گنجور

فی اوصاف الله و کمال ربوبیته

صانع بی‌چون که این عالم هویدا می‌کند
این همه قدرت ز صنع خویش پیدا می‌کند
چون درست مهر پنهان می‌کند
دامن گردون پر از لؤلؤ لالا می‌کند
در شب تاریک بهر روشنایی در سپهر
صد هزاران مشعل انجم هویدا می‌کند
چرخ صوفی وضع ازرق‌پوش را هنگام شام
در کنارش از شفق یاقوت حمرا می‌کند
نی غلط گفتم که اندر کاسه‌ای از لاجورد
دست صنع و قدرتش یک جرعه صهبا می‌کند
از ثریا عقدی از گوهر به گردون می‌دهد
وز مه نو حلقه‌ای در گوش جوزا می‌کند
غرهٔ مه آنکه غرا کرد دست قدرتش
طرهٔ عنبرفشان شب مطرا می‌کند
این همه قدرت برای خاطر ما می‌نهد
این همه صنع از برای دیدن ما می‌کند
لعل و یاقوت و گهر از سنگ می‌آید برون
کآتش مهرش اثر در سنگ خارا می‌کند
دست صنع و قدرتش هر شب به کلک معرفت
دفتر گردون پر از حرف معما می‌کند
هر سحر نقاش قدرت شمسه‌ای از زر ناب
بر سر لوح زمرد آشکارا می‌کند
عالمی از صنع مالامال قدرت کرده است
خرم آن کس کین همه قدرت تماشا می‌کند
پرتوی از نور ذات خویش درمی‌افکند
خاک را از صنع خود گویا و بینا می‌کند
سرمهٔ تورات اندر چشم موسی می‌کشد
حلقه انجیل در گوش مسیحا می‌کند
یوسف دل خسته در دست زلیخا می‌دهد
آدم بیچاره سرگردان حوا می‌کند
هر شب اندر گردن گردون گردان، دست صنع
خوشه‌های گوهر از عقد ثریا می‌کند
قدرت و صنعش تماشا کن که از یک قطره آب
صورت مه‌پیکر و خورشیدسیما می‌کند
دلبر سیمین‌تن سنگین‌دل یاقوت‌لب
گل‌رخ نسرین‌بر شمشاد بالا می‌کند
چون شراب لایزالی می‌دهد از جام شوق
عاشقان خویش را سرمست و شیدا می‌کند
چون به دست صنع خود خوان کرم می‌گسترد
روزی خلق جهانی را مهیا می‌کند
گر کسی را هست دردی در نهاد از عشق او
درد او را از وصال خود مداوا می‌کند
گوهر وحدت به بحر نیستی می‌افکند
چشم گوهربار من مانند دریا می‌کند
گر کسی از ناشکیبایی ملالی می‌کشد
از وصال خویشتن او را شکیبا می‌کند
کافران را زآتش دوزخ محابا هیچ نیست
مؤمنان را زآتش دوزخ محابا می‌کند
بر سر راه بیابان طلب از آرزو
سالکان راه وحدت بی‌سروپا می‌کند
تا شش و پنجی ازین چار و سه بیرون آورد
جای هفت اختر درین نه طاق مینا می‌کند
پادشاه پادشاهان بر فراز تخت دل
مخزن اسرار خود سر هویدا می‌کند
احمد مرسل که باشد سرور پیغمبران
در دو کونش از شرف محبوب دل‌ها می‌کند
در شب معراج قربت دستگیرش می‌شود
پایگاهش بر سر عرش معلا می‌کند
هرکسی را در جهان باشد تمنایی ز حق
حیدر از حق در جهان هم حق تمنا می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صانع بی‌چون که این عالم هویدا می‌کند
این همه قدرت ز صنع خویش پیدا می‌کند
هوش مصنوعی: خالق بی‌نقصی که این جهان را به نمایش می‌گذارد، نشان‌دهنده قدرت بی‌پایان خود است.
چون درست مهر پنهان می‌کند
دامن گردون پر از لؤلؤ لالا می‌کند
هوش مصنوعی: وقتی که خورشید به طور درست پشت ابر می‌رود، آسمان مثل دامن پر از مروارید زیبا و درخشان می‌شود.
در شب تاریک بهر روشنایی در سپهر
صد هزاران مشعل انجم هویدا می‌کند
هوش مصنوعی: در شب تاریک، برای ایجاد روشنی در آسمان، ستاره‌های بسیار زیادی خود را نشان می‌دهند.
