گنجور

بخش ۱۴ - ۱۴ ابوسلیمان داود بن نُصَیر الطّائی، رضی اللّه عنه

و منهم: امام معرض از حلق و از طلب ریاست و بریده از خلق به عزلت و قناعت، ابوسلیمان داود بن نُصیر الطّائی، رضی اللّه عنه

از کُبَرای مشایخ و سادات اهل تصوّف بود و اندر زمانهٔ خود بی نظیر. شاگرد امام اعظم، ابوحنیفه، بود، رضی اللّه عنهما و از اقران فضیل و ابراهیم ادهم و غیر ایشان بود و اندر این طریقت مرید حبیب راعی، رضی اللّه عنهم. اندر جملهٔ علوم حظی تمام داشت وبه درجهٔ اعلی بود و اندر فقه فقیه الفقها بود. عزلت اختیار کرد و از طریق ریاست و دنیا اعراض کرد و طریق زهد و تقوی بر دست گرفت و وی را مناقب بسیار است و فضایل مذکور؛ که به معاملات عالم بود و اندر حقایق کامل.

از وی می‌آید که گفت: «إنْ اَرَدْتَ السّلامةَ سَلَّمْ عَلَی الدُّنیا، وَإنْ أردتَ الکَرامَةَ کبِّر عَلی الآخرةِ.» ای پسر، اگر سلامت خواهی دنیا را وداع غیبت کن و اگر کرامت خواهی بر آخرت چهار تکبیر کن؛ یعنی این هر دو محل حجاب‌اند و همه فراغت‌ها اندر این دو چیز بسته است. هرکه خواهد که به تن فارغ شود، گو از دنیا اعراض کن و هر که خواهد که به دل فارغ شود، گو ارادت عقبی از دل بپرداز.

و اندر حکایات مشهور است که پیوسته وی اختلاف با محمد بن الحسن داشتی و ابویوسف را به نزدیک خود نگذاشتی. از وی بپرسیدند که: «این هر دو اندر علم بزرگ‌اند، چرا یکی را عزیز داری و یکی را پیش خود نگذاری؟» گفت:«از آن‌چه محمدبن الحسن از سر دنیا و نعمت بسیار به علم آمده است و علم سبب عزّ دین و ذل دنیای وی است، و ابویوسف از سر ذل و درویشی به علم آمده است و علم را سبب جاه و جمال و عزّ خود گردانیده. پس محمد نه چون وی باشد.»

و از معروف کرخی رحمةاللّه علیه روایت کنند که: «هیچ کس ندیدم که دنیا را اندر چشم وی خطر کمتر از آن بود که داود طایی را، که همه دنیا را و اهل او به نزدیک وی به پر پشه‌ای مقدار نبود و اندر فقرا به چشم کمال نگریستی، اگر چه پر آفت بودندی.»

