گنجور

شمارهٔ ۱۱۸

زان دل به جانب سگ کوی تو می‌کشد
کو دامنم گرفته، به سوی تو می‌کشد
دانی چرا به دامنت آویخته دلم؟
خود را به این بهانه به کوی تو می‌کشد
صاحبدلی، که یافت سررشتهٔ مراد
سررشته‌اش به حلقه موی تو می‌کشد
فارغ ز بوی غالیه جعد سنبلم
خاطر به جعد غالیه‌بوی تو می‌کشد
ای ترک مست، این همه سنگ جفا مزن
بر دل شکسته‌ای، که سبوی تو می‌کشد
بر عاشقان بلاست جفای تو و دلم
چندین بلا ز تندی خوی تو می‌کشد
دور از رخت کشید هلالی هزار آه
آه! این چه‌هاست کز غم روی تو می‌کشد؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زان دل به جانب سگ کوی تو می‌کشد
کو دامنم گرفته، به سوی تو می‌کشد
هوش مصنوعی: دل من به سمت کوی تو کشیده می‌شود، چرا که دامنم را گرفته و به سوی تو می‌آورد.
دانی چرا به دامنت آویخته دلم؟
خود را به این بهانه به کوی تو می‌کشد
هوش مصنوعی: می‌دانی چرا دل من به دامن تو چسبیده است؟ به این دلیل است که خودم را به بهانه‌ای به کوی تو می‌کشم.
صاحبدلی، که یافت سررشتهٔ مراد
سررشته‌اش به حلقه موی تو می‌کشد
هوش مصنوعی: انسانی دانا و با بصیرت، که توانسته به خواسته‌هایش دست یابد، اکنون سرنخ و هدایتش به تو و زیبایی‌های تو وابسته است.
فارغ ز بوی غالیه جعد سنبلم
خاطر به جعد غالیه‌بوی تو می‌کشد
هوش مصنوعی: سرمست از عطر خوش و دل‌انگیز موی تو، ذهنم به یاد آن جعد زیبای تو معطوف می‌شود.
ای ترک مست، این همه سنگ جفا مزن
بر دل شکسته‌ای، که سبوی تو می‌کشد
هوش مصنوعی: ای جوان زیبا و سرمست، اینقدر بر دل شکسته‌ام سختی نزن، چرا که عشق و محبت تو در دل من شعله‌ور است و مرا به شدت می‌کشد.
بر عاشقان بلاست جفای تو و دلم
چندین بلا ز تندی خوی تو می‌کشد
هوش مصنوعی: رنج و سختی از بی‌محلی و بی‌فکری تو برای عاشقان دردسر بزرگی است و دل من نیز به خاطر رفتار تند و تندخویمت، بارها طعم این دردها را می‌چشد.
دور از رخت کشید هلالی هزار آه
آه! این چه‌هاست کز غم روی تو می‌کشد؟
هوش مصنوعی: چشم دور از چهره‌ات، مانند هلال، هزاران آه از دل برمی‌کشد. چه چیزی باعث شده که از غم چهره تو این‌گونه متاثر باشم؟