گنجور

بخش ۲۶ - الکلامُ فی تفضیلِ الأنبیاءِ و الأولیاء عَلَی الملائکةِ و المؤمنینَ أیضاً

بدان که به اتفاق اهل سنت و جماعت و جمهور مشایخ طریقت رحمةاللّه علیهم اجمعین انبیا و آنان که محفوظان‌اند از اولیا، از فریستگان فاضل‌ترند به خلاف معتزله که ایشان ملائکه را افضل انبیا گویند و گویند: «ایشان به رتبت رفیع‌ترند و به خلقت لطیف‌تر و مر حق را تعالی و تقدس مطیع تر باید که فاضل تر باشند.»

گوییم: حقیقت، خلافِ صورت شماست؛که تن مطیع و رتبت رفیع و خلقت لطیف مر فضل حق را جلّ جلالُه علت نباشد. فضل آن را باشد که حق تعالی نهاده باشد و این جمله که می‌گویند مر ابلیس را بود اما به اتفاق ملعون و مخذول است. پس فضل مر آن را بود که خداوند تعالی و تقدس وی را فضل نهد و از خلق برگزیند و دلیل بر فضل انبیا آن است که خداوند تعالی ملائکه را به سجده کردن آدم فرمود و این ضرورت است که حال مسجدٌ له عالی تر از حال ساجد بود.

و اگر گویند: خانهٔ کعبه سنگی است و جمادی و مؤمن ازوی فاضل‌تر و آن را سجده می‌کند؛ روا بود که ملائکه نیز از آدم فاضل‌تر بوده باشند و او را سجده کردند.

گوییم: هیچ کس نگوید مؤمن خانه را یا محراب یادیواری را سجده می‌کند الا همگان گویند خداوندِ خانه را سجده می‌کند و همه گویند که ملائکه آدم را سجده کردند بر موافقت کلام خداوند؛ که چون ذکر سجدهٔ ملائکه کرد گفت، قوله، تعالی: «اُسجُدُوا لِادَمَ (۳۴/البقره). ما فرمودیم مر ملائکه را و گفتیم تا آدم را سجده کنند.» و چون مؤمنان را امر کرد گفت: «و اسجُدُوا واعبُدوا رَبَّکمْ (۷۷/الحجّ). خداوند را سجده کنید و بندگی وی را میان اندر بندید.» پس خانه نه چون آدم باشد؛ که مسافر چون خواهد که بر پشت ستور خداوند را پرستد اگر روی به خانه نباشد معذور بود. و مُغْمی علیه اگر دلایل قبله اندر بیابانی گم کند روی به هر سو که آرد فرمان گزارده باشد و ملائکه را اندر سجدهٔ آدم هیچ عذری نبود؛ آن یکی از خود عذری نهاد ملعون ابد گشت و خاکسار شد این ادله واضح است آن را که بصیرت بودش.

و نیز بدان که ملائکه چون مضطری‌اند اندر حق معرفت؛ که مر ایشان را اندر خلقت شهوت نیست واندر دل حرص و آفت نی و اندر طبع زرق و حیلت نی. غذاشان طاعت است و مشرب بر فرمان اقامت است؛ باز اندر طینت آدمی شهوت مرکب است و ارتکاب معاصی از وی محتمل و زینت دنیا اندر دلش مؤثر و حرص و حیلت اندر طبعش منتشر. شیطان را در شخصش چندان سلطنت که اندر عروق با خون همی‌گردد اندر مجاری آن و نَفْسی بد فرمای بدو مقرون که داعی همه شرها آن است. پس کسی که این جمله وصف وجود او باشد: با امکان شهوت از فسق و فجور پرهیز کند و با عین حرص از دنیا اعراض نماید و با بقای وسواسِ شیطان اندر دل از معاصی رجوع کند و از آفت نفسانی روی بگرداند و به اقامت بر عبادت و مداومت بر طاعت و به مجاهدت با نفس و مجادلت با شیطان مشغول گردد به‌حقیقت این از آن فاضل‌تر بود؛ زیرا که اندر صفتشان معرکه گاه شهوت نباشد و اندر طبعشان ارادت غذا و لذت نه، اندوه زن و فرزند نه مشغولی خویش و پیوند نه، محتاج سبب و آلت نه مستغرق اَمل و آفت نه.