و وی را مناقب بسیار است و ستوده. واللّه اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و منهم: امام معرض از حلق و از طلب ریاست و بریده از خلق به عزلت و قناعت، ابوسلیمان داود بن نُصیر الطّائی، رضی اللّه عنه
هوش مصنوعی: برخی از افراد از جمله امامی که خود را از جلب توجه و قدرت کنار کشیده و از مردم فاصله گرفته و به زندگی ساده و قناعت‌گرایانه روی آورده است، ابوسلیمان داود بن نصیر الطائی است. خداوند از او راضی باشد.
از کُبَرای مشایخ و سادات اهل تصوّف بود و اندر زمانهٔ خود بی نظیر. شاگرد امام اعظم، ابوحنیفه، بود، رضی اللّه عنهما و از اقران فضیل و ابراهیم ادهم و غیر ایشان بود و اندر این طریقت مرید حبیب راعی، رضی اللّه عنهم. اندر جملهٔ علوم حظی تمام داشت وبه درجهٔ اعلی بود و اندر فقه فقیه الفقها بود. عزلت اختیار کرد و از طریق ریاست و دنیا اعراض کرد و طریق زهد و تقوی بر دست گرفت و وی را مناقب بسیار است و فضایل مذکور؛ که به معاملات عالم بود و اندر حقایق کامل.
هوش مصنوعی: او از بزرگان مشایخ و سادات اهل تصوف بود و در زمان خود بی‌نظیر محسوب می‌شد. شاگرد امام اعظم، ابوحنیفه، بود و در میان هم‌قطاران خود از جمله فضیل و ابراهیم ادهم قرار داشت و در این راه، مرید حبیب راعی بود. او در تمامی علوم بهره‌مند بود و به درجه‌ای عالی دست یافته بود و در فقه به عنوان فقیه الفقها شناخته می‌شد. او عزلت را برگزید و از ریاست و دنیا دوری کرد و به زهد و تقوا روی آورد. وی دارای مناقب و فضایل زیادی بود که در معاملات و حقایق نیز تبحر داشت.
از وی می‌آید که گفت: «إنْ اَرَدْتَ السّلامةَ سَلَّمْ عَلَی الدُّنیا، وَإنْ أردتَ الکَرامَةَ کبِّر عَلی الآخرةِ.» ای پسر، اگر سلامت خواهی دنیا را وداع غیبت کن و اگر کرامت خواهی بر آخرت چهار تکبیر کن؛ یعنی این هر دو محل حجاب‌اند و همه فراغت‌ها اندر این دو چیز بسته است. هرکه خواهد که به تن فارغ شود، گو از دنیا اعراض کن و هر که خواهد که به دل فارغ شود، گو ارادت عقبی از دل بپرداز.
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در دنیا سالم بمانی، باید از غیبت و حرف‌های بی‌اساس دوری کنی. اما اگر به عزت و کرامت می‌خواهی، باید به آخرت فکر کنی و توجه‌ات را به آن معطوف کنی. به عبارتی، دنیا و آخرت هر دو موانعی هستند که باید از آن‌ها عبور کنی تا به آرامش حقیقی برسی. اگر می‌خواهی از درد و رنج زندگی دور شوی، باید از دنیا فاصله بگیری و اگر می‌خواهی دل‌ت از دغدغه‌ها خالی شود، باید به سوی آخرت و معنویات گرایش پیدا کنی.
و اندر حکایات مشهور است که پیوسته وی اختلاف با محمد بن الحسن داشتی و ابویوسف را به نزدیک خود نگذاشتی. از وی بپرسیدند که: «این هر دو اندر علم بزرگ‌اند، چرا یکی را عزیز داری و یکی را پیش خود نگذاری؟» گفت:«از آن‌چه محمدبن الحسن از سر دنیا و نعمت بسیار به علم آمده است و علم سبب عزّ دین و ذل دنیای وی است، و ابویوسف از سر ذل و درویشی به علم آمده است و علم را سبب جاه و جمال و عزّ خود گردانیده. پس محمد نه چون وی باشد.»
هوش مصنوعی: در داستان‌های معروف آمده است که وی همیشه با محمد بن حسن اختلاف داشت و ابویوسف را به خود نزدیک نمی‌کرد. از او پرسیدند که: «این دو نفر هر کدام در علم بزرگ هستند، چرا یکی را عزیز و دیگری را دور نگه داشته‌ای؟» او پاسخ داد: «زیرا محمد بن حسن به خاطر دنیا و نعمت‌های زیادی که دارد، به علم دست یافته و دانایی‌اش موجب عزت دین و ذلت دنیای اوست، اما ابویوسف به دلیل فقر و تنگدستی به علم روی آورده و علم را وسیله‌ای برای کسب مقام و زیبایی و عزت خویش قرار داده است. بنابراین، محمد مانند ابویوسف نیست.»
و از معروف کرخی رحمةاللّه علیه روایت کنند که: «هیچ کس ندیدم که دنیا را اندر چشم وی خطر کمتر از آن بود که داود طایی را، که همه دنیا را و اهل او به نزدیک وی به پر پشه‌ای مقدار نبود و اندر فقرا به چشم کمال نگریستی، اگر چه پر آفت بودندی.»
هوش مصنوعی: از معروف کرخی روایت شده است که: «هیچ‌کس را ندیدم که دنیا را در نظرش آن‌قدر کم‌خطر ببیند، مانند داود طایی. او دنیا و اهلش را در نزد خود به اندازه یک پشه هم نمی‌دید و در مورد فقرا به کمال می‌نگریست، هرچند آن‌ها در شرایط بدی به سر می‌بردند.»
و وی را مناقب بسیار است و ستوده. واللّه اعلم.
هوش مصنوعی: او دارای ویژگی‌ها و فضایل زیادی است که مورد ستایش قرار می‌گیرد. خدا داناتر است.