گنجور

شمارهٔ ۹۳

فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست
چشم سفید ما، کف دریای اشک ماست
مستی که پشت پا به جهان خراب زد
طوفان سیل بادیه پیمای اشک ماست
بر کف گرفته کاسهٔ دریوزه، از صدف
دریا گدای گوهر والای اشک ماست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فصل بهار عشق و تماشای اشک ماست
چشم سفید ما، کف دریای اشک ماست
هوش مصنوعی: فصل بهار، زمان عشق و تماشای اشک‌های ماست؛ چشمان ما مانند کف دریا سرشار از اشک است.
مستی که پشت پا به جهان خراب زد
طوفان سیل بادیه پیمای اشک ماست
هوش مصنوعی: آن کسی که با بی‌خیالی به دنیا و همه چیزهایش پشت پا زد، همانند طوفان و سیل، اشک‌های ما را در راه زندگی درمی‌آورد.
بر کف گرفته کاسهٔ دریوزه، از صدف
دریا گدای گوهر والای اشک ماست
هوش مصنوعی: دریوزه‌گر با کاسه‌ای در دست، با صدف دریا، به جمع‌آوری اشک‌های باارزش ما مشغول است.