گنجور

بخش ۱۸ - الکلام فی اثبات الولایة

بدان که قاعده و اساس طریقت تصوّف و معرفت جمله بر ولایت و اثبات آن است که جملهٔ مشایخ رضی اللّه عنهم اندر حکم اثبات آن موافق‌اند؛ اما هر کسی به عبارتی دیگرگون بیان آن ظاهر کرده‌اند و محمدبن علی رضی اللّه عنه مخصوص است به اطلاق این عبارت مر حقیقت طریقت را.

اما وَلایت به فتح واو نصرت بود اندر حق لغت، و وِلایت به کسر واو إمارت بود ونیز هر دو مصدر وَلَیتَ باشد و چون چنین بود باید که تا دو لغت بود چون دَلالت و دِلالت و نیز وَلایت ربوبیت بود و از آن است که خداوند تعالی گفت: «هُنالِکَ الْوَلایَةُ لِلّهِ الحقِّ (۴۴/الکهف)»، که کفار تولا بدو کنند و بدو بگروند و از معبودان خود تبرا کنند و نیز ولایت به معنی محبت بود.

اما ولی، روا باشد که فعیل باشد به معنی مفعول؛ چنان‌که خداوند تعالی گفت: «وَهُوَ یَتَوَلَّی الصّالِحینَ (۱۹۶/الاعراف)»؛ که خداوند تعالی بندهٔ خود را به افعال و اوصاف وی نگذارد و اندر کنف حفظ خودش بدارد و روا باشد که فعیل باشد به معنی مبالغت اندر فاعل؛ که بنده تولا به طاعت وی کند و رعایات حقوق وی را مداومت کند و از غیر وی اعراض کند این یکی مرید باشد و آن دیگر مراد.

و این جملهٔ معانی از حق به بنده و از بنده به حق روا باشد؛ از آن‌چه روا باشد که خدای تعالی ناصر دوستان خود باشد؛ از آن‌چه وعده کرد خداوند تعالی مر دوستان خود را از صحابهٔ پیغمبر به نصرت و گفت: «ألا إنَّ نَصْرَ اللّهِ قَریبٌ (۲۱۴/البقره)»، و نیز گفت: «و أنَّ الکافِرینَ لامَوْلی لَهُم (۱۱/محمد)؛ ای لاناصِرَلهم.» چون کفار را ناصر نبود لامحاله مؤمنان را ناصر بود که نصرت کند عقول ایشان را اندر استدلال آیات و بیان معانی بر دل‌های ایشان و کشف براهین بر اسرار ایشان و نصرت کند ایشان رابر مخالفت نفس و هوی و شیطان و موافقت امور خود.

و نیز روا باشد که به دوستی مخصوص گرداندشان و از محل عداوت نگاه دارد؛ چنان‌که گفت: «یَحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَه (۵۴/المائده)»، تا وی را به دوستی وی دوست دارند و روی از خلق برتابند تا هم وی ولی ایشان باشد و هم ایشان اولیای وی.

و روا باشد که یکی را ولایتی دهد به اقامت کردن بر طاعت وی و وی را اندر حفظ و عصمت نگاه دارد تا وی بر طاعت وی اقامت کند و از مخالفتش بپرهیزد و شیطان از حس وی بگریزد.

و روا بود که یکی را ولایتی دهد تا حلش اندر ملک حل بود و عقدش عقد دعواتش مستجاب بود و انفاسش مقبول بود؛ کما قال النّبیُ، علیه السّلام: «رُبَّ أشْعَثَ أغْبَرَ ذی طِمْرَیْنِ لایُؤْبَهُ بِهِ لَوْ أَقْسَمَ عَلی اللّهِ لأبَّرَهُ.»

