گنجور

بخش ۲۷ - ۲۷ ابوصالح حمدون بن احمدبن عمارة القصّار، رضی اللّه عنه

و منهم: قدوهٔ اهل ملامت و داده به بلا سلامت، ابوصالح حَمدون ابن احمد بن عمارة القَصّار، رضی اللّه عنه

از قدمای مشایخ بود و متورعان ایشان و اندر فقه و علم به درجهٔ اعلی بود و مذهب ثوری داشت و اندر طریقت مرید ابوتراب نخشبی بود و از آنِ علی نصرآبادی. و وی را رموز رقیق است اندر معاملات و کلام دقیق اندر مجاهدات.

همی آید که چون شأن وی اندر علم بزرگ شد، ائمه و بزرگان نشابور بیامدند وی را گفتند: «تو را بر منبر باید شد و خلق را پند داد تا سخن تو فایدهٔ دل‌‌‌ها باشد.»

گفت: «مرا سخن گفتن روا نیست.» گفتند: «چرا؟» گفت: «از آن که دل من اندر دنیا و جاه آن بسته است. سخن من فایده ندهد و اندر دل‌ها اثر نکند، و سخن گفتنی که اندر دل‌ها مؤثر نباشد اسختفاف کردن بود بر علم و استهزا کردن بر شریعت و سخن گفتن آن کس را مسلم باشد که به خاموشی وی دین را خَلَل باشد، چون بگوید خلل برخیزد.»

از وی پرسیدند که: «چرا سخن سَلَف نافع‌تر است مر دل‌ها را از سخن ما؟» گفت: «لأنّهم تَکلَّمُوا لِعِزِّ الإسلام و نَجاةِ النُّفوسِ وَرِضا الرّحمنِ، و نَحْنُ نَتَکلَّمُ لِعِزّ النَّفْسِ وَطَلَبِ الدُّنیا و قَبولِ الخَلْقِ.»

از آن‌چه ایشان سخن مر عزّ اسلام و نجات تنها و رضای خداوند تعالی را گفتند و ما مر عزّ نفس و طلب دنیا و قبول خلق را گوییم. پس هر که سخن بر موافقت مراد حق تعالی گوید و به حق گوید، اندر آن سخن قهری و صولتی باشد که بر أسرار اثر کند و هر که بر موافقت مراد خود گوید، اندر آن سخن هَوان و ذُلّی باشد که خلق را از آن فایده‌ای نباشد و ناگفتن آن به از گفتن باشد؛ از آن‌چه مرد از عبارت خود بیگانه شود، بهتر بود.

