گنجور

شمارهٔ ۲۴

بروز غم، سگش خواهم، که پرسد خاکساران را
که یاران در چنین روزی بکار آیند یاران را
عجب خاری خلید از نو گلی در سینه ریشم!
که برد از خاطر من خار خار گل عذاران را
ز ناز امروز با اغیار خندان میرود آن گل
دریغا! تازه خواهد کرد داغ دل فگاران را
بصد امید عزم کوی او دارند مشتاقان
خداوندا، بامیدی رسان امیدواران را
تو، ای فارغ، که عزم باغ داری سوی ما بگذر
که در خون جگر چون لاله بینی داغداران را
اگر من بلبلم، اما تو آن گل برگ خندانی
که از باغ تو بویی بس بود من هزاران را
هلالی کیست؟ کان مه توسن برانگیزد بقتل او
بخون این چنین صیدی چه حاجت شهسواران را؟

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بروز غم، سگش خواهم، که پرسد خاکساران را
که یاران در چنین روزی بکار آیند یاران را
هوش مصنوعی: وقتی غم به سراغم بیاید، از کسی مثل یک سگ خواهم خواست که از خاکی‌ها بپرسد که آیا دوستان در چنین روزی به کار می‌آیند یا نه.
عجب خاری خلید از نو گلی در سینه ریشم!
که برد از خاطر من خار خار گل عذاران را
هوش مصنوعی: بسیار عجیب است که در سینه ریشم، گلی تازه شکوفا شده است! گلی که تمام زخم‌ها و خارهایی که از یادم رفته بودند را از ذهنم دور کرده است.
ز ناز امروز با اغیار خندان میرود آن گل
دریغا! تازه خواهد کرد داغ دل فگاران را
هوش مصنوعی: امروز آن گل با زیبایی و ناز خود به خوشحالی با دیگران می‌خندد و افسوس که این خنده‌ها و شادی‌ها باعث خواهد شد که دل کسانی که عاشق او هستند، دوباره داغ و غمگین شود.
بصد امید عزم کوی او دارند مشتاقان
خداوندا، بامیدی رسان امیدواران را
هوش مصنوعی: مشتاقان خدا با هزاران امید به سوی معشوق خود می‌روند. ای خدا، امیدواران را به هدفشان برسان.
تو، ای فارغ، که عزم باغ داری سوی ما بگذر
که در خون جگر چون لاله بینی داغداران را
هوش مصنوعی: ای کسی که بی‌خیال و خوشحال هستی و قصد داری به باغ بروی، لطفاً از کنار ما بگذر. زیرا در اینجا، ناراحتی و دردِ دل ما مانند داغی است که روی قلبمان نقش بسته است و حال‌مان شبیه لاله‌هایی است که در خون خود غوطه‌ورند.
اگر من بلبلم، اما تو آن گل برگ خندانی
که از باغ تو بویی بس بود من هزاران را
هوش مصنوعی: اگر من مانند بلبل صدا می‌زنم، تو آن گل زیبایی هستی که از باغ تو بویی خوش به مشام می‌رسد و این برای من کافی است تا هزاران نفر دیگر را از آن خوشبو کنم.
هلالی کیست؟ کان مه توسن برانگیزد بقتل او
بخون این چنین صیدی چه حاجت شهسواران را؟
هوش مصنوعی: هلالی کیست؟ کسی که مانند ماه، دل‌ها را به جوش و خروش می‌آورد و در این کار به کشتن او نیازی نیست، زیرا این‌گونه طعمه‌ها نیازی به شجاعت و جنگجویی بزرگ ندارند.

حاشیه ها

1396/05/12 19:08
حمید زارعیِ مرودشت

..
بیتِ شش:
..
اگر من بلبلم، اما تو آن گل برگِ خندانی
که از باغ تو بویی بس بوَد «چون» من هزاران را