گنجور

شمارهٔ ۲۸

آه که از جور فلک شد به باد
تازه گل خرم باغ جهان
آه که بر خاک هلاک اوفتاد
سرو سهی قامت این بوستان
رفت محمدعلی آن تازه گل
در چمن دهر به باد خزان
حیف از آن گوهر یکتا که کرد
جا به دل خاک ازین خاکدان
حیف از آن کوکب رخشان که ساخت
دور سپهرش ز نظرها نهان
چون به جوانی ز جهان خراب
گشت روان سوی ریاض جنان
هاتف دلخسته که در ماتمش
داشت شب و روز خروش و فغان
گفت به تاریخ که سوی جنان
رفت محمدعلی نوجوان

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آه که از جور فلک شد به باد
تازه گل خرم باغ جهان
هوش مصنوعی: افسوس که از ظلم روزگار، شکوفه‌های زیبا و خوشبوی باغ زندگی و جهان به باد رفته است.
آه که بر خاک هلاک اوفتاد
سرو سهی قامت این بوستان
هوش مصنوعی: آه که سرو بلند قامت این باغ بر زمین افتاد و نابود شد.
رفت محمدعلی آن تازه گل
در چمن دهر به باد خزان
هوش مصنوعی: محمدعلی مانند یک گل تازه در دنیای پر از سرناه که در فصل پاییز به باد رفته، از بین رفت.
حیف از آن گوهر یکتا که کرد
جا به دل خاک ازین خاکدان
هوش مصنوعی: حیف است از آن مروارید بی‌نظیر که به خاطر این خاک، در دل زمین مدفون شد.
حیف از آن کوکب رخشان که ساخت
دور سپهرش ز نظرها نهان
هوش مصنوعی: نمی‌توان به راحتی از زیبایی و درخشندگی یک ستاره‌ای که در آسمان پنهان شده است، گذشت. این ستاره که زمانی درخشان و قابل دیدن بود، اکنون از نگاه‌ها دور افتاده و این دلتنگی بابت فقدان آن زیبایی را به همراه دارد.
چون به جوانی ز جهان خراب
گشت روان سوی ریاض جنان
هوش مصنوعی: هنگامی که به جوانی رسید و از این دنیا دلزده و خسته شد، به سوی باغ‌های بهشت روانه شد.
هاتف دلخسته که در ماتمش
داشت شب و روز خروش و فغان
هوش مصنوعی: صدای دلشکسته‌ای که در سوگ او، همیشه و در هر لحظه، ناله و فریاد می‌زند.
گفت به تاریخ که سوی جنان
رفت محمدعلی نوجوان
هوش مصنوعی: محمدعلی نوجوان به سمت بهشت رفت که تاریخ این را روایت کرده است.