گنجور

شمارهٔ ۵۴

گر در رَهِ عشق تو به کار است دل ما
دریاب که بس زار و نزار است دل ما
نگشود مرا غنچه، سرانگشت نسیمی
گویا که فراموش بهار است دل ما
در خاک تپان، غرقه به خون، چاک به دامن
از غمزهٔ آن شیر شکار است، دل ما
دل بردن ما باعث مغروری او شد
آیینهٔ خودبینی یار است دل ما
دیرینه بود، الفت دیوانه به زنجیر
با سلسله زلف تو، یار است دل ما
گر صبر بود، درد به درمان رسد آخر
فریاد که بی صبر و قرار است دل ما
ای گل تو اگر عهد و وفا سست گرفتی
هم بر سر آن عهد و قرار است دل ما
ای شاخ گل، از آرزوی طوف حریمت
سرگشته تر از باد بهار است دل ما
زین جرم،که شد پرده دَرِ راز محبت
منصور صفت، بر سر دار است دل ما
آن مرد نبردیم که در معرکه عشق
بر مرکب توفیق سوار است دل ما
داریم حزین این غزل از فیض فغانی
هر جا که رود، همره یار است دل ما

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر در رَهِ عشق تو به کار است دل ما
دریاب که بس زار و نزار است دل ما
هوش مصنوعی: اگر در مسیر عشق تو نیاز باشد، دل ما را درک کن که بسیار رنج دیده و آشفته است.
نگشود مرا غنچه، سرانگشت نسیمی
گویا که فراموش بهار است دل ما
هوش مصنوعی: غنچه‌ای مرا نشکفت، شاید نسیم دل‌انگیز بهاری فراموش‌کار است و دل ما در انتظار آن.
در خاک تپان، غرقه به خون، چاک به دامن
از غمزهٔ آن شیر شکار است، دل ما
هوش مصنوعی: دل ما به شدت تحت تأثیر زیبایی و جذابیت‌های دلربای آن شیر شکار قرار گرفته است، به طوری که ما در غم و اندوه عمیقی فرو رفته‌ایم و احساس می‌کنیم که به شدت غرق در غم هستیم.
دل بردن ما باعث مغروری او شد
آیینهٔ خودبینی یار است دل ما
هوش مصنوعی: دل ما که به دست او افتاده، باعث شده که او به خودش مغرور شود. در واقع، دل ما وسیله‌ای شده برای نمایاندن خودبینی و خودپسندی او.
دیرینه بود، الفت دیوانه به زنجیر
با سلسله زلف تو، یار است دل ما
هوش مصنوعی: مدت‌هاست که دل ما به زنجیر محبت تو وابسته و اسیر زلف‌های توست، عشق و دیوانگی برای ما یادگارهایی کهن و همیشگی است.
گر صبر بود، درد به درمان رسد آخر
فریاد که بی صبر و قرار است دل ما
هوش مصنوعی: اگر صبر داشته باشیم، در نهایت درد به درمان می‌رسد؛ اما دل ما بی‌صبر و آرام است و از این وضعیت شکایت دارد.
ای گل تو اگر عهد و وفا سست گرفتی
هم بر سر آن عهد و قرار است دل ما
هوش مصنوعی: ای گل، حتی اگر تو در عهد و پیمانت ضعف نشان دهی، دل ما همچنان پایبند به آن عهد و قرار باقی مانده است.
ای شاخ گل، از آرزوی طوف حریمت
سرگشته تر از باد بهار است دل ما
هوش مصنوعی: ای گل، دل ما در آرزوی حریم تو بیشتر از باد بهاری سرگردان و بی‌قرار است.
زین جرم،که شد پرده دَرِ راز محبت
منصور صفت، بر سر دار است دل ما
هوش مصنوعی: از این گناه، که پرده‌اش بر راز عشق منصور، کنار رفته است، دل ما در زیر تیغ مرگ قرار دارد.
آن مرد نبردیم که در معرکه عشق
بر مرکب توفیق سوار است دل ما
هوش مصنوعی: آن مردی که در میدان عشق همیشه موفق و پیروز است، دل ما را در دست خود دارد.
داریم حزین این غزل از فیض فغانی
هر جا که رود، همره یار است دل ما
هوش مصنوعی: حس نگران و غمگین ما در این شعر از خالقش فیض فغانی است و هر جا که دل ما برود، همیشه با یار همراه است.