گنجور

شمارهٔ ۱

اتی امرالله ای ساقی بیار آن راحت دل‌ها
به مشتاقان و مهجوران ادر کأسا و ناولها
بده زان راح ریحانی به منظوران روحانی
مگر زین آب رحمانی برویانی گُل از گِل‌ها
ببند ای ساربان محمل مکاهل ناقه را کامشب
نوید وصل آید از جرس‌ها وز جلاجل‌ها
ز محمل رخ چو بنماید نقاب از چهره بگشاید
صلای انظروا آید ز مرحل‌ها و محمل‌ها
به ظل خیمه جانان بباید رو نهاد از جان
که خورشید جهان‌آراست در ظل‌ها و بی‌ظل‌ها
به جز خون دل اندر عشق حاصل چیست عاشق را
فغان کامشب به دامن ریخت چشم این طرفه حاصل‌ها
نوید دنیوی باطل نعیم اخروی عاطل
چه دل دادی به عاطل‌ها چرا نازی به باطل‌ها
به کوی عشق چون پا می‌نهی از جان و سر بگذر
که خونخوار است وادی‌ها و خونریز است منزل‌ها
یکی بر، دار دست افشان یکی در نار پاکوبان
عجب شوری‌ست در سرها، عجب سوزی‌ست در دل‌ها
خدا را ناخدا کشتی مران در بحر طوفان‌زا
که کشتی‌هاست با موج در این دریا ز عاقل‌ها
روانند از پِیَت عشاق مشرق‌ها به مغرب‌ها
ز ساحل‌ها به دریاها، ز دریاها به ساحل‌ها
بباید همچو مجنون سر نهادن جانب صحرا
که شد محمل‌نشین لیلی‌وش آن خورشیدِ محفل‌ها
می از میخانه وحدت کند «حاجب» طلب امشب
اتی امرالله ای ساقی بیار آن راحت دل‌ها

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اتی امرالله ای ساقی بیار آن راحت دل‌ها
به مشتاقان و مهجوران ادر کأسا و ناولها
هوش مصنوعی: ای ساقی، فرمان خداوند رسیده است، بیا و آن آرامش دل‌ها را برای دلدادگان و دورماندگان بیاور و جام را پر کن و به آنها بده.
بده زان راح ریحانی به منظوران روحانی
مگر زین آب رحمانی برویانی گُل از گِل‌ها
هوش مصنوعی: به آن شخص خوشبو و روحانی عطر و بویی بده، تا با استفاده از آن، زیبایی و جلوه‌ای از گل را از گِل‌های معمولی بسازد.
ببند ای ساربان محمل مکاهل ناقه را کامشب
نوید وصل آید از جرس‌ها وز جلاجل‌ها
هوش مصنوعی: ای سوار، بار و محمل را جمع کن و به آنجا نبر، چون امشب خبر وصال و دیدار خواهد آمد، از صدای جرس‌ها و نغمه‌های خوش.
ز محمل رخ چو بنماید نقاب از چهره بگشاید
صلای انظروا آید ز مرحل‌ها و محمل‌ها
هوش مصنوعی: وقتی چهره زیبایش را از زیر پرده نشان می‌دهد، صدای "ببینید" از همه جا به گوش می‌رسد.
به ظل خیمه جانان بباید رو نهاد از جان
که خورشید جهان‌آراست در ظل‌ها و بی‌ظل‌ها
هوش مصنوعی: در زیر سایه معشوق باید جان خود را آرام قرار دهیم، زیرا نور خورشید زیبایی و جذابیت در سایه‌ها و همچنین در بدون سایه‌ها وجود دارد.
به جز خون دل اندر عشق حاصل چیست عاشق را
فغان کامشب به دامن ریخت چشم این طرفه حاصل‌ها
هوش مصنوعی: در عشق جز درد و رنج چه چیزی به دست می‌آید؟ امشب نتوانستم به جز اشک، چیزی از چشمانم بریزم و به دامنم بریزم. این اشک‌های شیرین و دل‌انگیز چه نتیجه‌ای می‌تواند داشته باشد؟
نوید دنیوی باطل نعیم اخروی عاطل
چه دل دادی به عاطل‌ها چرا نازی به باطل‌ها
هوش مصنوعی: زندگی دنیا بی‌ارزش است و نعمت‌های آخرت بی‌فایده شده‌اند. چرا قلبت را به بی‌فایده‌ها داده‌ای و چرا به چیزهای توخالی دل می‌بندی؟
به کوی عشق چون پا می‌نهی از جان و سر بگذر
که خونخوار است وادی‌ها و خونریز است منزل‌ها
هوش مصنوعی: وقتی به راه عشق قدم می‌گذاری، باید از جان و دلت بگذری؛ زیرا این مسیر خطرناک و پر از درد و رنج است. اینجا مکان‌هایی وجود دارند که باعث آزار و آسیب به روح و جان انسان می‌شوند.
یکی بر، دار دست افشان یکی در نار پاکوبان
عجب شوری‌ست در سرها، عجب سوزی‌ست در دل‌ها
هوش مصنوعی: یکی در بالای درخت، با شوق و ذوق دستش را تکان می‌دهد و دیگری در آتش در حال کوبیدن است. چه شور و هیجانی در سرها وجود دارد و چه احساس سوزناکی در دل‌ها حس می‌شود!
خدا را ناخدا کشتی مران در بحر طوفان‌زا
که کشتی‌هاست با موج در این دریا ز عاقل‌ها
هوش مصنوعی: با خدا کشتی خود را در دریای طوفانی نینداز؛ چون در این دریا، عاقل‌ها به سبب امواج بسیار غرق می‌شوند.
روانند از پِیَت عشاق مشرق‌ها به مغرب‌ها
ز ساحل‌ها به دریاها، ز دریاها به ساحل‌ها
هوش مصنوعی: عاشقانی که به دنبال تو هستند، از شرق به غرب در حال حرکت‌اند، از سواحل به دریاها و از دریاها به سواحل بازمی‌گردند.
بباید همچو مجنون سر نهادن جانب صحرا
که شد محمل‌نشین لیلی‌وش آن خورشیدِ محفل‌ها
هوش مصنوعی: باید مانند مجنون در بیابان آرام گرفت، چرا که آن خورشیدی که در محفل‌ها می‌درخشد، حالا به عنوان معشوق لیلی در این کاروان نشسته است.
می از میخانه وحدت کند «حاجب» طلب امشب
اتی امرالله ای ساقی بیار آن راحت دل‌ها
هوش مصنوعی: جوانی به نام حاجب در میخانه‌ای که نماد اتحاد و وحدت است، درخواست می‌کند و از ساقی می‌خواهد تا در این شب خاص، آرامش بخش دل‌ها را بیاورد.