گنجور

غزل شمارهٔ ۸۹

ای که در جام رقیبان می پیاپی می‌کنی
خون دل در ساغر عشاق تا کی می‌کنی
می‌نوازی غیر را هر لحظه از لطف و مرا
دم به دم خون در دل از جور پیاپی می‌کنی
راه اگر گم شد نه جرم ناقه از سرگشتگی است
بی گناه این راه‌پیما ناقه را پی می‌کنی
ناله و افغان من بشنو خدا را تا به کی
گوش بر آواز چنگ و نالهٔ نی می‌کنی
ساقیا صبح است و طرف باغ و هاتف در خمار
گر نه در ساغر کنون می می‌کنی کی می‌کنی؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که در جام رقیبان می پیاپی می‌کنی
خون دل در ساغر عشاق تا کی می‌کنی
هوش مصنوعی: ای کسی که در هنگام رقابت با دیگران، به طور مداوم می‌نوشی و باعث می‌شوی که دل عاشقان بشکفد؛ تا کی این کار را ادامه خواهی داد؟
می‌نوازی غیر را هر لحظه از لطف و مرا
دم به دم خون در دل از جور پیاپی می‌کنی
هوش مصنوعی: تو هر لحظه به دیگری محبت می‌کنی، اما من را هر لحظه با ظلم و ستم خود مجروح می‌کنی.
راه اگر گم شد نه جرم ناقه از سرگشتگی است
بی گناه این راه‌پیما ناقه را پی می‌کنی
هوش مصنوعی: اگر در راهی گم شوی، تقصیر از شتر نیست که سردرگم شده، بلکه این تویی که این مسیر را در پیش گرفته‌ای.
ناله و افغان من بشنو خدا را تا به کی
گوش بر آواز چنگ و نالهٔ نی می‌کنی
هوش مصنوعی: صدای ناله و افسانه‌هایم را بشنو، ای خدا! تا کی گوش به صدای چنگ و ناله‌های نی می‌سپاری؟
ساقیا صبح است و طرف باغ و هاتف در خمار
گر نه در ساغر کنون می می‌کنی کی می‌کنی؟
هوش مصنوعی: ای ساقی، صبح شده و در کنار باغ صدایی به گوش می‌رسد؛ اکنون که در حالت خمار قرار داری، چرا هنوز مشغول پر کردن پیاله نیستی؟