لَعَمْری عجب دارم از آن که فضل اندر افعال بیند با عزّ اندر جمال یا بزرگی اندر جذب منال! زود آن نعمت و بزرگی زوال بیند چرا نه فضل از مالک الاعیان بیند و عزّ از رضای سبحان و بزرگی از معرفت و ایمان بیند؟ تا این نعمت بر خود جاودان بیند و اندر دو جهان دل خود بدو شادمان بیند.

جبرئیل که چندین هزار سال به انتظار خلعتی عبادت کرد خلعتش غاشیه داری محمد بود صلی اللّه علیهما تا شب معراج ستور وی را خدمت کرد، چگونه فاضل تر بود از آن که در دنیا نفس را ریاضت کند روز و شب مجاهدت کند حق با وی عنایت کند دیدار خودش کرامت کند، از جملهٔ خطراتش با سلامت کند؟

چون نخوت ملائکه از حد درگذشت و هر یک صفای معاملتش را حجت گردانیدند و زبان ملامت اندر آدمیان دراز کردند، حق جلّ جلالُه خواستتا حال ایشان بدیشان باز نماید و بدانند که پاکی ایشان محض عصمت و لطف عنایت حق است جلّ جلالُه. گفت: «سه کس از میان شما که بزرگترند اختیار کنید بر ایشان اعتماد دارید تا به زمین شوند و خلفای زمین باشند و خلایق را به صلاح آرند و میان آدمیان داد و عدل کنند.» سه فریشته را اختیار کردند، یکی از ایشان پیش از آن که به زمین آمدی آفت آن بدید. از خدای تعالی اندر خواست تا بازگردد. دو به زمین آمدند و پیش از آن که به زمین آمدندی، خداوند تعالی خلقت ایشان مبدل گردانید و آرزومند طعام و شرابشان گردانید و به شهوتشان مبتلا کرد؛ تا بدیشان مر ایشان را عقوبت کرد و تفضیل آدمیان را بر ملائکه بعیان مشاهده کردند.

و در جمله خواص مؤمنان از خواص ملائکه فاضل‌ترند و عوام مؤمنان از عوام ملائکه فاضل‌ترند پس آن‌چه محفوظ و معصوم‌اند از آدمیان افضل جبرئیل و میکائیل‌اند علیهما السّلام. و آن‌چه معصوم نی‌اند افضل حَفَظه‌اند؛ یعنی کرام الکاتبین واللّه اعلم.

و اندر این معنی سخن بسیار گفته‌اند و هر یک از مشایخ چیزی گفته‌اند خداوند تعالی فضل نهد آن را که خواهد بر آن که خواهد واللّه تعالی اعلم و الطف.

این است متعلقات مذهب حکیمیان اندر تصوّف و اختلاف متصوفه با یک‌دیگر که یاد کردم بر سبیل اختصار.

و به‌حقیقت ولایت سری است از اسرار حق و جز به روش هویدا نگردد، و ولی را جز ولی نشناسد. و اگر اظهار این حدیث بر جملهٔ عقلا جایز بودی خود دوست از دشمن پدیدار نیامدی و واصل از غافل ممیز نبودی. پس خداوند تعالی چنان خواست تا جوهر دوستی را اندر صدف خوار داشت خلق نهد و به دریای بلا اندر اندازد، تا طالبان به حکم عزیزی آن جان فدا کنند و بر آن دریای جان شکار جان نثار کنند و به قعر آن دریا فرو شوند تا مرادشان برآید ویا به کلی در سر آن شوند.

و من خواستم تا اصل این سخن را مطول گردانم؛ اما خوف ملالت تو و نفرت طبع مانع من گشت تا عنان بر صوب اقتصار تابیدم و مر مدخلی را بدین طریقت این مقدار بسنده بود. واللّه اعلم بالصواب.

