گنجور

شمارهٔ ۹۷

سایه ای کز قد و بالای تو بر ما افتد
به ز نوریست که از عالم بالا افتد
هر کجا دیده بر آن قامت رعنا افتد
رود از دست دل زار و همه جا افتد
هر که در کوی تو روزی بهوس پای نهاد
عاقبت هم بسر کوی تو از پا افتد
آنکه افتد سر ما در گذر او همه روز
کاش! روی گذر او بسر ما افتد
افتد از گریه تن زار هلالی هر سو
همچو خاشاک ضعیفی که بدریا افتد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سایه ای کز قد و بالای تو بر ما افتد
به ز نوریست که از عالم بالا افتد
هوش مصنوعی: سایه‌ای که از قد و قامت تو بر ما می‌افتد، از نوری که از آسمان می‌تابد، بهتر است.
هر کجا دیده بر آن قامت رعنا افتد
رود از دست دل زار و همه جا افتد
هوش مصنوعی: هر جایی که چشمانم به آن اندام زیبا بیفتد، دلِ ناتوانم از دست می‌رود و در همه جا این احساس را تجربه می‌کنم.
هر که در کوی تو روزی بهوس پای نهاد
عاقبت هم بسر کوی تو از پا افتد
هوش مصنوعی: هر کسی که یک بار در مسیر تو قدم بگذارد، در نهایت ناچار خواهد شد که دوباره به همان جا برگردد.
آنکه افتد سر ما در گذر او همه روز
کاش! روی گذر او بسر ما افتد
هوش مصنوعی: کسی که همواره در خاطر ماست، ای کاش هر روز به یادش باشیم! کاش نگاهش بر سر ما بیفتد.
افتد از گریه تن زار هلالی هر سو
همچو خاشاک ضعیفی که بدریا افتد
هوش مصنوعی: از شدت گریه، حالتی زار و نزار پیدا کرده‌ام، به گونه‌ای که مثل خاشاک ضعیفی که به دریا می‌افتد، در هر جهتی پراکنده می‌شوم.