چرخ صوفی وضع ازرق‌پوش را هنگام شام
در کنارش از شفق یاقوت حمرا می‌کند
هوش مصنوعی: چرخ فلک در هنگام غروب، لباس آبی صوفی را با رنگ قرمز یاقوتی شفق در کنارش تزیین می‌کند.
نی غلط گفتم که اندر کاسه‌ای از لاجورد
دست صنع و قدرتش یک جرعه صهبا می‌کند
هوش مصنوعی: من اشتباه گفتم که در ظرفی از سنگ لاجورد، دست خالق و قدرتش یک قطره از شراب ناب می‌ریزد.
از ثریا عقدی از گوهر به گردون می‌دهد
وز مه نو حلقه‌ای در گوش جوزا می‌کند
هوش مصنوعی: از آسمان، چیزی با ارزش و زیبا به زمین می‌آید و از ماه نو، تزیینی در گوش برج جوزا قرار می‌گیرد.
غرهٔ مه آنکه غرا کرد دست قدرتش
طرهٔ عنبرفشان شب مطرا می‌کند
هوش مصنوعی: درخشش و زیبایی ماه، آن حالت فریبنده را به وجود می‌آورد که در پس قدرتش، مانند دستانی زیبا و قدرت مند، شب را به رنگ عطر عنبر درمی‌آورد.
این همه قدرت برای خاطر ما می‌نهد
این همه صنع از برای دیدن ما می‌کند
هوش مصنوعی: تمام این قدرت و توانایی‌ها برای ما به وجود آمده و این همه آفرینش به خاطر تماشای ماست.
لعل و یاقوت و گهر از سنگ می‌آید برون
کآتش مهرش اثر در سنگ خارا می‌کند
هوش مصنوعی: سنگ‌های قیمتی مانند لعل و یاقوت و گوهر از دل خاک بیرون می‌آیند، اما این تنها به خاطر تأثیر آتش عشق است که می‌تواند سنگ سخت را به جواهر تبدیل کند.
دست صنع و قدرتش هر شب به کلک معرفت
دفتر گردون پر از حرف معما می‌کند
هوش مصنوعی: هر شب، دست خالق و قدرت او با استفاده از دانایی و هنر، دفتر آسمان را پر از نشانه‌ها و رازها می‌کند.
هر سحر نقاش قدرت شمسه‌ای از زر ناب
بر سر لوح زمرد آشکارا می‌کند
هوش مصنوعی: هر صبح، هنرمند قادر، تصویری از خورشید طلایی را بر روی لوح سبز نشان می‌دهد.
عالمی از صنع مالامال قدرت کرده است
خرم آن کس کین همه قدرت تماشا می‌کند
هوش مصنوعی: جهان پر از نشانه‌ها و زیبایی‌های خالق است. کسی که بتواند این عظمت و قدرت را ببیند و از تماشای آن لذت ببرد، واقعاً خوشبخت است.
پرتوی از نور ذات خویش درمی‌افکند
خاک را از صنع خود گویا و بینا می‌کند
هوش مصنوعی: خداوند از نور خود نوری می‌تاباند که به خاک حیات و بینش می‌بخشد و آن را به نمایش می‌گذارد.
سرمهٔ تورات اندر چشم موسی می‌کشد
حلقه انجیل در گوش مسیحا می‌کند
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف تأثیر عمیق و معنوی متون مقدس بر پیامبران اشاره دارد. به طور خاص، می‌گوید که بینش و بصیرتی که از طریق کتاب مقدس حاصل می‌شود، همانند سرمه‌ای است که در چشم موسی قرار دارد و به او بینایی و روشنایی می‌بخشد. همچنین نشان می‌دهد که پیغام انجیل در دل مسیح برقراری یک ارتباط معنوی و روحانی است که شنیدن آن در گوش او همانند حلقه‌ای است که او را به حقیقت متصل می‌کند. به طور کلی، این بیت بر اهمیت و ارزش بالای این متون دینی و تأثیر آن‌ها بر زندگی و رسالت پیامبران تأکید دارد.
یوسف دل خسته در دست زلیخا می‌دهد
آدم بیچاره سرگردان حوا می‌کند
هوش مصنوعی: یوسف که دلی پر از درد و خستگی دارد، در دستان زلیخا قرار می‌گیرد و آدمی که در بلاتکلیفی و سردرگمی است، حوا را به یاد می‌آورد.
هر شب اندر گردن گردون گردان، دست صنع
خوشه‌های گوهر از عقد ثریا می‌کند
هوش مصنوعی: هر شب، آسمان به دور خود می‌چرخد و با دستانی ماهر، جواهراتی را از خوشه‌های ستاره‌های ثریا به زمین می‌آورد.