بخش ۲۵ - الکلام فی تفضیل الانبیاء علی الاولیاء: بدان که اندر همه اوقات و احوال، باتفاق جملهٔ مشایخ این طریقت اولیا متابعان پیغمبران‌اند و مصدقان دعوت ایشان. و انبیا فاضل‌ترند از اولیا؛ از آن‌چه نهایت ولایت بدایت نبوت بود و جملهٔ انبیا ولی باشند اما از اولیا کسی نبی نباشد و انبیا متمکنان‌اند اندر نفی صفات بشریت و اولیا عاریت‌اند، و اندر آن‌چه این گروه را حال است آن گروه را مقام است و آن‌چه این گروه را مقام است آن گروه را حجاب است. و هیچ کس از علمای اهل سنت و محققان این طریقت اندر این خلاف نکنند به‌جز گروهی از حشویان که مجسمهٔ اهل خراسان‌اند و متکلم به کلام متناقض اندر اصول توحید که اصل این طریقت را نشناسند وخود راولی خوانند و بدرست ولی‌اند اما ولی شیطان و ایشان گویند: «اولیا فاضلتر از انبیااند.» و این ضلالت مر ایشان را کفایت بود که جاهلی را فاضل‌تر از محمد مصطفی صلی اللّه علیه و سلم نهند و گروهی دیگر از مشبهه تولا بدین طریقت کنند و حلول و نزول حق به معنی انتقال روا دارند لعنهم اللّه و به جواز تجزیت بر ذات باری تعالی بگویند و آن اندر آن دو مذهب مذموم که وعده کرده‌‌ام بیارم اندر این کتاب به‌تمامی، ان شاء اللّه تعالی.بخش ۲۷ - امّا الخّرازیّة: تولا خرازیان به ابی سعید خراز رضی اللّه عنه کنند و وی را اندر طریقت تصانیف از هراست و اندر تجرید و انقطاع شأنی عظیم داشت و ابتدای عبارات از حال فنا و بقا او کرد و طریقت خود را جمله اندر این دو عبارت مضمر گردانید. اکنون من معنی آن بگویم و غلط‌های گروهی اندر آن بیارم تا بدانی که مذهب وی چیست و مقصود این طایفه از این دو عبارت متداول چیست.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که به اتفاق اهل سنت و جماعت و جمهور مشایخ طریقت رحمةاللّه علیهم اجمعین انبیا و آنان که محفوظان‌اند از اولیا، از فریستگان فاضل‌ترند به خلاف معتزله که ایشان ملائکه را افضل انبیا گویند و گویند: «ایشان به رتبت رفیع‌ترند و به خلقت لطیف‌تر و مر حق را تعالی و تقدس مطیع تر باید که فاضل تر باشند.»
هوش مصنوعی: به طور کلی، اتفاق نظر میان اهل سنت و جماعت و جمعی از مشایخ طریقت بر این است که انبیا و افراد برگزیده و پاک از اولیا، از فرشتگان برتر و فاضل‌ترند. این در تضاد با نظر معتزله است که بر این عقیده‌اند که فرشتگان از انبیا برتر هستند و ادعا می‌کنند که فرشتگان به دلیل داشتن رتبه بالاتر و خلق و خوی لطیف‌تر باید اطاعت بیشتری از خداوند داشته باشند و بر همین اساس، فاضل‌تر به حساب آیند.
گوییم: حقیقت، خلافِ صورت شماست؛که تن مطیع و رتبت رفیع و خلقت لطیف مر فضل حق را جلّ جلالُه علت نباشد. فضل آن را باشد که حق تعالی نهاده باشد و این جمله که می‌گویند مر ابلیس را بود اما به اتفاق ملعون و مخذول است. پس فضل مر آن را بود که خداوند تعالی و تقدس وی را فضل نهد و از خلق برگزیند و دلیل بر فضل انبیا آن است که خداوند تعالی ملائکه را به سجده کردن آدم فرمود و این ضرورت است که حال مسجدٌ له عالی تر از حال ساجد بود.
هوش مصنوعی: می‌گوییم: حقیقت در تضاد است با ظاهری که شما دارید؛ زیرا بدن مطیع، مقام بلند و خلقت لطیف، سبب فضل خداوند نیست. فضیلتی که در اینجا مطرح است، باید از سوی خداوند متعال باشد و اینجا اشاره به ابلیس است که به رغم اینکه دارای صفاتی است، از رحمت خداوند محروم و ملعون باقی مانده است. بنابراین، فضیلت این است که خداوند تعالی، کسی را از میان مخلوقات خود برگزیده و فضیلت انبیا نیز بر این اساس است که خداوند به ملائکه دستور داد تا به آدم سجده کنند و این نشان‌دهنده آن است که مقام سجده‌کننده از مقام معبود والا‌تر است.