و معروف است اند رخلافت امیرالمؤمنین عمر رضی اللّه عنه رود نیل بر عادت خود باستاد؛ از آن‌چه اندر جاهلیت هر سال کنیزکی آراسته در وی انداختندی تا روان شدی. عمر رضی اللّه عنه بر کاغذ پاره‌ای نبشت که: «ای آب، اگر به خود استادهای، روا نباشد اگر به فرمان خدای عزّ و جلّ استادهای، عمر می‌گوید: برو.» چون کاغذ اندر آب انداختند آب روان گشت و این إمارتِ بر حقیقت بود.

پس مراد من اندر ولایت و اثبات آن، آن است که بدانی که اسم ولی مر آن کس را روا بود که این معانی مذکور اندر وی موجود باشد؛ چنان‌که ورا این حال بود که گفتیم نه قال.

و پیش از این مشایخ رحمهم اللّه اندر این، کتب ساخته‌اند از عزیزی زود نیست گشت. اکنون من عبارات آن پیر بزرگوار را که صاحب مذهب است جمال دهم؛ چنان‌که اعتقاد من بدان مهتر است، رضی اللّه عنه. تا تو را فواید بسیار به حاصل شود و به‌جز تو آن را نیز که سعادت خواندن این کتاب باشد از طالبان این طریقت، ان شاء اللّه عزّ و جلّ.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که قاعده و اساس طریقت تصوّف و معرفت جمله بر ولایت و اثبات آن است که جملهٔ مشایخ رضی اللّه عنهم اندر حکم اثبات آن موافق‌اند؛ اما هر کسی به عبارتی دیگرگون بیان آن ظاهر کرده‌اند و محمدبن علی رضی اللّه عنه مخصوص است به اطلاق این عبارت مر حقیقت طریقت را.
هوش مصنوعی: بدان که پایه و اساس روش تصوف و معرفت، وابسته به ولایت و تأکید بر آن است، و تمام مشایخ و بزرگان در این زمینه اتفاق نظر دارند. اما هر یک از آن‌ها این موضوع را به گونه‌ای متفاوت بیان کرده‌اند. محمد بن علی به خاطر نحوه بیانش، به طور خاص شناخته می‌شود و حقیقت طریقت را به این شکل تبیین کرده است.
اما وَلایت به فتح واو نصرت بود اندر حق لغت، و وِلایت به کسر واو إمارت بود ونیز هر دو مصدر وَلَیتَ باشد و چون چنین بود باید که تا دو لغت بود چون دَلالت و دِلالت و نیز وَلایت ربوبیت بود و از آن است که خداوند تعالی گفت: «هُنالِکَ الْوَلایَةُ لِلّهِ الحقِّ (۴۴/الکهف)»، که کفار تولا بدو کنند و بدو بگروند و از معبودان خود تبرا کنند و نیز ولایت به معنی محبت بود.
هوش مصنوعی: در زبان عربی، واژه "ولایت" به معنای نصرت و کمک است و با فتح حرف اول آن نوشته می‌شود، در حالی که "امارت" به معنای حکومت و اداره با کسر حرف اول است. هر دو این کلمات از یک ریشه به نام "ولیت" تشکیل شده‌اند. این دو واژه مشابهت‌هایی دارند، مانند "دلالت" و "دلاله". همچنین "ولایت" می‌تواند به معنای رابطه ربوبی نیز باشد. خداوند در قرآن بیان کرده که فقط او ولی حقیقی است و این موجب می‌شود که کفار به او پناه ببرند و از بندگان خود جدا شوند. علاوه بر این، "ولایت" به معنای محبت نیز به کار می‌رود.
اما ولی، روا باشد که فعیل باشد به معنی مفعول؛ چنان‌که خداوند تعالی گفت: «وَهُوَ یَتَوَلَّی الصّالِحینَ (۱۹۶/الاعراف)»؛ که خداوند تعالی بندهٔ خود را به افعال و اوصاف وی نگذارد و اندر کنف حفظ خودش بدارد و روا باشد که فعیل باشد به معنی مبالغت اندر فاعل؛ که بنده تولا به طاعت وی کند و رعایات حقوق وی را مداومت کند و از غیر وی اعراض کند این یکی مرید باشد و آن دیگر مراد.
