بخش ۲۶ - باب دهم در ادب که ظاهر را بافعال حسنه آراستنست و باطن را باوصاف حمیده پیراستن
ندانم کین همه ترک ادب چیست؟
حد خود را نمیدانی، سبب چیست؟
ادب خواهی؟ ز حد بیرون منه پای
ز هر جانب که هستی در میان آی
ادب آرایش افعال باشد
ادب آسایش احوال باشد
فروغ ظاهر از آرایش اوست
فراغ باطن از آسایش اوست
ادب مجموعه حسن و جمالست
بهاری در کمال اعتدالست
همه کارت بقدر خویش باید
ز قدر خود، نه کم، نه بیش باید
بدین میزان اگر خود را بسنجی
نرنجد از تو کس، خود هم نرنجی
چو بنشینی چنان شاید که باید
چو برخیزی چنان باید که شاید
چراغ دیده شب جایی بیفروز
که گردد تیره چون روشن شود روز
سخن با محرمان باید چنان گفت
که با اغیار در مجلس توان گفت
چرا سامع نهد بر نکته ای گوش؟
که باید کردش از خاطر فراموش
منه بر حرف کس، زنهار! انگشت
که افتد چون قلم انگشت از مشت
چرا جایی قدم باید نهادن؟
که آنجا بی محل باید ستادن
ادب را رهبر کوی طلب کن
وگر نه نفس سرکش را ادب کن
ادب در انجمن شمع منیرست
دلیل پاکی مافی الضمیرست
حریفی کز ادب دلکش نماید
ازو ترک ادب هم خوش نیاید
ادب چون بنده را مسعود سازد
ایازی عاقبت محمود سازد
بخش ۲۵ - حکایت عاشقی که بتواضع از سنگ ملامت بسلامت باز رست: نمی دانم که خواهی کرد باور؟بخش ۲۷ - حکایت سلطان محمود که سر خود را در پای ایاز نهاد و پای از سر او نکشید که خلاف رأی سلطان ترک ادبست: شبی محمود آهنگ طرب کرد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ندانم کین همه ترک ادب چیست؟
حد خود را نمیدانی، سبب چیست؟
هوش مصنوعی: نمیدانم این بیادبی چرا به وجود آمده است؟ چرا نمیدانی که باید به چه چیزهایی پایبند باشی؟
ادب خواهی؟ ز حد بیرون منه پای
ز هر جانب که هستی در میان آی
هوش مصنوعی: اگر به دنبال ادب و نزاکت هستی، از حد خود تجاوز نکن و پا را از هر سو بیرون نگذار. در هر حالتی که هستی، در حالتی متوازن و میانهرو باقی بمان.
ادب آرایش افعال باشد
ادب آسایش احوال باشد
هوش مصنوعی: ادب باعث زیبا شدن رفتارها و همینطور باعث آرامش روحی میشود.
فروغ ظاهر از آرایش اوست
فراغ باطن از آسایش اوست
هوش مصنوعی: زیبایی ظاهری او ناشی از آرایشش است، اما آرامش درونی او نتیجه آسایش و راحتیاش میباشد.
ادب مجموعه حسن و جمالست
بهاری در کمال اعتدالست
هوش مصنوعی: ادب مجموعهای از زیباییها و جذابیتهاست که مانند بهاری متعادل و دلپذیر به نظر میرسد.
همه کارت بقدر خویش باید
ز قدر خود، نه کم، نه بیش باید
هوش مصنوعی: هر کسی باید به اندازهی خود عمل کند و نه بیشتر و نه کمتر.
بدین میزان اگر خود را بسنجی
نرنجد از تو کس، خود هم نرنجی
هوش مصنوعی: اگر به اندازه و میزان شخصیت و رفتار خودت دقت کنی، هیچکس از تو ناراحت نخواهد شد و خودت هم نباید دلخور شوی.
چو بنشینی چنان شاید که باید
چو برخیزی چنان باید که شاید
هوش مصنوعی: وقتی نشستهای، باید بهگونهای رفتار کنی که مناسب باشد و وقتی برمیخیزی، باید طوری عمل کنی که احتمالا درست است.
چراغ دیده شب جایی بیفروز
که گردد تیره چون روشن شود روز
هوش مصنوعی: ای چراغی که در تاریکی شب میدرخشی، جایی را روشن کن که در آن، darkness حاکم است و وقتی روز روشن شود، آن مکان نیز روشن گردد.
سخن با محرمان باید چنان گفت
که با اغیار در مجلس توان گفت
هوش مصنوعی: با افرادی که به آنها اعتماد داریم، باید به گونهای صحبت کنیم که همانطور که با دیگران در جمع صحبت میکنیم، باشد.
چرا سامع نهد بر نکته ای گوش؟
که باید کردش از خاطر فراموش
هوش مصنوعی: چرا کسی به نکته ای توجه کند که بهتر است آن را فراموش کند؟
منه بر حرف کس، زنهار! انگشت
که افتد چون قلم انگشت از مشت
هوش مصنوعی: حرف دیگران را زیاد جدی نگیر و به آنها اعتماد نکن، زیرا اگر انگشتت از دستت بیفتد، مانند قلمی که از دست میافتد، دیگر قابل استفاده نخواهد بود.
چرا جایی قدم باید نهادن؟
که آنجا بی محل باید ستادن
هوش مصنوعی: چرا باید قدم به جایی بگذارم که آنجا به هیچ جا تعلق ندارد و هیچ ارزشی ندارد؟
ادب را رهبر کوی طلب کن
وگر نه نفس سرکش را ادب کن
هوش مصنوعی: برای دستیابی به آنچه میخواهی، به ادب و رفتار صحیح توجه کن، و در غیر این صورت، باید خودت را مهار کنی تا از خواستههای نفسانیات دور نشوی.
ادب در انجمن شمع منیرست
دلیل پاکی مافی الضمیرست
هوش مصنوعی: در محافل و مجالس، ادب مانند شعله ای است که راه را روشن میکند و نشانهای از پاکی و صداقت درونی انسانهاست.
حریفی کز ادب دلکش نماید
ازو ترک ادب هم خوش نیاید
هوش مصنوعی: چنانچه کسی با ادب و دلنشین رفتار کند، دیگران نیز از او دوری نمیکنند حتی اگر بیادب باشد.
ادب چون بنده را مسعود سازد
ایازی عاقبت محمود سازد
هوش مصنوعی: ادب انسان را به جایگاه رفیع میرساند و در نهایت او را به مقام محمود و پسندیده میسازد.