و اگر گویند: خانهٔ کعبه سنگی است و جمادی و مؤمن ازوی فاضل‌تر و آن را سجده می‌کند؛ روا بود که ملائکه نیز از آدم فاضل‌تر بوده باشند و او را سجده کردند.
هوش مصنوعی: اگر گفته شود که خانه کعبه یک سنگ است و ویژگی‌های غیرزنده دارد و انسان مؤمن از آن بیشتر ارزش دارد و او به آن سجده می‌کند، بنابراین می‌توانستیم بگوییم که فرشتگان نیز از آدم برتر بوده و بنابراین به او سجده کرده‌اند.
گوییم: هیچ کس نگوید مؤمن خانه را یا محراب یادیواری را سجده می‌کند الا همگان گویند خداوندِ خانه را سجده می‌کند و همه گویند که ملائکه آدم را سجده کردند بر موافقت کلام خداوند؛ که چون ذکر سجدهٔ ملائکه کرد گفت، قوله، تعالی: «اُسجُدُوا لِادَمَ (۳۴/البقره). ما فرمودیم مر ملائکه را و گفتیم تا آدم را سجده کنند.» و چون مؤمنان را امر کرد گفت: «و اسجُدُوا واعبُدوا رَبَّکمْ (۷۷/الحجّ). خداوند را سجده کنید و بندگی وی را میان اندر بندید.» پس خانه نه چون آدم باشد؛ که مسافر چون خواهد که بر پشت ستور خداوند را پرستد اگر روی به خانه نباشد معذور بود. و مُغْمی علیه اگر دلایل قبله اندر بیابانی گم کند روی به هر سو که آرد فرمان گزارده باشد و ملائکه را اندر سجدهٔ آدم هیچ عذری نبود؛ آن یکی از خود عذری نهاد ملعون ابد گشت و خاکسار شد این ادله واضح است آن را که بصیرت بودش.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند بگوید که مؤمن فقط به خانه یا محراب سجده می‌کند، بلکه همه باید بگویند که سجده به خداوند نفسه است. وقتی ملا‌ئکه بر آدم سجده کردند، این کار در پی فرمان خداوند بود که فرمود: «سجده کنید برای آدم». همچنین، خداوند به مؤمنان دستور داد که سجده کرده و او را پرستش کنند. بنابراین، خانه نمی‌تواند مانند آدم باشد؛ اگر مسافری بخواهد در بیابان خداوند را پرستش کند و به خانه‌ای روی نیاورد، معذور است. برعکس، ملا‌ئکه هیچ عذری نداشتند برای عدم سجده به آدم؛ زیرا یکی از آن‌ها به دلیل نافرمانی ملعون شده و به زمین افتاد. این دلایل برای کسی که بصیرت دارد، واضح و روشن است.
و نیز بدان که ملائکه چون مضطری‌اند اندر حق معرفت؛ که مر ایشان را اندر خلقت شهوت نیست واندر دل حرص و آفت نی و اندر طبع زرق و حیلت نی. غذاشان طاعت است و مشرب بر فرمان اقامت است؛ باز اندر طینت آدمی شهوت مرکب است و ارتکاب معاصی از وی محتمل و زینت دنیا اندر دلش مؤثر و حرص و حیلت اندر طبعش منتشر. شیطان را در شخصش چندان سلطنت که اندر عروق با خون همی‌گردد اندر مجاری آن و نَفْسی بد فرمای بدو مقرون که داعی همه شرها آن است. پس کسی که این جمله وصف وجود او باشد: با امکان شهوت از فسق و فجور پرهیز کند و با عین حرص از دنیا اعراض نماید و با بقای وسواسِ شیطان اندر دل از معاصی رجوع کند و از آفت نفسانی روی بگرداند و به اقامت بر عبادت و مداومت بر طاعت و به مجاهدت با نفس و مجادلت با شیطان مشغول گردد به‌حقیقت این از آن فاضل‌تر بود؛ زیرا که اندر صفتشان معرکه گاه شهوت نباشد و اندر طبعشان ارادت غذا و لذت نه، اندوه زن و فرزند نه مشغولی خویش و پیوند نه، محتاج سبب و آلت نه مستغرق اَمل و آفت نه.