هوش مصنوعی: اما این درست است که کلمه "فَعِیل" می‌تواند به معنای "مفعول" نیز به کار برود؛ مانند آیه‌ای از قرآن که می‌فرماید: «و او متولی نیکوکاران است». یعنی خداوند بنده‌اش را تحت حمایت خودش قرار می‌دهد و اجازه نمی‌دهد که او تحت تأثیر کارهای دیگران قرار گیرد. همچنین این کلمه می‌تواند به معنای شدت در فعل فاعل باشد؛ به این صورت که بنده با عبادت و اطاعت از خداوند، حقوق او را رعایت می‌کند و از غیر او روی برمی‌گرداند. در اینجا یکی، مرید است و دیگری، مقصد.
و این جملهٔ معانی از حق به بنده و از بنده به حق روا باشد؛ از آن‌چه روا باشد که خدای تعالی ناصر دوستان خود باشد؛ از آن‌چه وعده کرد خداوند تعالی مر دوستان خود را از صحابهٔ پیغمبر به نصرت و گفت: «ألا إنَّ نَصْرَ اللّهِ قَریبٌ (۲۱۴/البقره)»، و نیز گفت: «و أنَّ الکافِرینَ لامَوْلی لَهُم (۱۱/محمد)؛ ای لاناصِرَلهم.» چون کفار را ناصر نبود لامحاله مؤمنان را ناصر بود که نصرت کند عقول ایشان را اندر استدلال آیات و بیان معانی بر دل‌های ایشان و کشف براهین بر اسرار ایشان و نصرت کند ایشان رابر مخالفت نفس و هوی و شیطان و موافقت امور خود.
هوش مصنوعی: این جمله به این اشاره دارد که خداوند قطعاً از دوستان و مؤمنان خود حمایت می‌کند و به ایشان یاری خواهد رساند. خدا وعده داده است که به یاری و نصرت دوستانش بپردازد، همان‌طور که در آیات قرآن آمده است. از طرفی، خداوند به وضوح بیان کرده است که کفار هیچ حامی‌ای ندارند و بنابراین مؤمنان در حمایت خداوند به نصرت و یاری می‌رسند. این حمایت شامل کمک به فهم بهتر آیات و معانی الهی و همچنین تقویت ایمان آن‌ها در برابر وسوسه‌های نفس و شیطان می‌شود.
و نیز روا باشد که به دوستی مخصوص گرداندشان و از محل عداوت نگاه دارد؛ چنان‌که گفت: «یَحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَه (۵۴/المائده)»، تا وی را به دوستی وی دوست دارند و روی از خلق برتابند تا هم وی ولی ایشان باشد و هم ایشان اولیای وی.
هوش مصنوعی: این نکته نیز قابل پذیرش است که خداوند برخی افراد را به دوستی نزدیک خود اختصاص دهد و از دیگران که دشمنی دارند، دور نگه دارد؛ همان‌طور که در آیه‌ای اشاره شده است: «او آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند». این ارتباط باعث می‌شود که بنده، خدا را محبوب خود بداند و از توجه به دیگران چشم‌پوشی کند. به این ترتیب، هم خدا ولیّ آنها خواهد بود و هم آنها ولیّ خدا.
و روا باشد که یکی را ولایتی دهد به اقامت کردن بر طاعت وی و وی را اندر حفظ و عصمت نگاه دارد تا وی بر طاعت وی اقامت کند و از مخالفتش بپرهیزد و شیطان از حس وی بگریزد.
هوش مصنوعی: اجازه داده شده است که به کسی اختیاری داده شود تا در طاعت و اطاعت او بماند و او را در امنیت و محافظت نگه دارند تا به انجام دستوراتش ادامه دهد و از مخالفت با او دوری کند و در این میان، شیطان از او فرار کند.
