شمارهٔ ۴۱
عصر شیخوخیت افضل باشد از عهد شباب
تا، به خم چندی نماند صاف کی گردد شراب
ای که چون کف الخضیبت کف بود رنگین ز خون
چون ز خون دختر رز نبودت کفها خضاب
از گدایان در میخانه یاری می طلب
تا دهندت تخت کاووس افسر افراسیاب
از مناجات تو زاهد در خرابات مغان
این خراباتیست کاباد است در وی هر خراب
پشت لب چون پر طوطی عارضت منقار کبک
لب چنان خون کبوتر زلف چون پر غراب
موی مشکین را نقاب روی رنگین کرده ای
دیده ایم ابر سیه گردد حجاب آفتاب
مدعی از دور، ناحق، خودنمائی می کند
آب بنماید بلی در دیده کج بین سراب
روز و شب خورشید و مه از شرم نور عارضت
این توارث بالضمام و آن توارث باالجواب
بر زمین بخرام ای شمس حقیقت کاسمان
گوید از رشک و حسد یالیتنی کنت تراب
نیستی در عین هستی هستی اندر نیستی
انه امر عظیم هذه شیئی عجاب
نامه ای چون صبح صادق هست «حاجب » را، به شب
خامه اندر وی دوان چونانکه اندر جو شهاب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عصر شیخوخیت افضل باشد از عهد شباب
تا، به خم چندی نماند صاف کی گردد شراب
هوش مصنوعی: عصر پیری بهتر از دوران جوانی است، چرا که به زودی شراب درون جام کمتر صاف میماند.
ای که چون کف الخضیبت کف بود رنگین ز خون
چون ز خون دختر رز نبودت کفها خضاب
هوش مصنوعی: ای آنکه دستهایت چون گلبرگهای تازه رنگین است، ولی این رنگین شدن تو از خون درختان نیست، بلکه از خون دختر گلی است که به تو تعلق دارد.
از گدایان در میخانه یاری می طلب
تا دهندت تخت کاووس افسر افراسیاب
هوش مصنوعی: از گدایان در میخانه کمک بخواه که شاید تختی شبیه تخت کاووس و تاجی مانند تاج افراسیاب به تو بدهند.
از مناجات تو زاهد در خرابات مغان
این خراباتیست کاباد است در وی هر خراب
هوش مصنوعی: درخواست تو را ای زاهد، در چنین مکانهای بزم و شادی میشنوم. اینجا جایی است که در آن، هر گوشهاش نشانهای از شرابخواری و شادی است.
پشت لب چون پر طوطی عارضت منقار کبک
لب چنان خون کبوتر زلف چون پر غراب
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیباییهای ظاهری فردی میپردازد. در آن، لبها به منقار کبک تشبیه شده و به رنگ قرمز و جذاب آنها اشاره میشود. همچنین زلفها به رنگ سیاه و زیبایی پر غراب تشبیه شده که نشاندهندهی جذابیت و لطافت آنهاست. در واقع، این توصیفات به زیبایی و جذابیت ظاهری شخص اشاره دارند و حالتی هنری و شاعرانه دارند.
موی مشکین را نقاب روی رنگین کرده ای
دیده ایم ابر سیه گردد حجاب آفتاب
هوش مصنوعی: موهای مشکی خود را با رنگهای زیبا پوشاندهای، مانند اینکه دیدهایم ابرهای تیره چگونه مانع تابش آفتاب میشوند.
مدعی از دور، ناحق، خودنمائی می کند
آب بنماید بلی در دیده کج بین سراب
هوش مصنوعی: مدعی از دور، به طور ناحق و بیدلیل، خود را نشان میدهد. او وانمود میکند که آب جاری است، اما در واقع فقط منظرهای فریبنده و توهمی است که دیدهی نادرست آن را میبیند.
روز و شب خورشید و مه از شرم نور عارضت
این توارث بالضمام و آن توارث باالجواب
هوش مصنوعی: در طول روز و شب، خورشید و ماه به خاطر زیبایی چهرهات از شرم فرو مینشیند. این زیبایی به ارث رسیده است و به خوبی در تو نمایان است.
بر زمین بخرام ای شمس حقیقت کاسمان
گوید از رشک و حسد یالیتنی کنت تراب
هوش مصنوعی: ای خورشید حقیقت، بر روی زمین قدم بزن؛ آسمان از حسد و غبطه میگوید: ای کاش من هم از خاک بودم.
نیستی در عین هستی هستی اندر نیستی
انه امر عظیم هذه شیئی عجاب
هوش مصنوعی: در حالی که به نظر میرسد وجود داری، در واقع از وجود خالی هستی و این وضعیت بسیار شگفتانگیزی است.
نامه ای چون صبح صادق هست «حاجب » را، به شب
خامه اندر وی دوان چونانکه اندر جو شهاب
هوش مصنوعی: نامه ای مانند صبح روشنی بخش، برای «حاجب» است. در شب، قلم مانند ستاره دنباله داری در آن می تازد.