گنجور

شمارهٔ ۱۲۷

ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان بندد
چمن پیرا، ره گلزار را فصل خزان بندد
سخن بیگانه باشد، بزم الفت آشنایان را
به هم چسبید چون لب، راه گفتار زبان بندد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز بی برگی، ره الفت دلم بر دوستان بندد
چمن پیرا، ره گلزار را فصل خزان بندد
هوش مصنوعی: به خاطر ناراحتی و بی‌برگی‌ام، دل من نمی‌تواند با دوستان ارتباط برقرار کند، مثل اینکه چمن در فصل خزان، راه گلزارها را مسدود می‌کند.
سخن بیگانه باشد، بزم الفت آشنایان را
به هم چسبید چون لب، راه گفتار زبان بندد
هوش مصنوعی: اگر صحبت‌ها از زبان بیگانگان باشد، مثل این است که جشن‌های دوستان و آشناها را که به هم نزدیک هستند، از هم جدا کند؛ زیرا کلام بیگانه می‌تواند به راحتی ارتباطات نزدیک را قطع کند.