شمارهٔ ۵۵
گفتم که خطا کردی و تدبیر نه این بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود
گفتم که بسی خط خطا بر تو کشیدند
گفتا همه آن بود که بر لوح جبین بود
گفتم که چرا مهر تو را ماه بگردید؟
گفتا که فلک بر من بد مهر به کین بود
گفتم که قرین بدت افکند بدین روز
گفتا که مرا بخت بد خویش قرین بود
گفتم که بسی جام تعب خوردی ازین پیش
گفتا که شفا در قدح باز پسین بود
گفتم که تو ای عمر مرا زود برفتی
گفتا که فلانی چه کنم عمر همین بود؟
گفتم که نه وقت سفرت بود چو رفتی
گفتا که مگر مصلحت وقت درین بود
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: حمیدرضا محمدی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفتم که خطا کردی و تدبیر نه این بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود
هوش مصنوعی: به او گفتم که اشتباه کردهای و راه درست این نیست. او پاسخ داد که چه کار میتوان کرد وقتی سرنوشت اینگونه رقم خورده است.
گفتم که بسی خط خطا بر تو کشیدند
گفتا همه آن بود که بر لوح جبین بود
هوش مصنوعی: گفتم که خیلی از اشتباهات و اتهامات به تو نسبت دادهاند. او پاسخ داد که همه آنها همانطور که بر پیشانیام نوشته شده بود، قدر و سرنوشت من بودند.
گفتم که چرا مهر تو را ماه بگردید؟
گفتا که فلک بر من بد مهر به کین بود
هوش مصنوعی: گفتم چرا عشق تو مانند ماه تغییر کرد و به دور افتاد؟ پاسخ داد که آسمان بر من به خاطر حسد بدرفتاری کرده است.
گفتم که قرین بدت افکند بدین روز
گفتا که مرا بخت بد خویش قرین بود
هوش مصنوعی: گفتم که بدی تو را به این روز انداخت، او گفت که بدیهای من به خاطر بدشانسی خودم است.
گفتم که بسی جام تعب خوردی ازین پیش
گفتا که شفا در قدح باز پسین بود
هوش مصنوعی: به او گفتم که قبل از این خیلی در زندگی درد و رنج کشیدهای، اما او پاسخ داد که درمان و آرامش در جام آخرین است.
گفتم که تو ای عمر مرا زود برفتی
گفتا که فلانی چه کنم عمر همین بود؟
هوش مصنوعی: به او گفتم که ای عمر، چرا به سرعت سپری شدی؟ او پاسخ داد که چه کار میتوانم بکنم، عمر همینگونه است.
گفتم که نه وقت سفرت بود چو رفتی
گفتا که مگر مصلحت وقت درین بود
هوش مصنوعی: به او گفتم که الان زمان سفر تو نیست، اما او پاسخ داد که شاید حکمتی در این زمان سفر کردن نهفته باشد.