بخش ۴۶ - باب بیستم در توحید خداوند یگانه و دانستن و شناختن خدای بی مانند
درین بت خانه ما را قبله گاهیست
دل هر بت که بینی سنگ راهیست
بیا، این سنگ را دور افگن از راه
که سنگ این چنین کوهست جانکاه
اگر صد سال بت را قبله سازی
بنای سجده ای هرگز نسازی
اگر خیل خلیلی، بت شکن باش
مگوی از انجم و زین انجمن باش
ترا صانع بقدرت داد هستی
چرا مصنوع آزر می پرستی؟
نمکدان خلیل از خوان شک نیست
بتان آزری را این نمک نیست
اگر توحید می خواهی یکی جوی
یکی دان و یکی خوان و یکی گوی
یکی باشد خدا، گر بیش بودی
کجا عالم بجای خویش بودی؟
ورقهای فلک برهم نشستی
طبقهای زمین در هم شکستی
شدی تحت الثری بر اوج افلاک
ثریا ریختی چون دانه خاک
گسستی چار طبع از چار گوهر
نه امکان عرض بودی، نه جوهر
شدی هر دم خلافی در میانه
فتادی اختلافی در میانه
اگر خواهی که بینی سر این گنج
تأمل کن دمی در کار شطرنج
که بینی از دو شاه آنجا دو رنگی
دو صف بر هم زده: رومی و زنگی
ز عالم روی خود را بر یکی کن
غم بسیار خود را اندکی کن
بخش ۴۵ - حکایت آن عاشق که بسبب عزلت گوی سعادت در خم چوگان خود یافت: همی خواندم که وقتی در دیاریبخش ۴۷ - حکایت زلیخا که تا از بت پرستی روی برنتافت شرف محبت یوسف در نیافت: زلیخا مدتی در عهد یوسف
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
درین بت خانه ما را قبله گاهیست
دل هر بت که بینی سنگ راهیست
هوش مصنوعی: در این معبد ما، هر دل که میبینی، مانند قبلهای است که به او توجه کنیم، و هر سنگی که در مسیر است، نشانهای از زیبایی و محبت آن دلهاست.
بیا، این سنگ را دور افگن از راه
که سنگ این چنین کوهست جانکاه
هوش مصنوعی: بیا، این سنگ را از مسیر کنار بگذار تا این موانع بزرگ، که مانند کوه موجب زحمتند، برطرف شوند.
اگر صد سال بت را قبله سازی
بنای سجده ای هرگز نسازی
هوش مصنوعی: هر چقدر هم برای پرستش و سجده به یک بت یا مجسمه وقت صرف کنی و آن را به عنوان قبله و محبوب خود بپذیری، هرگز نمیتوانی حقیقتی که در باطن وجود دارد را تغییر دهی و بر اساس آن بنا بسازی.
اگر خیل خلیلی، بت شکن باش
مگوی از انجم و زین انجمن باش
هوش مصنوعی: اگر گروهی از افسانههای خلیل را میبینی، مانند شکسته شدن بتها عمل کن و از ستارهها و این جمع صحبت نکن.
ترا صانع بقدرت داد هستی
چرا مصنوع آزر می پرستی؟
هوش مصنوعی: چرا موجودی که به قدرت خالق زنده است را میپرستی در حالی که خودت ساخته شدهای؟
نمکدان خلیل از خوان شک نیست
بتان آزری را این نمک نیست
هوش مصنوعی: خلیل، درنمکدان خود نمک دارد و این نشاندهندهی اصالت و بیریایی اوست. در مقابل، بتان آزری بدون نمک و بیروح به نظر میرسند و نمیتوانند چیزی از خود نشان دهند. در واقع، نمک خلیل به صداقت و ارزش واقعی او اشاره دارد.
اگر توحید می خواهی یکی جوی
یکی دان و یکی خوان و یکی گوی
هوش مصنوعی: اگر به یگانگی و توحید فکر میکنی، باید یکی را بپرستی و به یکی اندیشی، در گفتار و کردار هم به یک منبع و حقیقت واحد رجوع کنی.
یکی باشد خدا، گر بیش بودی
کجا عالم بجای خویش بودی؟
هوش مصنوعی: خدا یکی است و اگر او بیشتر از یک باشد، کجا میتوانست عالم به جای خود باشد؟
ورقهای فلک برهم نشستی
طبقهای زمین در هم شکستی
هوش مصنوعی: آسمان و ستارهها بر هم چیده شدند و زمین و رویدادهایش در هم فرو ریختند.
شدی تحت الثری بر اوج افلاک
ثریا ریختی چون دانه خاک
هوش مصنوعی: تو در پایینترین نقاط زمین قرار گرفتی، اما به اوج آسمانها همچون ستارهای درخشان تبدیل شدی و زیباییات به اندازه دانههای خاک گسترده شد.
گسستی چار طبع از چار گوهر
نه امکان عرض بودی، نه جوهر
هوش مصنوعی: اگر چهار طبع از چهار گوهر جدا شوند، نه ممکن است که کسی آنها را ارائه دهد و نه میتوانند وجود داشته باشند.
شدی هر دم خلافی در میانه
فتادی اختلافی در میانه
هوش مصنوعی: هر لحظه در میانه کارها و روابط مختلف، مشکلی به وجود میآید که باعث ایجاد اختلاف و تناقض میشود.
اگر خواهی که بینی سر این گنج
تأمل کن دمی در کار شطرنج
هوش مصنوعی: اگر میخواهی راز این گنج را کشف کنی، کمی به بازی شطرنج فکر کن.
که بینی از دو شاه آنجا دو رنگی
دو صف بر هم زده: رومی و زنگی
هوش مصنوعی: در آنجا دو دسته را میبینی که هر یک به رنگی متفاوت نمایان شدهاند: یکی رومی و دیگری زنگی.
ز عالم روی خود را بر یکی کن
غم بسیار خود را اندکی کن
هوش مصنوعی: از دنیای اطراف خود فاصله بگیر و با تمرکز بر یک چیز، غم و دردهای فراوانت را کم کن.