گنجور

بخش ۵۰ - ۵۰ ابوعلی الحسن بن علی الجوزجانی، رضی اللّه عنه

و منهم: پیر زمانه، و اندر زمانهٔ خود یگانه، ابوعلی الحسن بن علی الجوزجانی، رضی اللّه عنه

اندر وقت خود بی نظیر بود. وی را تصانیف ازهر است اندر علم معاملات و رؤیت آفات. و مرید محمد علی بود و از اقران ابوبکر وراق بود. ابراهیم سمرقندی مرید وی بود.

از وی می‌آید که گفت: «الخَلْقُ کُلُّهُم فی مَیادینِ الغَفْلةِ یَرْکُضُونَ و عَلَی الظُنُّونِ یَعْتَمِدُونَ، و عِندَهم أنَّهم فی الحَقیقةِ یَنْقَلِبُونَ و عنِ المکاشفةِ ینطِقُونَ.» یعنی قرارگاه خلق جمله به میدان غفلت است و اعتمادشان بر ظن پر آفت، و به نزدیک ایشان چنان است که کردار ایشان بر حقیقت است و نطقشان از اسرار مکاشفت. و اشارت آن پیر به پندار طبع و رعونت نفس بوده است؛ که کسی اگرچه جاهل بود مرجهل خود را معتقد بود، خاصّه جهال متصوّفه. همچنان که علمای ایشان اعز ما خلق اللّه‌اند، جهال ایشان اذلّ ما خلق اللّه‌اند. آن‌چه عالمانشان را حقیقت بود، جهّالشان را پنداشت بود. در میدان غفلت می‌چرند، پندارند که میدان ولایت است و بر ظنّ اعتماد می‌کنند پندارند که آن یقین است و با رسم می‌روند و پندارند حقیقت است و از هوی می‌گویند پندارند که آن مکاشفت است؛ از آن‌چه پنداشت از سر آدمی بیرون نرود، مگر به رؤیت جلال حق یا جمال وی؛ که اندر اظهار جمال وی همه وی را بینند پنداشتشان فانی شود و اندر کشف جلال خود را نبینند پنداشتشان سر بر نیارد. واللّه اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و منهم: پیر زمانه، و اندر زمانهٔ خود یگانه، ابوعلی الحسن بن علی الجوزجانی، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: و از جمله آن‌ها: پیر دانا و بی‌نظیر زمانه‌اش، ابوعلی الحسن بن علی الجوزجانی، که خدا از او راضی باشد.
اندر وقت خود بی نظیر بود. وی را تصانیف ازهر است اندر علم معاملات و رؤیت آفات. و مرید محمد علی بود و از اقران ابوبکر وراق بود. ابراهیم سمرقندی مرید وی بود.
هوش مصنوعی: او در زمان خود بی‌نظیر بود و آثارش در زمینه علم معاملات و شناخت آفات قابل توجه است. او مرید محمد علی بود و از هم‌عصران ابوبکر وراق به حساب می‌آمد. همچنین ابراهیم سمرقندی نیز مرید او بود.
از وی می‌آید که گفت: «الخَلْقُ کُلُّهُم فی مَیادینِ الغَفْلةِ یَرْکُضُونَ و عَلَی الظُنُّونِ یَعْتَمِدُونَ، و عِندَهم أنَّهم فی الحَقیقةِ یَنْقَلِبُونَ و عنِ المکاشفةِ ینطِقُونَ.» یعنی قرارگاه خلق جمله به میدان غفلت است و اعتمادشان بر ظن پر آفت، و به نزدیک ایشان چنان است که کردار ایشان بر حقیقت است و نطقشان از اسرار مکاشفت. و اشارت آن پیر به پندار طبع و رعونت نفس بوده است؛ که کسی اگرچه جاهل بود مرجهل خود را معتقد بود، خاصّه جهال متصوّفه. همچنان که علمای ایشان اعز ما خلق اللّه‌اند، جهال ایشان اذلّ ما خلق اللّه‌اند. آن‌چه عالمانشان را حقیقت بود، جهّالشان را پنداشت بود. در میدان غفلت می‌چرند، پندارند که میدان ولایت است و بر ظنّ اعتماد می‌کنند پندارند که آن یقین است و با رسم می‌روند و پندارند حقیقت است و از هوی می‌گویند پندارند که آن مکاشفت است؛ از آن‌چه پنداشت از سر آدمی بیرون نرود، مگر به رؤیت جلال حق یا جمال وی؛ که اندر اظهار جمال وی همه وی را بینند پنداشتشان فانی شود و اندر کشف جلال خود را نبینند پنداشتشان سر بر نیارد. واللّه اعلم.
هوش مصنوعی: انسان‌ها در حالتی از غفلت به سر می‌برند و بر ظن و گمان تکیه می‌کنند. آن‌ها فکر می‌کنند که در حقیقت در حال رویارویی با حقیقت هستند و حرف‌هایشان ناشی از کشف و شهود است. در واقع، این بیان به تمایلات و محدودیت‌های نفس اشاره دارد. حتی اگر فردی جاهل باشد، خود را باطل نمی‌داند، به ویژه در میان نادانانی که خود را عارف تصور می‌کنند. دانشمندان آن‌ها بالاترین مقام را دارند، ولی جهلای آن‌ها در پایین‌ترین سطح اند. در جایی که عالمان به حقیقت پی می‌برند، جهلای آن‌ها تنها به تصورات خود مشغولند. آن‌ها در میدان غفلت به نظر می‌رسند که در میدان حقیقت و ولایت هستند و بر اساس ظنّ و گمان عمل می‌کنند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است. هرگاه انسان بخواهد از پندارها و خیالات خود رهایی یابد، تنها با مشاهده جلوه‌های حق می‌تواند به حقیقت برسد؛ زیرا در آنجا تمام تصورات و پندارها از بین می‌روند.