و منهم: اختیار اهل حرمین و جملهٔ مشایخ را قرّة عین، ابوعبداللّه محمد ابن الفضل البلخی، رضی اللّه عنه
از جلّهٔ مشایخ بود و پسندیدهٔ عراق و خراسان بود. مرید احمدبن خضرویه بود وابوعثمان حیری را به وی میلی عظیم بود. وی را از بلخ بیرون کردند متعصبان از برای عشق مذهب. وی به سمرقند شد و عمر آنجا گذاشت.
از وی میآید که گفت: «أَعْرَفُ النّاسِ باللّهِ أَشَدُهُم مُجاهَدَةً فی أوامِرِهِ و أَتْبَعُهُم لِسُنَّةِ نَبیِّه.» یعنی بزرگترین اهل معرفت مجتهدترین ایشان باشد اندر ادای شریعت و با رغبتترین اندر حفظ سنت و متابعت و هرکه به حق نزدیکتر بود بر اوامرش حریصتر بود و هرکه ازوی دورتر بود از متابعت رسولش دورتر بود و معرضتر.
از وی میآید که گفت: «عَجِبْتُ مِمَّنْ یَقْطَعُ البَوادِیَ والقِفارَ و المَفاوِزَ حتّی یَصّلَ إلی بَیْتِه و حَرَمِه؛ لِأنَّ فیه آثارَ أنبیائِه، کَیْفَ لایَقْطَعُ نَفْسَهُ وَهَواهُ حتّی یَصِلَ إلی قَلْبِه؛ لأنَّ فیه آثارَ مَوْلاهُ!» عجب دارم از آنکه بادیهها و بیابانها ببُرَد تا به خانهٔ وی رسد که اندر او آثار انبیای وی است، چرا بادیهٔ نفس ودریای هوی را نبُرد تا به دل خود رسد که اندر او آثار مولای وی است!؟ یعنی دل که محل معرفت است بزرگوارتر از کعبه که قبلهٔ خدمت است. کعبه آن بود که پیوسته نظر بنده بدو بود و دل آن که پیوسته نظر حق بدو بود. آنجا که دل، دوست من آنجا، آنجا که حکم وی مراد من آنجا، و آنجا که اثر انبیای من، قبلهٔ دوستان من آنجا. واللّه اعلم.
اطلاعات
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و منهم: اختیار اهل حرمین و جملهٔ مشایخ را قرّة عین، ابوعبداللّه محمد ابن الفضل البلخی، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: و از جمله افرادی که در اینجا به آنها اشاره میشود، ابوعبدالله محمد ابن الفضل بلخی است که در میان اهل حرمین و جمعی از مشایخ، مورد احترام و محبوبیت بسیار قرار دارد.
از جلّهٔ مشایخ بود و پسندیدهٔ عراق و خراسان بود. مرید احمدبن خضرویه بود وابوعثمان حیری را به وی میلی عظیم بود. وی را از بلخ بیرون کردند متعصبان از برای عشق مذهب. وی به سمرقند شد و عمر آنجا گذاشت.
هوش مصنوعی: او از بزرگان و مشایخ بود و در بین مردم عراق و خراسان مورد توجه و احترام قرار داشت. او مرید احمد بن خضرویه بود و ابوعثمان حیری به او علاقه زیادی داشت. به دلیل پیگیری عشق به مذهب، متعصبان او را از بلخ بیرون کردند. سپس او به سمرقند رفت و باقی عمرش را در آنجا سپری کرد.
از وی میآید که گفت: «أَعْرَفُ النّاسِ باللّهِ أَشَدُهُم مُجاهَدَةً فی أوامِرِهِ و أَتْبَعُهُم لِسُنَّةِ نَبیِّه.» یعنی بزرگترین اهل معرفت مجتهدترین ایشان باشد اندر ادای شریعت و با رغبتترین اندر حفظ سنت و متابعت و هرکه به حق نزدیکتر بود بر اوامرش حریصتر بود و هرکه ازوی دورتر بود از متابعت رسولش دورتر بود و معرضتر.
هوش مصنوعی: او میگوید: «شناختهشدهترین افراد در مورد خدا، کسانی هستند که بیشترین تلاش را در انجام اوامر او دارند و بیشتر از دیگران به سنت پیامبرش عمل میکنند.» به عبارت دیگر، افراد با بیشترین شناخت و معرفت، کسانی هستند که در اجرای شریعت کوشاترین و در حفظ سنت پیامبر بیشتر راغبند. هر کسی که به حق نزدیکتر باشد، در پیگیری اوامر الهی نیز بیشتر حریص است و برعکس، هر که از حق دورتر باشد، از پیروی رسولش نیز دورتر خواهد بود.
از وی میآید که گفت: «عَجِبْتُ مِمَّنْ یَقْطَعُ البَوادِیَ والقِفارَ و المَفاوِزَ حتّی یَصّلَ إلی بَیْتِه و حَرَمِه؛ لِأنَّ فیه آثارَ أنبیائِه، کَیْفَ لایَقْطَعُ نَفْسَهُ وَهَواهُ حتّی یَصِلَ إلی قَلْبِه؛ لأنَّ فیه آثارَ مَوْلاهُ!» عجب دارم از آنکه بادیهها و بیابانها ببُرَد تا به خانهٔ وی رسد که اندر او آثار انبیای وی است، چرا بادیهٔ نفس ودریای هوی را نبُرد تا به دل خود رسد که اندر او آثار مولای وی است!؟ یعنی دل که محل معرفت است بزرگوارتر از کعبه که قبلهٔ خدمت است. کعبه آن بود که پیوسته نظر بنده بدو بود و دل آن که پیوسته نظر حق بدو بود. آنجا که دل، دوست من آنجا، آنجا که حکم وی مراد من آنجا، و آنجا که اثر انبیای من، قبلهٔ دوستان من آنجا. واللّه اعلم.
هوش مصنوعی: عجب میکنم از کسانی که برای رسیدن به خانه و حرم خود، سفر سختی را از میان بیابانها و بادیهها طی میکنند؛ چرا که در آنجا آثار انبیای خود را میبینند. اما چرا به نفس و خواستههای خود نمیپردازند تا به دل خود برسند، که در آنجا آثار خداوند را میتوان یافت؟ دل که محل معرفت است، از کعبهای که قبلهٔ عبادت است، مقام بالاتری دارد. کعبه جایی است که بنده نگاهش به آن است، در حالی که دل، توجهش به حقیقت است. آنجا که دل به دوست خود مینگرد، همیشه خواسته و ارادهٔ او را در نظر دارد و آنجا که آثار انبیای من وجود دارد، قبلهٔ دوستان من است. خداوند داناتر است.