و من چنان دانم که آن بزرگ جهان، ایشان را از سر خود دفع کرده است مر ترک جاه و رسم را.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و منهم: قدوهٔ اهل ملامت و داده به بلا سلامت، ابوصالح حَمدون ابن احمد بن عمارة القَصّار، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: از جمله آن‌ها: الگوی اهل ملامت و کسی که به بلای بی‌سلامتی دچار شده، ابوصالح حمدون پسر احمد بن عماره قصّار، رضی الله عنه.
از قدمای مشایخ بود و متورعان ایشان و اندر فقه و علم به درجهٔ اعلی بود و مذهب ثوری داشت و اندر طریقت مرید ابوتراب نخشبی بود و از آنِ علی نصرآبادی. و وی را رموز رقیق است اندر معاملات و کلام دقیق اندر مجاهدات.
هوش مصنوعی: او از زاهدان قدیمی و کسانی بود که در فقه و علم به مقام عالی رسیدند. مذهب او ثوری بود و در طریقت، مرید ابوتراب نخشبی و تحت نظر علی نصرآبادی بود. او در معاملات خود دارای رموزی ظریف و در مجاهدت‌ها، سخنان دقیقی داشت.
همی آید که چون شأن وی اندر علم بزرگ شد، ائمه و بزرگان نشابور بیامدند وی را گفتند: «تو را بر منبر باید شد و خلق را پند داد تا سخن تو فایدهٔ دل‌‌‌ها باشد.»
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد وقتی که مقام او در علم افزایش یافت، بزرگان و علمای نشابور به سراغش آمدند و به او گفتند: «تو باید بر منبر بروی و مردم را نصیحت کنی تا سخنانت برای دل‌ها مفید باشد.»
گفت: «مرا سخن گفتن روا نیست.» گفتند: «چرا؟» گفت: «از آن که دل من اندر دنیا و جاه آن بسته است. سخن من فایده ندهد و اندر دل‌ها اثر نکند، و سخن گفتنی که اندر دل‌ها مؤثر نباشد اسختفاف کردن بود بر علم و استهزا کردن بر شریعت و سخن گفتن آن کس را مسلم باشد که به خاموشی وی دین را خَلَل باشد، چون بگوید خلل برخیزد.»
هوش مصنوعی: او گفت: «سخن گفتن برای من مناسب نیست.» آنها پرسیدند: «چرا؟» او پاسخ داد: «زیرا دل من درگیر دنیا و مقامش است. سخنان من نتیجه‌ای نخواهد داشت و در دل‌ها تأثیری نخواهد گذاشت. سخنی که تأثیری بر دل‌ها نداشته باشد، نوعی بی‌احترامی به علم و تمسخر بر شریعت است. سخن گفتن کسی باید باشد که اگر سکوت کند، دین دچار نقص و ایراد خواهد شد، چون در این صورت، ایرادها بروز می‌کند.»
از وی پرسیدند که: «چرا سخن سَلَف نافع‌تر است مر دل‌ها را از سخن ما؟» گفت: «لأنّهم تَکلَّمُوا لِعِزِّ الإسلام و نَجاةِ النُّفوسِ وَرِضا الرّحمنِ، و نَحْنُ نَتَکلَّمُ لِعِزّ النَّفْسِ وَطَلَبِ الدُّنیا و قَبولِ الخَلْقِ.»
هوش مصنوعی: افرادی از او پرسیدند که چرا سخنان سلف (پیشینیان) برای دل‌ها مفیدتر از سخنان ما هستند؟ او در پاسخ گفت: «زیرا آنها برای عزت اسلام، نجات جان‌ها و رضایت خداوند صحبت کردند، اما ما برای عزت نفس، طلب دنیا و جلب رضایت مردم سخن می‌گوییم.»
از آن‌چه ایشان سخن مر عزّ اسلام و نجات تنها و رضای خداوند تعالی را گفتند و ما مر عزّ نفس و طلب دنیا و قبول خلق را گوییم. پس هر که سخن بر موافقت مراد حق تعالی گوید و به حق گوید، اندر آن سخن قهری و صولتی باشد که بر أسرار اثر کند و هر که بر موافقت مراد خود گوید، اندر آن سخن هَوان و ذُلّی باشد که خلق را از آن فایده‌ای نباشد و ناگفتن آن به از گفتن باشد؛ از آن‌چه مرد از عبارت خود بیگانه شود، بهتر بود.
هوش مصنوعی: از آنچه ایشان در مورد عزت اسلام، نجات و رضایت خداوند صحبت کردند، ما درباره عزت نفس، جستجوی دنیا و پذیرش نظر مردم صحبت می‌کنیم. هر کسی که مطابق با اراده خداوند سخن بگوید و آن سخن مطابق با حقیقت باشد، در آن سخن قدرت و تأثیری بر اسرار وجود دارد. اما اگر کسی تنها بر اساس خواسته‌های خود سخن بگوید، سخن او در آن حالت ضعیف و حقیر خواهد بود و برای دیگران سودی نخواهد داشت. در مواردی، سکوت بهتر از گفتن است و بهتر است که انسان از عبارات خود فاصله بگیرد.
و من چنان دانم که آن بزرگ جهان، ایشان را از سر خود دفع کرده است مر ترک جاه و رسم را.
هوش مصنوعی: من بر این باورم که آن موجود بزرگ عالم، آنان را از خود دور کرده است و به آن‌ها اجازه نداده تا به مقام و رسم و سنت‌های خود بچسبند.