قدرت و صنعش تماشا کن که از یک قطره آب
صورت مه‌پیکر و خورشیدسیما می‌کند
هوش مصنوعی: به قدرت و هنر خداوند نگاه کن که چگونه از یک قطره آب، موجودی زیبا و با شکوه همچون ماه و خورشید می‌آفریند.
دلبر سیمین‌تن سنگین‌دل یاقوت‌لب
گل‌رخ نسرین‌بر شمشاد بالا می‌کند
هوش مصنوعی: محبوب با زیبایی و تن طلا مانند، با قلبی سنگین و لبانی چون یاقوت و صورتی مانند گل و نسرین، بر درخت شمشاد نگاهی می‌افکند.
چون شراب لایزالی می‌دهد از جام شوق
عاشقان خویش را سرمست و شیدا می‌کند
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه عشق و شوق می‌تواند همچون شراب جاودانی باشد که انسان را مست و شاداب می‌کند. این عشق انسان‌ها را مجذوب و سرمست می‌سازد، به‌طوری‌که در حالتی مملو از شادی و شوق قرار می‌گیرند.
چون به دست صنع خود خوان کرم می‌گسترد
روزی خلق جهانی را مهیا می‌کند
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند با مهارت خود نعمت‌ها را به گسترش می‌گذارد، برای روزی رسانی و تامین نیازهای خلق، جهانی را آماده می‌کند.
گر کسی را هست دردی در نهاد از عشق او
درد او را از وصال خود مداوا می‌کند
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر عشق از دردی در درون رنج می‌برد، بی‌تردید حضور و وصال معشوقش می‌تواند آن درد را تسکین دهد.
گوهر وحدت به بحر نیستی می‌افکند
چشم گوهربار من مانند دریا می‌کند
هوش مصنوعی: چشم پرتوان من به دریاگونه، جواهر یگانگی را در گودال نیستی می‌افکند.
گر کسی از ناشکیبایی ملالی می‌کشد
از وصال خویشتن او را شکیبا می‌کند
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر نداشتن صبر و شکیبایی، از نزدیکی و ارتباط با خود ناراحت است، او را با صبر و تحمل آشنا می‌کند.
کافران را زآتش دوزخ محابا هیچ نیست
مؤمنان را زآتش دوزخ محابا می‌کند
هوش مصنوعی: کافران از آتش جهنم هیچ ترسی ندارند، اما مؤمنان از آن آتش به شدت می‌ترسند.
بر سر راه بیابان طلب از آرزو
سالکان راه وحدت بی‌سروپا می‌کند
هوش مصنوعی: در میانه بیابان، وقتی که در جستجوی آرزوها هستی، سالکان راه اتحاد و یگانگی را بدون توجه به ظاهرشان زیر و رو می‌کنند.
تا شش و پنجی ازین چار و سه بیرون آورد
جای هفت اختر درین نه طاق مینا می‌کند
هوش مصنوعی: شخصی تلاش می‌کند تا با گذر از محدودیت‌های موجود، به جایگاه و مرتبه‌ای بالاتر دست پیدا کند. او در این مسیر به زیبایی و زرق و برق زندگی توجه دارد و سعی می‌کند تا از آن لذت ببرد.
پادشاه پادشاهان بر فراز تخت دل
مخزن اسرار خود سر هویدا می‌کند
هوش مصنوعی: بزرگ‌ترین پادشاه‌ها بر بالای تخت قلب خود، رازهای نهانی‌اش را آشکار می‌سازد.
احمد مرسل که باشد سرور پیغمبران
در دو کونش از شرف محبوب دل‌ها می‌کند
هوش مصنوعی: احمد مرسل، که سرور همه پیامبران است، در هر دو دنیا به دلیل شرافتش محبوب دل‌هاست.
در شب معراج قربت دستگیرش می‌شود
پایگاهش بر سر عرش معلا می‌کند
هوش مصنوعی: در شب معراج، در نزدیکی خداوند، او به مقام و جایگاهی دست می‌یابد که بر فراز عرش عظیم قرار دارد.
هرکسی را در جهان باشد تمنایی ز حق
حیدر از حق در جهان هم حق تمنا می‌کند
هوش مصنوعی: هر فردی در این دنیا آرزویی دارد، اما کسی که به حق حیدر (علی) اعتقاد دارد، این آرزو را هم از حق و حقیقت طلب می‌کند.