شمارهٔ ۵۹
 دلم بسینه سوزان مشوش افتادست 
 دل از کجا؟ که درین خانه آتش افتادست 
 خوشیم با غم عشقت، که وقت او خوش باد! 
 چه خوش غمیست! که ما را باو خوش افتادست 
 صفای باده و رخسار ساده هوشم برد 
 شراب و ساقی ما هر دو بی غش افتادست 
 بخط و خال رخ آراستی و حیرانم 
 که این صحیفه بغایت منقش افتادست 
 گهی که بر سر عشاق راند ابرش ناز 
 کدام سر، که نه در پای ابرش افتادست؟ 
 برسم تحفه کشم نقد عمر در پایش 
 ولی چه سود؟ که آن سرو سر کش افتادست 
 گرفت نور تجلی شب هلالی را 
 که روی خوب تو در جلوه مهوش افتادست 
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 دلم بسینه سوزان مشوش افتادست 
 دل از کجا؟ که درین خانه آتش افتادست 
هوش مصنوعی: دل من به شدت در حال سوختن و آشفتگی است. نمیدانم این آتش از کجا به وجود آمده که در این خانه شعلهور شده است.
 خوشیم با غم عشقت، که وقت او خوش باد! 
 چه خوش غمیست! که ما را باو خوش افتادست 
هوش مصنوعی: ما با غم عشق تو خوشحال هستیم، زیرا در این لحظات زیبا، این اندوه برایمان خوشایند است. واقعاً این غم شیرین است که ما را به تو مرتبط کرده است.
 صفای باده و رخسار ساده هوشم برد 
 شراب و ساقی ما هر دو بی غش افتادست 
هوش مصنوعی: عطر خوش باده و چهره بیآلایش او، مرا به شدت مجذوب کرده است. هم شراب و هم ساقیام، هر دو خالص و بیریا هستند.
 بخط و خال رخ آراستی و حیرانم 
 که این صحیفه بغایت منقش افتادست 
هوش مصنوعی: تو با خط و خال زیبایت مرا شگفتزده کردهای و من حیرانم که این معجزه تا چه حد زیبا و پرجزییات است.
 گهی که بر سر عشاق راند ابرش ناز 
 کدام سر، که نه در پای ابرش افتادست؟ 
هوش مصنوعی: گاهی بر سر عاشقان، ابر نازک او میافتد. کدام سر را میتوان نام برد که زیر این ابر نازک نیفتاده باشد؟
 برسم تحفه کشم نقد عمر در پایش 
 ولی چه سود؟ که آن سرو سر کش افتادست 
هوش مصنوعی: هر سال که میگذرد، عمرم را به پای او قربانی میکنم، اما چه فایده دارد؟ چرا که آن محبوب همیشه بیاعتنایی میکند و به سمت من نمیآید.
 گرفت نور تجلی شب هلالی را 
 که روی خوب تو در جلوه مهوش افتادست 
هوش مصنوعی: نور تجلی به شب هلالی میتابد، چون زیبایی چهرهی تو در آنجا نمایان شده است.

 هلالی جغتایی
هلالی جغتایی