بخش ۹ - نخل بندی چمن بیان به تعریف بهار جان که فصل کامرانی ست و بهار جان که موسم گل افشانی
عجب عهدیست ایام جوانی
گل افشان بهار زندگانی
طبایع ذوق یاب شکر نوش
مشاعر، شیر مست بادهٔ هوش
قوی، از اعتماد تن قوی پشت
کلید فتح باب عیش در مشت
لب مشرب، به ساغر آرزومند
دهان صبح عشرت در شکرخند
به جام فهم، فکرت های صافی
سراندیشه، مستِ موشکافی
غم دل از شراب عشق در جوش
به رندی، شاهد تقوی در آغوش
دماغ زهد خشک از باده سرشار
حدیث پارسایی، خاطرآزار
خرد محو تجلی های معنی
به هر صورت تسلّیهای معنی
به ذوقی، کوهکن را کام شیرین
غزال عیش، رام ویس و رامین
ز جام حسن، مجنون رفته از هوش
به داغ عشق، لیلی نسترن پوش
دل بلبل به خونین ناله خرسند
دهان غنچه لبریز شکرخند
بهاران برگ و ساز آرای گلشن
چمن سیران ز هر شاخی نوازن
نواسنجان بستان خاطر آزاد
دماغ عندلیبان نکهت آباد
چمن چون نوعروسان بر سر ناز
نگارین جلوه چون طاووس طنّاز
به صد نیرنگ، رنگ گل در افسون
که بلبل را زند پیمانه در خون
عبیرآساست گیسوی ریاحین
به تاب افکنده سنبل، زلف پرچین
صبا در کوچه های نکهت گل
سراسر گرد، چون آشفته بلبل
چو ما تر دامنان، ابر بهاری
ز مینای شفق، در می گساری
دل آشوب است چاک سینهٔ گل
پریشان است جعد زلف سنبل
ز جوش سبزه نو خط شد لب جو
بیا ای ساقی مشکینه گیسو
به صید وحشتم بگشای دامی
غبار از خاطرم بزدا به جامی
بخش ۸ - شمع محبّت در انجمن غیرت افروختن و پروانه ی غیرت سوختن: محبت شیر و دل ها بیشه ی اوستبخش ۱۰ - سلسله جنبانی داستان سرای این داستان در انجمن سماع دوستان: نگردد بوی گل در گل حصاری
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عجب عهدیست ایام جوانی
گل افشان بهار زندگانی
هوش مصنوعی: عجب دوران جالبی است، ایام جوانی مانند شکفتن گلها در بهار زندگی.
طبایع ذوق یاب شکر نوش
مشاعر، شیر مست بادهٔ هوش
هوش مصنوعی: شیرینی و لذت زندگی به خاطر احساسات و زیباییهایی است که ما تجربه میکنیم، مانند نشئگی و شادی ناشی از نوشیدن شراب.
قوی، از اعتماد تن قوی پشت
کلید فتح باب عیش در مشت
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسان باید به تواناییهای خود اعتماد داشته باشد. قدرت واقعی در نزد فردی است که بر اساس اعتماد به نفس و ارادهاش به دنبال دستیابی به لذتها و موفقیتها در زندگی است. کلید دسترسی به خوشبختی و شادی در دستان اوست و به وسیله اراده و اعتماد به نفس میتواند به آن دست یابد.
لب مشرب، به ساغر آرزومند
دهان صبح عشرت در شکرخند
هوش مصنوعی: لب مشرب به معنای لبی است که نوشیدن را به یاد میآورد. در اینجا شاعر از ساغری صحبت میکند که میخواهد از دهان صبح نوشیده شود و به لذتی شیرین شبیه به شکرخند اشاره دارد. بهطور کلی، تصویر بهخوبی حس شادی و نشاط را در بستر صبحی دلانگیز منتقل میکند.
به جام فهم، فکرت های صافی
سراندیشه، مستِ موشکافی
هوش مصنوعی: با ذهنی باز و روشن، افکار پاکی را در نظر داشته باش، و با دقت و وسواس به جزئیات بپرداز.
غم دل از شراب عشق در جوش
به رندی، شاهد تقوی در آغوش
هوش مصنوعی: غم دل به خاطر عشق مانند جوش و خروش شراب در حال تلاطم است، و در این حال، شخص رند (آزادروح) عشق را با تقوی و پاکی در آغوش گرفته است.
