گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷

گواهی دهد چهرهٔ زرد من
که دردی بود بی‌دوا درد من
شدم خاک اگر از جفایش مباد
نشیند به دامان او گرد من
به گلزار من ای صبا چون رسی
بگو با گل ناز پرورد من
که گر یک نظر روی من بنگری
ترحم کنی بر رخ زرد من
وگر یک نفس آه من بشنوی
جگر سوزدت از دم سرد من

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گواهی دهد چهرهٔ زرد من
که دردی بود بی‌دوا درد من
هوش مصنوعی: چهره زرد من نشان می‌دهد که دردی که دارم بی‌درمان است.
شدم خاک اگر از جفایش مباد
نشیند به دامان او گرد من
هوش مصنوعی: اگر روزی به بذر وجود من، غم و غصه‌ای نچسبد یا دامن او را نگیرد، بی‌تردید خاک خواهم شد.
به گلزار من ای صبا چون رسی
بگو با گل ناز پرورد من
هوش مصنوعی: ای نسیم، هنگامی که به باغ من می‌رسی، به گل نازپرورده‌ام بگو که سلام مرا برساند.
که گر یک نظر روی من بنگری
ترحم کنی بر رخ زرد من
هوش مصنوعی: اگر فقط یک نگاه به من بیندازی و بر حال زار و چهره زردم رحم کنی.
وگر یک نفس آه من بشنوی
جگر سوزدت از دم سرد من
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه صدای آه من را بشنوی، درد دل تو را خواهد سوزاند و از سرما و ناراحتی من متاثر خواهی شد.