شمارهٔ ۳۶
دلا، ذوقی ندارد دولت دنیا و شادیها
خوشا! آن دردمندیهای عشق و نامرادیها
من و مجنون دو مدهوشیم سر گردان بهر وادی
ببین کآخر جنون انداخت ما را در چه وادیها؟
دل من جا گرفت از اعتقاد پاک در کویش
بلی، آخر به جایی میکشد پاکاعتقادیها
چو عمر خود ندارم اعتمادی بر وفای تو
چه عمرست این که من دارم بر او خوشاعتمادیها؟
به خون دل سواد دیده را شستم، زهی حسرت!
که از خطت مرا محروم کرد این بیسوادیها
چو گم کردم دل خود را چه سود از ناله و افغان؟
که نتوان یافت این گمگشته را با این منادیها
هلالی، دیگران از وصل او شادند و من غمگین
خوش آن روزی که من هم داشتم زین گونه شادیها!
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلا، ذوقی ندارد دولت دنیا و شادیها
خوشا! آن دردمندیهای عشق و نامرادیها
هوش مصنوعی: ای دل، خوشبختی و خوشحالیهای دنیایی ارزشی ندارد! خوش به حال آنهایی که به خاطر عشق و ناکامیها دردی را تجربه میکنند.
من و مجنون دو مدهوشیم سر گردان بهر وادی
ببین کآخر جنون انداخت ما را در چه وادیها؟
هوش مصنوعی: ما و مجنون هر دو در حالت گیجی و سرگشتگی در حال گردش هستیم. ببین که جنون ما را به چه وادیهایی کشانده است.
دل من جا گرفت از اعتقاد پاک در کویش
بلی، آخر به جایی میکشد پاکاعتقادیها
هوش مصنوعی: دل من به خاطر ایمان و اعتقادی که به تو دارم، آرامش یافته است. اما در نهایت، این نوع اعتقاد ممکن است مرا به جایی برساند که انتظارش را ندارم.
چو عمر خود ندارم اعتمادی بر وفای تو
چه عمرست این که من دارم بر او خوشاعتمادیها؟
هوش مصنوعی: من به عمر خودم اعتمادی ندارم که به وفای تو وابسته باشد. این عمری که دارم چه ارزشی دارد وقتی که به آن اعتمادی ندارم؟
به خون دل سواد دیده را شستم، زهی حسرت!
که از خطت مرا محروم کرد این بیسوادیها
هوش مصنوعی: با اندوه و غم، چشمانم را از پاکی و زیبایی خط تو شستم. ای وای از افسوس! که الهام و ذوق این اثر زیبای تو را از من گرفته است، به خاطر نادانی و بیسوادیام.
چو گم کردم دل خود را چه سود از ناله و افغان؟
که نتوان یافت این گمگشته را با این منادیها
هوش مصنوعی: وقتی که دل خود را گم کردهام، ناله و فریاد چه فایدهای دارد؟ چرا که نمیتوان این گمشده را با این صداها پیدا کرد.
هلالی، دیگران از وصل او شادند و من غمگین
خوش آن روزی که من هم داشتم زین گونه شادیها!
هوش مصنوعی: هلالی، دیگران از ارتباط با او خوشحالند، اما من ناراحتم. خوش به حال آن روزی که من هم بتوانم چنین شادیهایی را تجربه کنم!
حاشیه ها
1399/06/24 10:08
سلام خسته نباشید..بیت پنجم مصرع اول به خون دل سواد دیده را شستم زهی حسرت...درسته...لطفا اصلاح بفرمایید