شمارهٔ ۹۵
روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داشت
هر جای دل که دست نهادم، خدنگ داشت
می خواستم که خرقه به ساغر بیفشرم
ضعف خمار، دست مرا زیر سنگ داشت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روزی که غمزه اش به من خسته جنگ داشت
هر جای دل که دست نهادم، خدنگ داشت
هوش مصنوعی: روزی که نگاه زیبایش به من دلربایی میکرد، هر کجا که به دل خود نگاهی میانداختم، نشانهای از عشق و تیرگی احساس میکردم.
می خواستم که خرقه به ساغر بیفشرم
ضعف خمار، دست مرا زیر سنگ داشت
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر با حسرت از حالتی سخن میگوید که میخواسته تا لباس خود را در لیوان میفشرده و از زیبایی آن لذت ببرد. اما به خاطر حال نامناسبی که به دلیل مستی دارد، دستش زیر فشار سنگی قرار گرفته و نمیتواند به خواستهاش برسد. به طور کلی، بیانگر ناتوانی و عدم توانایی در رسیدن به خواستهها به دلیل مشکلاتی است که در حال حاضر با آنها مواجه است.

حزین لاهیجی