردی در تلاش برای اصلاح خود باقی بماند، مسائل درونی و رازهایش حلنشده میماند. برای مثال، موسی (علیهالسلام) وقتی به درگاه الهی توبه کرد، در حالتی از وجود خویش باقی بود، در حالی که پیامبر(ص) در حال فنا به خداوند، این تسبیح را بیان کردند. به طور کلی، یادآوری گناهان در حال نزدیکی به خدا، نوعی احساس تنهایی و ترس ایجاد میکند و باید این تائب از خود فراموشی کند تا یاد گناهانش نکند. در واقع، یادآوری گناهان و فراموشی آنها هر دو وابسته به فرد هستند و فراموش کردن گناه به نوعی نقص محسوب میشود.
جنید گفت رحمة اللّه علیه که: کتب بسیار برخواندم مرا چندان فایده نبود که اندر این بیت:
هوش مصنوعی: جنید رحمت خدا بر او بگوید که: من کتابهای زیادی خواندهام، ولی هیچیک به اندازه این بیت برایم مفید نبوده است:
إذا قُلْتُ ما أذْنَبْتُ قالَتْ مُجیبَةً
حیاتُکَ ذَنْبٌ لایُقاسُ به ذَنْبُ
هوش مصنوعی: هرگاه بگویم که من گناهی نکردهام، او با جواب میدهد که بودن تو خود گناهی است که قابل مقایسه با هیچ گناهی نیست.
چون وجود دوستی اندر حضرت دوستی جنایت بود وصفش را چه قیمت بود؟
هوش مصنوعی: وجود دوستی در مقام دوستی خود گناه است، پس چه ارزشی دارد توصیف آن؟
و فی الجمله توبه تأیید ربانی بود و معاصی فعل جسمانی. چون بر دل ندامت اندر آید، بر تن هیچ آلت نماند که ندامت دل را دفع کند. چون در ابتدا فعل وی دافع توبه نبود، چون بیامد اندر انتها نیز فعلش حافظ توبه نباشد. و خداوند گفت، عزّ وجلّ: «فَتابَ عَلَیْهُ إنَّه هُوَ التّوابُ الرّحیمُ (۳۷/البقره).» و مر این را در نص کتاب نظایر بسیار است؛ تا حدی که از معروفی به اثبات کردن حاجت نیاید.
هوش مصنوعی: در این متن به موضوع توبه و ارتباط آن با گناهان و نیات دل پرداخته شده است. توبه بهعنوان یک تأیید الهی معرفی میشود و گناهان بهعنوان اعمالی از بدن تلقی میگردند. زمانی که احساس ندامت در دل انسان به وجود میآید، هیچ کاری نمیتواند این احساس را برطرف کند. در ابتدا، اعمال فرد نمیتواند مانع از توبهاش شود و در انتها نیز اعمال او نمیتواند حافظ توبهاش باشد. در انتها، به بیان آیهای از قرآن اشاره میشود که خداوند به رحمت و توبهپذیریاش تأکید دارد و این موضوع در کتابهای مقدس دیگر نیز به وفور آمده است.
پس توبه بر سه گونه باشد: یکی از خطا به صواب و دیگر از صواب به اصوب و سدیگر از صواب خود به حق.
هوش مصنوعی: پس توبه میتواند به سه شکل باشد: اول از گناه به کار درست، دوم از کار درست به کار بهتر و سوم از کار درست خود به حقیقت.
از خطا به صواب؛ لقوله،تعالی: «والّذینَ إذا فَعَلُوا فاحِشَةً أوْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُم ذَکَروا اللّهَ فَاسْتَغْفرُوا لِذُنُوبِهم ... الآیه (۱۳۵/آل عمران).»
هوش مصنوعی: افرادی که مرتکب کارهای زشت میشوند یا به خود ظلم میکنند، به یاد خدا میافتند و از او طلب آمرزش میکنند.
و از صواب به اصوب آن که موسی گفت، علیه السّلام: «تُبْتُ الیک (۱۴۳/الأعراف).»
هوش مصنوعی: موسی، پیامبر علیه السلام، گفت: «به سوی تو بازگشتهام.»
و از خود به حق؛ کما قالَ النّبی، صلی اللّه علیه: «و إنّه لَیَغانُ عَلی قَلْبی و انّی لأسْتَغْفِرُ اللّهَ کُلِّ یَوْمٍ سَبْعینَ مَرَّةً.»
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام، صلوات الله علیه، فرمودند که گاهی احساساتی بر قلبش غالب میشود و به همین دلیل هر روز هفتاد بار از خداوند طلب آمرزش میکند.
ارتکاب خطا زشت و مذموم است و رجوع از خطا به صواب خوب و محمود و این توبهٔ عام است و حکم این ظاهر است، و تا أصوَب باشد با صواب قرار گرفتن وَقْفَت است و حجاب؛ و رجوع از صواب به اصوب اندر درجهٔ اهل همت ستوده و این توبهٔ خاص است و محال باشد که خواص از معصیت توبه کنند. ندیدی که همه عالم اندر حسرت رؤیت خدای عزّ و جلّ میسوختند و موسی علیه السّلام از آن توبه کرد؟ از آنچه رؤیت به اختیار خواست و اندر دوستی اختیار آفت بود،ترک آفت اختیار وی مر خلق را ترک رؤیت نمود.
هوش مصنوعی: ارتکاب خطا عمل ناپسندی است و بازگشت از خطا به کار نیک، عمل پسندیدهای به شمار میآید که به نوعی توبه عمومی محسوب میشود. این بازگشت تا زمانی که به حقیقت نزدیکتر باشد، به عنوان وقف و حجاب دیده میشود. همچنین، بازگشت از کار درست به کار بهتر در میان افراد نیکوکار، قابل ستایش است و این نوع توبه مختص آنها است. این امر غیرممکن است که افراد خاص از گناه توبه کنند. آیا ندیدی که همه در جهان به خاطر دیدار خداوند عز و جل، آرزو میکردند و موسی علیهالسلام از این موضوع توبه کرد؟ او خواست که به اختیار خود، خداوند را ببیند و بازگشت او از آن خواسته به این دلیل بود که این انتخاب میتوانست مایه آفتی برای دیگران باشد.