گنجور

شمارهٔ ۶۶

خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما
آستین، حلقهٔ گرداب شد از گریهٔ ما
آنقدر نیست که بر دیدهٔ دشمن ریزیم
خاک این غمکده نایاب شد، ازگریهٔ ما
چه عجب گر فلک، از زاری ما گردد نرم؟
دل سنگین بتان، آب شد از گریهٔ ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خاک آسوده، چو سیماب شد ازگریهٔ ما
آستین، حلقهٔ گرداب شد از گریهٔ ما
هوش مصنوعی: خاک به خاطر گریه‌های ما آرامش خود را از دست داده و مانند جیوه بی‌قرار شده است. دستی که ما را در بر می‌گیرد، به دلیل اشک‌هایمان مانند گردابی به هم ریخته و نامنظم شده است.
آنقدر نیست که بر دیدهٔ دشمن ریزیم
خاک این غمکده نایاب شد، ازگریهٔ ما
هوش مصنوعی: ما آنقدر قدرت نداریم که بخواهیم بر چشم دشمنان خود غم و اندوه‌مان را بپوشانیم، چون این جای غم دیگر به شدت از گریه‌های ما پر شده است و دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
چه عجب گر فلک، از زاری ما گردد نرم؟
دل سنگین بتان، آب شد از گریهٔ ما
هوش مصنوعی: چه چیز عجیبی است اگر آسمان به خاطر درد و ناراحتی ما نرم و آرام شود؟ دل‌های سخت و سنگی بت‌ها هم از اشک‌های ما نرم شود و به حالت آب درآید.