گنجور

شمارهٔ ۱۴

چیست آن عاشقی به فرهنگی
سرگرفته فتاده چون سنگی
سینه پرجوش عشق شیرینی
لب پر از دود دل چو دلتنگی
در خوی سرد غرقه بی المی
تب نه و همچو ماند بدرنگی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چیست آن عاشقی به فرهنگی
سرگرفته فتاده چون سنگی
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حالتی از یک عاشق می‌پردازد که به خاطر عشقش به یک فرد، حال و روز خوبی ندارد و به شکلی مغموم و در خود فرو رفته است. او مانند سنگی افتاده و احساس تنهایی و بی‌حالی را تجربه می‌کند. حس و حال او نشان‌دهنده عمق عشق و دردهای مرتبط با آن است.
سینه پرجوش عشق شیرینی
لب پر از دود دل چو دلتنگی
هوش مصنوعی: سینه‌ی پر از عشق، پر از شور و شوق است و لب‌های پر از اندوه، مانند دلی که دلتنگ و نگران است.
در خوی سرد غرقه بی المی
تب نه و همچو ماند بدرنگی
هوش مصنوعی: در درون خود غم و ناراحتی را حس می‌کنی، اما هرگز نمی‌خواهی آن را نشان دهی و به همان شکل بی‌احساس و بی‌اختیار ادامه می‌دهی.