شمارهٔ ۴
به چشم لطف اگر بینی گرفتاران رسوا را
به ما هم گوشه چشمی که رسوا کردهای ما را
پس از مردن نخواهم سایه طوبی ولی خواهم
که روزی سایه بر خاکم فتد آن سرو بالا را
حذر کن از دم سرد رقیب، ای نوگل خندان
که از باد خزان آفت رسد گلهای رعنا را
دلا، تا میتوان امروز فرصت را غنیمت دان
که در عالم نمیداند کسی احوال فردا را
زلال خضر باشد خاک پایت، جای آن دارد
که ذوق خاکبوسی بر زمین آرد مسیحا را
هلالی را چه حد آنکه بر ماه رخت بیند؟
به عشق ناتمام او چه حاجت روی زیبا را؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۴ به خوانش راستین معتبرزاده موسیقی زمینه تار نوازی استاد فرهنگ شریف در دستگاه نوا
حاشیه ها
1401/02/02 04:05
راستین معتبرزاده
به نظر بنده با توجه به وزن شعر که "مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن" می باشد؛ مصرع اول بیت آخر را این چنین باید خواند:
هِلالی را چه حدِّ آنکه بر ماهِ رخت بیند