دماغ زهد خشک از باده سرشار
حدیث پارسایی، خاطرآزار
هوش مصنوعی: زهد خشک و سختگیرانه مثل بوی بدی میماند که از نوشیدن شراب خوشمزه و دلچسب، یادآوری میشود. این پیام، به یاد آوردن قول و قرارهای معنوی میتواند باعث ناراحتی و آزار خاطر شود.
خرد محو تجلی های معنی
به هر صورت تسلّیهای معنی
هوش مصنوعی: خرد به تماشای جلوههای معانی مختلف مشغول است و در هر حال به نوعی آرامش از این معانی میگیرد.
به ذوقی، کوهکن را کام شیرین
غزال عیش، رام ویس و رامین
هوش مصنوعی: به سلیقهای خوب، کارگر سنگتراش از شیرینی و لذت زندگی بهرهمند است، و داستان عشق ویس و رامین او را آرامش میبخشد.
ز جام حسن، مجنون رفته از هوش
به داغ عشق، لیلی نسترن پوش
هوش مصنوعی: مجنون به خاطر عشق به لیلی، از حال رفته و در حالتی غرق در عشق است. او به شدت تحت تأثیر زیبایی و جذابیت لیلی قرار گرفته و این عشق او را دیوانه کرده است.
دل بلبل به خونین ناله خرسند
دهان غنچه لبریز شکرخند
هوش مصنوعی: دل بلبل به خاطر غم و اندوهش نالهای خونین میزند، اما دهان غنچه از شوق و شادی پر از لبخند شیرین است.
بهاران برگ و ساز آرای گلشن
چمن سیران ز هر شاخی نوازن
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و در باغ و چمن، گلها به زیبایی آرایش شدهاند. از هر شاخهای نغمههای دلانگیز و موزون به گوش میرسد.
نواسنجان بستان خاطر آزاد
دماغ عندلیبان نکهت آباد
هوش مصنوعی: گلهای خوشبو و معطر باغ، روح و روان انسان را شاداب میکنند و ذهن را آزادی میبخشند، مانند آواز خوش بلبلان که دل را به نشاط و آرامش دعوت میکند.
چمن چون نوعروسان بر سر ناز
نگارین جلوه چون طاووس طنّاز
هوش مصنوعی: چمن به زیبایی نوعروسان است که با ناز و فخر خود را نمایش میدهند، همانطور که طاووس زیبایی و تکبرش را به نمایش میگذارد.
به صد نیرنگ، رنگ گل در افسون
که بلبل را زند پیمانه در خون
هوش مصنوعی: با هزار و یک تدبیر، گل به گونهای به نظر میرسد که بلبل در جستجوی آن، در میان احساسات خود غرق میشود.
عبیرآساست گیسوی ریاحین
به تاب افکنده سنبل، زلف پرچین
هوش مصنوعی: موهای زیبای او مانند گلهای خوشبو به آرامی در باد میرقصند و سنبلهای خوشبو، زلفهای پیچخوردهاش را در آغوش گرفتهاند.
صبا در کوچه های نکهت گل
سراسر گرد، چون آشفته بلبل
هوش مصنوعی: نسیم در کوچههای پر از عطر گل میوزد و حالتی شبیه به سرگردانی بلبل به خود گرفته است.
چو ما تر دامنان، ابر بهاری
ز مینای شفق، در می گساری
هوش مصنوعی: مانند ما کسی نیست که در حال نوشیدن، آن ابرهای بهاری را به رنگ شفق در دریاچه سرد احساس کند.
دل آشوب است چاک سینهٔ گل
پریشان است جعد زلف سنبل
هوش مصنوعی: دل من در اضطراب است و سینهام دچار زخم و ناراحتی شده است. مانند گلی که در هم ریخته و پریشان است، موهای سنبل هم در هم پیچیده و آشفته به نظر میرسد.
ز جوش سبزه نو خط شد لب جو
بیا ای ساقی مشکینه گیسو
هوش مصنوعی: از جوانه زدن سبزه، خطی روی لب چشمه نقش بسته است. بیا ای ساقی با موهای مشکی!
به صید وحشتم بگشای دامی
غبار از خاطرم بزدا به جامی
هوش مصنوعی: ای خدای وحشت من، دام خود را برای شکار من باز کن، غبارهای فراموشی را از ذهنم بزدای و در جامی به من بنوشان.