شمارهٔ ۲۲۶
روزی که در فراق جمال تو بودهام
گریان در اشتیاق وصال تو بودهام
هرسو که رفتهام به هوای تو رفتهام
هرجا که بودهام به خیال تو بودهام
هرگه شکرلبی به کسی کرد گفتوگو
در حسرت جواب و سؤال تو بودهام
جایی که داغ بر ورق لاله دیدهام
آنجا به یاد عارض و خال تو بودهام
چون کردهام نظاره قد بلند سرو
در آرزوی تازهنهال تو بودهام
القصه، رخ نما، که هلالیصفت بسی
مشتاق آفتاب جمال تو بودهام
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روزی که در فراق جمال تو بودهام
گریان در اشتیاق وصال تو بودهام
هوش مصنوعی: در روزهایی که به خاطر زیبایی تو دور از تو بودهام، در حسرت وصال و دیدارت اشک ریختهام.
هرسو که رفتهام به هوای تو رفتهام
هرجا که بودهام به خیال تو بودهام
هوش مصنوعی: هر کجا که رفتهام، به خاطر تو بوده است و در هر جایی که بودهام، همیشه به یاد تو بودهام.
هرگه شکرلبی به کسی کرد گفتوگو
در حسرت جواب و سؤال تو بودهام
هوش مصنوعی: هر بار که کسی با لبان شیرینش صحبت کرده، من در انتظار جواب و سوال تو بودهام و حسرت آن را میخوردهام.
جایی که داغ بر ورق لاله دیدهام
آنجا به یاد عارض و خال تو بودهام
هوش مصنوعی: در جایی که لکههای داغ بر روی گلبرگ لالهها مشاهده کردهام، به یاد یار و زیباییاش بودهام.
چون کردهام نظاره قد بلند سرو
در آرزوی تازهنهال تو بودهام
هوش مصنوعی: من وقتی به قد بلند سرو نگاه کردم، همیشه در آرزوی تو، که مانند یک جوانه تازه هستی، بودهام.
القصه، رخ نما، که هلالیصفت بسی
مشتاق آفتاب جمال تو بودهام
هوش مصنوعی: در نهایت، خود را نشان بده، زیرا من که به زیبایی تو بسیار علاقهمندم، مانند هلالی هستم که به نور آفتاب تو yearning دارم.