و روا بود که یکی را ولایتی دهد تا حلش اندر ملک حل بود و عقدش عقد دعواتش مستجاب بود و انفاسش مقبول بود؛ کما قال النّبیُ، علیه السّلام: «رُبَّ أشْعَثَ أغْبَرَ ذی طِمْرَیْنِ لایُؤْبَهُ بِهِ لَوْ أَقْسَمَ عَلی اللّهِ لأبَّرَهُ.»
هوش مصنوعی: این متن به این موضوع اشاره دارد که ممکن است فردی به جایگاه و مقام بالایی دست یابد، به‌گونه‌ای که در سرزمین خود، مشکلاتش حل شود و دعاهایش به‌اجابت برسد. همچنین لازم به ذکر است که او دارای نفسی پاک و مقبول خواهد بود. به عنوان یک مثال، پیغمبر (ص) اشاره دارد به فردی که ممکن است از نظر ظاهری بی‌اعتنا به نظر برسد، اما اگر او در خود ایمانی قوی داشته باشد و قسم بخورد، خداوند وعده می‌دهد که دعایش به‌اجابت برسد.
و معروف است اند رخلافت امیرالمؤمنین عمر رضی اللّه عنه رود نیل بر عادت خود باستاد؛ از آن‌چه اندر جاهلیت هر سال کنیزکی آراسته در وی انداختندی تا روان شدی. عمر رضی اللّه عنه بر کاغذ پاره‌ای نبشت که: «ای آب، اگر به خود استادهای، روا نباشد اگر به فرمان خدای عزّ و جلّ استادهای، عمر می‌گوید: برو.» چون کاغذ اندر آب انداختند آب روان گشت و این إمارتِ بر حقیقت بود.
هوش مصنوعی: مشهور است که در زمان خلافت امیرالمؤمنین عمر رضی‌الله‌عنه، رود نیل به روال عادی خود جاری نمی‌شد. در ایام جاهلی، هر سال یک کنیز زیبا در رودخانه می‌انداختند تا آب جاری شود. عمر رضی‌الله‌عنه بر روی تکه‌ای کاغذ نوشت: «ای آب، اگر به اختیار خودت جاری نمی‌شوی، اما اگر به فرمان خداوند عزّ و جلّ جاری می‌شوی، عمر می‌گوید: برو.» پس از اینکه کاغذ را در آب انداختند، آب به جریان افتاد که این نشان‌دهنده حقانیت فرمان او بود.
پس مراد من اندر ولایت و اثبات آن، آن است که بدانی که اسم ولی مر آن کس را روا بود که این معانی مذکور اندر وی موجود باشد؛ چنان‌که ورا این حال بود که گفتیم نه قال.
هوش مصنوعی: هدف من در مورد ولایت و اثبات آن، این است که بدانی که عنوان ولی به کسی تعلق می‌گیرد که معانی ذکرشده در او وجود داشته باشد؛ چنانکه این شرایط فراتر از حرف و گفتار است.
و پیش از این مشایخ رحمهم اللّه اندر این، کتب ساخته‌اند از عزیزی زود نیست گشت. اکنون من عبارات آن پیر بزرگوار را که صاحب مذهب است جمال دهم؛ چنان‌که اعتقاد من بدان مهتر است، رضی اللّه عنه. تا تو را فواید بسیار به حاصل شود و به‌جز تو آن را نیز که سعادت خواندن این کتاب باشد از طالبان این طریقت، ان شاء اللّه عزّ و جلّ.
هوش مصنوعی: قبل از این، بزرگان دین کتاب‌های زیادی در این زمینه نوشته‌اند که به سرعت فراموش نشد. حالا من سخنان آن عالم بزرگ که صاحب مذهب است را به شیوه‌ای که به اعتقادم صحیح‌تر است، ارائه می‌دهم. هدف من این است که تو از این مطالب بهره‌مند شوی و به جز تو، دیگرانی که خواهان خواندن این کتاب هستند نیز از آن بهره‌مند شوند، ان‌شاالله.