گنجور

رباعی شمارهٔ ۳۱

من حاصل عمر خود ندارم جز غم
در عشق، ز نیک و بد ندارم جز غم
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من حاصل عمر خود ندارم جز غم
در عشق، ز نیک و بد ندارم جز غم
هوش مصنوعی: من در طول عمرم تنها چیزی که به دست آورده‌ام، غم و اندوهی در عشق است و هیچ چیز دیگری، نه خوب و نه بد، ندارم جز همین غم.
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم
هوش مصنوعی: هیچ دوست وفاداری جز درد نمی‌شناسم و هیچ همراهی ندارم جز غم و اندوه.

خوانش ها

رباعی شمارهٔ ۳۱ به خوانش محسن لیله‌کوهی
رباعی شمارهٔ ۳۱ به خوانش مریم فقیهی کیا

حاشیه ها

1395/09/17 02:12

ندارم جز غم، ندارم جز غم...

1395/10/17 09:01
محمد

نامزد احتمالا نامرد بوده

1396/04/28 20:06
عباس بروچردی

نامرد صحیح است نامرد نمیتواند مونس و دوست باشد
مونس نامزد نه مونس نامرد

1396/04/29 10:06
nabavar

به نظر رباعی نمی آید ، که دوبیتی ست
بسیار شعر ضعیفی ست ، از حافظ بعید است

1399/10/06 22:01
Nabat

هیچ چیز و هیچ کس جز غم همراه همیشگی آدمی نیست حتی شادی هم گذرا است ولی این غم هست که وفادار تمام لحظه هاست حافظ در اینجا به وفاداری درد اشاره دارد وفاداری از جنس تلخی میتونست به جای درد یه چیز شیرین همره وفادار او باشد