شمارهٔ ۸۱ - در مدح مجدالملک حسن احمد گوید
منت خدای را که با اقبال پادشاه
ایمن شد از محاق و کسوف آفتاب و ماه
منت خدای را که شکفت و چمید باز
هم گلبن سعادت و هم سرو بارگاه
منت خدای را که زمانه گرفت باز
آن آفتاب مملکت و سایه اله
منت خدای را که به صنع لطیف داشت
روی نکوی منتخب از چشم بد نگاه
بس چشم شور و روی ترش بود منتظر
تا چشمشان سفید شد و رویشان سیاه
باری بر اوج ماه نبیند کسی سها
باری به جای سرو نبیند کسی گیاه
تاج خواص بر سردولت رسید باز
تا هر فضول کج ننهد گوشه کلاه
آیینه ای که عکس بزرگی نمود گشت
روشن چنانکه تیره نگردد به هیچ آه
اکنون چه محنت است بیا ای ولی بگو
حالا چه حاجت است بیا ای عدو به خواه
بازنده گشت و موج زد و قصد اوج کرد
ابر سخا و بحر عطا و سپهر جاه
خورشید مملکت حسن احمد آنکه ساخت
در سایه سعادت او ملک و دین پناه
ای آنکه چون فرشته بوی بی گناه و پاک
تب را چگونه خوانم کفارت گناه
بر تیغ آبدار زند زنگ وقت وقت
در پیش آفتاب رود سایه گاه گاه
باز آمدی چو باز سفید از گریز جای
باز آمدی چو شیر سیه در شکارگاه
جور فلک برون برو عدل ملک در آر
جان ولی فزون کن و جان عدو بکاه
من بنده را که هست ز هر علم حاصلی
رهبر توئی رها مکن اندر میان راه
جز تربیت چه باید گل در میان خار
جز تصفیت چه بیند زر در میان کاه
شمارهٔ ۸۰ - در مدح ابوالفتح دولت شاه بن بهرام شاه گوید: تا بر سر ولایت خویش آمدست شاهشمارهٔ ۸۲ - در مدح سلطان سعید علاء الدنیا والدین از مکه به غزنین فرستاد: هرگز بود که باز ببینم لقای شاه
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
منت خدای را که با اقبال پادشاه
ایمن شد از محاق و کسوف آفتاب و ماه
هوش مصنوعی: شکرگزار خدایی باشیم که بخت و اقبال پادشاه باعث شد که او از گرفتاریها و مشکلات دور بماند و نور وجودش همچنان درخشان بماند.
منت خدای را که شکفت و چمید باز
هم گلبن سعادت و هم سرو بارگاه
هوش مصنوعی: سپاسگزارم از خداوند که باری دیگر گلستان خوشبختی و درخت سرسبز و زیبایی را نمایان ساخت.
منت خدای را که زمانه گرفت باز
آن آفتاب مملکت و سایه اله
هوش مصنوعی: سپاسگزار خدایم که زمانه دوباره آن خورشید سرزمین و سایه الهی را به ما بازگرداند.
منت خدای را که به صنع لطیف داشت
روی نکوی منتخب از چشم بد نگاه
هوش مصنوعی: شکر خدا را که به لطف و زیباییاش، چهرهی زیبا و محبوبی را از بدیها محفوظ نگه داشته است.
بس چشم شور و روی ترش بود منتظر
تا چشمشان سفید شد و رویشان سیاه
هوش مصنوعی: چشمهای حسود و پر از کینه منتظر بودند تا به آرزوی خود برسند و دیگران را در نابودی ببینند.
باری بر اوج ماه نبیند کسی سها
باری به جای سرو نبیند کسی گیاه
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند زیباییهایی را که در اوج ماه وجود دارد ببیند، همانطور که هیچکس نمیتواند جایی که سرو میروید را درک کند.
تاج خواص بر سردولت رسید باز
تا هر فضول کج ننهد گوشه کلاه
هوش مصنوعی: تاج و تخت قدرت دوباره به حاکمیت رسید تا هر فرد بیجا و ناپسند نتواند سر خود را بالاتر بگیرد و به خودی نمایش دهد.
آیینه ای که عکس بزرگی نمود گشت
روشن چنانکه تیره نگردد به هیچ آه
هوش مصنوعی: آیینهای که تصویر بزرگی را نشان میدهد، بهقدری درخشان و واضح است که هرگز تار نمیشود.
اکنون چه محنت است بیا ای ولی بگو
حالا چه حاجت است بیا ای عدو به خواه
هوش مصنوعی: اکنون چه مشکلی وجود دارد؟ ای پادشاه، بگو که چه نیازی هست. ای دشمن، به خواهش من گوش کن.
بازنده گشت و موج زد و قصد اوج کرد
ابر سخا و بحر عطا و سپهر جاه
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که شخصی با تلاش و غلبه بر مشکلات، به دنبال دستیابی به ارتفاعات و موفقیتهای بزرگ است. او مانند ابری پُر برکت و دریا و آسمانی پُر از نعمت حرکت میکند و قصد دارد به قلههای بلندتری برسد.
خورشید مملکت حسن احمد آنکه ساخت
در سایه سعادت او ملک و دین پناه
هوش مصنوعی: آفتاب سرزمین زیبایی و نیکی، احمد است که در سایه خوشبختی او، کشور و دین به امنیت و آرامش رسیدهاند.
ای آنکه چون فرشته بوی بی گناه و پاک
تب را چگونه خوانم کفارت گناه
هوش مصنوعی: ای کسی که مانند فرشتگان، بوی خالص و پاکی را از خود ساطع میکنی، چگونه میتوانم گناهان خود را با تو درمیان بگذارم؟
بر تیغ آبدار زند زنگ وقت وقت
در پیش آفتاب رود سایه گاه گاه
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویر کشیدن تأثیر نور خورشید بر روی اجسام میپردازد. وقتی نور خورشید بر تیغی لغزنده و درخشان میافتد، رنگ زنگزده آن در زیر این نور نمایان میشود. همچنین شاعر به حرکت سایه اشاره میکند که در برابر تابش آفتاب، گاهی به جلو و گاهی به عقب میرود. این تصاویر نشاندهنده تغییرات و تأثیرات طبیعی نور و سایه بر اشیاء هستند.
باز آمدی چو باز سفید از گریز جای
باز آمدی چو شیر سیه در شکارگاه
هوش مصنوعی: تو دوباره بازگشتی مانند باز سفیدی که از چنگال خطر فرار کرده، و همچنین مانند شیر سیاهی که در شکارگاه حاضر شدهای.
جور فلک برون برو عدل ملک در آر
جان ولی فزون کن و جان عدو بکاه
هوش مصنوعی: سختیهای زندگی را پشت سر بگذار و تلاش کن تا عدالت را برقرار کنی. روح خود را تقویت کن و از اهمیت وجود دشمن خود بکاه.
من بنده را که هست ز هر علم حاصلی
رهبر توئی رها مکن اندر میان راه
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر درخواست بندگی است که از پروردگار میخواهد او را در مسیر هدایت و دانایی تنها نگذارد. او به رهبر خود اشاره میکند و از او میخواهد که در میانه راه، او را رها نکند و همچنان با راهنماییهایش در کنار او باشد.
جز تربیت چه باید گل در میان خار
جز تصفیت چه بیند زر در میان کاه
هوش مصنوعی: غیر از پرورش و تربیت، گل چه چیزی میتواند در میان خارها داشته باشد و غیر از تصفیه، طلا چه چیزی میتواند در میان کاه ببیند؟