گنجور

شمارهٔ ۱۰۵

مسکین طبیب، چاره دردم خیال کرد
بیچاره را ببین: چه خیال محال کرد؟
کی می رسد خیال طبیبان بدرد من؟
دردم بدان رسید که نتوان خیال کرد
دارد هزار تفرقه دل در شب فراق
کو آن فراغتی که بروز وصال کرد؟
گل پیش عارض تو شد از انفعال سرخ
آن خنده ای که کردهم از انفعال کرد
سنگین دلی، که اسب جفا تاخت بر سرم
موری ضعیف را بستم پایمال کرد
سلطان وقت شد ز گدایان کوی عشق
درویش میل سلطنت بی زوال کرد
گفتی: که حلقه ساخت، هلالی، قد ترا
آن کس که ابروان ترا چون هلال کرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مسکین طبیب، چاره دردم خیال کرد
بیچاره را ببین: چه خیال محال کرد؟
هوش مصنوعی: پزشک بیچاره فکر کرد که می‌تواند برای درد من درمانی پیدا کند، اما ببین چه تصور ناامیدکننده‌ای داشت!
کی می رسد خیال طبیبان بدرد من؟
دردم بدان رسید که نتوان خیال کرد
هوش مصنوعی: کی خواهد رسید زمانی که طبیبان به فکر درمان درد من باشند؟ دردی که دارم به قدری است که حتی فکر کردن به آن هم ممکن نیست.
دارد هزار تفرقه دل در شب فراق
کو آن فراغتی که بروز وصال کرد؟
هوش مصنوعی: دل از جدایی و فراق در شب تار پراکنده و دچار تفرقه است. کجا آن آرامشی که هنگام رسیدن به وصال بود؟
گل پیش عارض تو شد از انفعال سرخ
آن خنده ای که کردهم از انفعال کرد
هوش مصنوعی: گل به خاطر زیبایی صورت تو سرخ شده و باعث شده که من نیز تحت تاثیر آن لبخند بزنم.
سنگین دلی، که اسب جفا تاخت بر سرم
موری ضعیف را بستم پایمال کرد
هوش مصنوعی: عشق و دلبستگی سنگینی به دل دارد، تا جایی که مانند اسبی ظالم بر من می‌تازد و در حین این آزار، یک مورچه ضعیف را زیر پا می‌گیرد.
سلطان وقت شد ز گدایان کوی عشق
درویش میل سلطنت بی زوال کرد
هوش مصنوعی: سلطان زمان که در مورد عشق و فقر به درویشان گوش می‌کرد، تصمیم گرفت که به‌طور دائمی به مقام سلطنت دست یابد.
گفتی: که حلقه ساخت، هلالی، قد ترا
آن کس که ابروان ترا چون هلال کرد
هوش مصنوعی: گفتی که کسی برای تو حلقه‌ای از جنس هلال ساخت، این شخص همان کسی است که ابروهای تو را مانند هلال زیبا کرده است.

حاشیه ها

1404/02/24 02:04
امیرحسین بازیار

احسنت بر این کلام نغز.

به گمان من آنچنان که باید و شاید هلالی جغتایی شناخته نشده است.