گنجور

بخش ۳ - خطاب زمین بوس

سپهر آستانا، ملک چاکرا
کرم گسترا، بندگان پرورا
دل افروز پاکی نهادان تویی
رخ بخت را، بامدادان تویی
منت، ازکمین بندگانم یکی
که در بندگی می ندارم شکی
شب شیب، روزم به تاراج برد
ستمگر ز ویرانه ام، باج برد
خرابات عشق است آبادیم
بکش بر جبین، خط آزادیم
فروزان کن از ناله ام، شمع طور
نگون کن به داغم، نمکدان شور
زبان تا بود، در ثنای تو باد
روان، خاک راهِ رضای تو باد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سپهر آستانا، ملک چاکرا
کرم گسترا، بندگان پرورا
هوش مصنوعی: آسمان دروازه‌ای است که به سرزمین‌ها و حکومت‌ها ارتباط دارد و جایی است که پروردگار، بندگانش را می‌پروراند و حمایت می‌کند.
دل افروز پاکی نهادان تویی
رخ بخت را، بامدادان تویی
هوش مصنوعی: تو باعث روشنایی دل‌ها و شادی‌ها هستی، تو به مانند صبحی درخشان، روز را آغاز می‌کنی.
منت، ازکمین بندگانم یکی
که در بندگی می ندارم شکی
هوش مصنوعی: از بندگی و خدمت به من، یکی از بندگانم را انتخاب کرده‌ام و در این انتخاب هیچ شکی ندارم.
شب شیب، روزم به تاراج برد
ستمگر ز ویرانه ام، باج برد
هوش مصنوعی: در شب‌های تار، ستمگری دارایی‌هایم را به غارت برد و من فقط در ویرانه‌ای از آنچه بوده‌ام باقی ماندم.
خرابات عشق است آبادیم
بکش بر جبین، خط آزادیم
هوش مصنوعی: در خرابات عشق، ما در حال زندگی هستیم و تو با نگاهی خاص به ما، نشان و علامت آزادی را بر پیشانی‌مان رسم کن.
فروزان کن از ناله ام، شمع طور
نگون کن به داغم، نمکدان شور
هوش مصنوعی: از ناله‌های من شعله‌ور شو، مانند شمعی که به آتش می‌افتد و در غم من، شور و شوق را به نمک تبدیل کن.
زبان تا بود، در ثنای تو باد
روان، خاک راهِ رضای تو باد
هوش مصنوعی: تا زمانی که زبان و سخن وجود دارد، باید در ستایش تو باشد و زمین راهی که به رضا و خوشنودی تو می‌انجامد، باید گرامی و محترم باشد.