هوش مصنوعی: به‌راستی، فرشتگان در شناخت و معرفت به‌طور خاصی قرار دارند؛ زیرا آن‌ها از تمایلات نفسانی و دنیاوی بی‌بهره‌اند و در دلشان حرص یا فریب وجود ندارد. خوراک آنها اطاعت و مشروبشان فرمان‌برداری است. اما در خلقت انسان، تمایلات و شهوت‌ها وجود دارد و او ممکن است به گناهان مبتلا شود و دنیا بر دلش تأثیر بگذارد. شیطان بر انسان سلطه‌ای دارد که تا اعماق وجودش می‌رسد و نفس بد او را به سمت بدی‌ها سوق می‌دهد. بنابراین، اگر کسی با وجود این تمایلات و دشواری‌ها، از گناهان دوری کند، از دنیا اعراض نماید و با نفسانیات خود مبارزه کند و به عبادت و طاعت مشغول شود، در حقیقت، از فرشتگان بهتر خواهد بود؛ زیرا فرشتگان به دلیل عدم تمایلات، هرگز در مسیر شهوت و دغدغه‌های دنیا قرار نمی‌گیرند.
لَعَمْری عجب دارم از آن که فضل اندر افعال بیند با عزّ اندر جمال یا بزرگی اندر جذب منال! زود آن نعمت و بزرگی زوال بیند چرا نه فضل از مالک الاعیان بیند و عزّ از رضای سبحان و بزرگی از معرفت و ایمان بیند؟ تا این نعمت بر خود جاودان بیند و اندر دو جهان دل خود بدو شادمان بیند.
هوش مصنوعی: من همواره تعجب می‌کنم از اینکه چگونه افرادی ویژگی‌های خوب را در اعمال خود می‌بینند، در حالی که عظمت را در ظاهر و یا بزرگ‌منشی را در جلب منافع مادی جستجو می‌کنند! چرا این افراد نمی‌بینند که نعمت و بزرگی به سرعت از بین می‌رود و نباید فضل را از خالق هستی و عزت را از رضا و خشنودی خداوند و بزرگی را از شناخت و ایمان دریافت کنند؟ تا به این ترتیب، این نعمت‌ها در نظرشان جاودانه شود و در دو جهان، دل خود را شاداب و خوشحال احساس کنند.
جبرئیل که چندین هزار سال به انتظار خلعتی عبادت کرد خلعتش غاشیه داری محمد بود صلی اللّه علیهما تا شب معراج ستور وی را خدمت کرد، چگونه فاضل تر بود از آن که در دنیا نفس را ریاضت کند روز و شب مجاهدت کند حق با وی عنایت کند دیدار خودش کرامت کند، از جملهٔ خطراتش با سلامت کند؟
هوش مصنوعی: جبرئیل سال‌ها به انتظار پاداشی برای عبادتش بود و آن پاداش، درستی محمد (ص) بود. او تا شب معراج، خدمت‌گزار رهنمودهای پیامبر بود. چگونه ممکن است کسی که در دنیا به ریاضت نفس می‌پردازد و شب و روز مجاهدت می‌کند، از شایستگی‌های او بیشتر باشد؟ حق تعالی به او عنایت کند و او را به ملاقات خود کرامت بخشد، از جمله نعمت‌های او با امنیت و سلامتی است.
چون نخوت ملائکه از حد درگذشت و هر یک صفای معاملتش را حجت گردانیدند و زبان ملامت اندر آدمیان دراز کردند، حق جلّ جلالُه خواستتا حال ایشان بدیشان باز نماید و بدانند که پاکی ایشان محض عصمت و لطف عنایت حق است جلّ جلالُه. گفت: «سه کس از میان شما که بزرگترند اختیار کنید بر ایشان اعتماد دارید تا به زمین شوند و خلفای زمین باشند و خلایق را به صلاح آرند و میان آدمیان داد و عدل کنند.» سه فریشته را اختیار کردند، یکی از ایشان پیش از آن که به زمین آمدی آفت آن بدید. از خدای تعالی اندر خواست تا بازگردد. دو به زمین آمدند و پیش از آن که به زمین آمدندی، خداوند تعالی خلقت ایشان مبدل گردانید و آرزومند طعام و شرابشان گردانید و به شهوتشان مبتلا کرد؛ تا بدیشان مر ایشان را عقوبت کرد و تفضیل آدمیان را بر ملائکه بعیان مشاهده کردند.
هوش مصنوعی: وقتی که غرور فرشتگان از حد گذشت و هر یک بر پاکی رفتار خود دلیل آوردند و زبان به ملامت انسان‌ها گشودند، خداوند اراده کرد که حال آن‌ها را به خودشان نشان دهد تا بفهمند که پاکیزگی‌شان تنها نتیجهٔ عصمت و لطف الهی است. پس فرمود: «از میان شما سه نفر را که بزرگ‌تر هستند انتخاب کنید تا بر آن‌ها تکیه کنید، تا به زمین فرود آیند و جانشینان زمین باشند و مخلوقات را به نیکی راهنمایی کنند و میان انسان‌ها قضاوت عادلانه انجام دهند.» آن‌ها سه فرشته را برگزیدند، اما یکی از آن‌ها پیش از فرود آمدن به زمین، عواقب کار را دید و از خداوند خواست که به آسمان بازگردد. دو نفر دیگر به زمین آمدند و پیش از ورود به زمین، خداوند آفرینش آن‌ها را تغییر داد و آن‌ها را به آرزوی غذا و نوشیدنی دچار کرد و به شهوت‌هایشان مبتلا ساخت؛ تا از این طریق آن‌ها عذاب خود را بچشند و برتری انسان‌ها بر فرشتگان را به وضوح مشاهده کنند.
و در جمله خواص مؤمنان از خواص ملائکه فاضل‌ترند و عوام مؤمنان از عوام ملائکه فاضل‌ترند پس آن‌چه محفوظ و معصوم‌اند از آدمیان افضل جبرئیل و میکائیل‌اند علیهما السّلام. و آن‌چه معصوم نی‌اند افضل حَفَظه‌اند؛ یعنی کرام الکاتبین واللّه اعلم.
هوش مصنوعی: در این متن گفته شده که ویژگی‌های مؤمنان برتر از ویژگی‌های ملائکه‌ای هستند که از خود برتری دارند. همچنین، افراد عادی مؤمن نیز از افراد عادی ملائکه برترند. بنابراین، کسانی که از خطا محفوظ و معصوم‌اند، برتر از جبرئیل و میکائیل هستند. همچنین، کسانی که معصوم نیستند، برتر از نگهبانان هستند؛ به‌ویژه نویسندگان خیر که تنها خدا از جزئیات این موضوع آگاه‌تر است.
و اندر این معنی سخن بسیار گفته‌اند و هر یک از مشایخ چیزی گفته‌اند خداوند تعالی فضل نهد آن را که خواهد بر آن که خواهد واللّه تعالی اعلم و الطف.
هوش مصنوعی: در این باره سخنان بسیاری گفته شده و هر یک از بزرگان نکته‌ای را بیان کرده‌اند. خداوند متعال بر هر کس که بخواهد این فضل را عطا کند، و او داناتر و دلسوزتر است.
این است متعلقات مذهب حکیمیان اندر تصوّف و اختلاف متصوفه با یک‌دیگر که یاد کردم بر سبیل اختصار.
هوش مصنوعی: این موارد مربوط به مذهب حکیمیان در تصوف و تفاوت‌های میان تصوف‌مداران با یکدیگر است که به اختصار ذکر شده است.
و به‌حقیقت ولایت سری است از اسرار حق و جز به روش هویدا نگردد، و ولی را جز ولی نشناسد. و اگر اظهار این حدیث بر جملهٔ عقلا جایز بودی خود دوست از دشمن پدیدار نیامدی و واصل از غافل ممیز نبودی. پس خداوند تعالی چنان خواست تا جوهر دوستی را اندر صدف خوار داشت خلق نهد و به دریای بلا اندر اندازد، تا طالبان به حکم عزیزی آن جان فدا کنند و بر آن دریای جان شکار جان نثار کنند و به قعر آن دریا فرو شوند تا مرادشان برآید ویا به کلی در سر آن شوند.
هوش مصنوعی: ولایت یک راز عمیق از حق است که جز به روشنی قابل درک نیست و تنها ولی می‌تواند ولی دیگر را بشناسد. اگر این حقیقت برای همه روشن بود، دوست و دشمن از یکدیگر مشخص نمی‌شدند و کسانی که به حقیقت نزدیک هستند، از غافلان متمایز نمی‌گشتند. خداوند تعالی اراده کرد که جوهر دوستی را در تجربه‌هایی سخت و دشوار قرار دهد، به طوری که افراد در جستجوی محبت و عزت، جان خود را فدای آن کنند و در این تلاش عمیق وارد شوند تا به مراد حقیقی خود برسند یا به کلی در این مسیر گم شوند.
و من خواستم تا اصل این سخن را مطول گردانم؛ اما خوف ملالت تو و نفرت طبع مانع من گشت تا عنان بر صوب اقتصار تابیدم و مر مدخلی را بدین طریقت این مقدار بسنده بود. واللّه اعلم بالصواب.
هوش مصنوعی: من خواستم تا موضوع را به طور کامل توضیح دهم، اما ترس از خستگی و عدم علاقه‌ات مانع شد تا فقط به همین مقدار بسنده کنم. خداوند داناتر است به اینکه چه چیزی درست است.