گنجور

شمارهٔ ۱

ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما
بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما
از نثار مژه چون زلف تو در زر گیرم
قاصدی کز تو سلامی برساند بر ما
به دعا آمده‌ام هم به دعا دست بر آر
که وفا با تو قرین باد و خدا یاور ما
فلک آواره به هر سو کندم می‌دانی؟
رشک می‌آیدش از صحبت جان پرور ما
گر همه خلق جهان بر من و تو حیف برند
بکشد از همه انصاف ستم داور ما
روز باشد که بیاید به سلامت بازم
ای خوش آن روز که آید به سلامی بر ما
به سرت گر همه آفاق به هم جمع شوند
نتوان برد هوای تو برون از سر ما
تا ز وصف رخ زیبای تو ما، دم زده‌ایم
ورق گل خجل است از ورق دفتر ما
هر که گوید که کجا رفت خدا را حافظ
گو به زاری سفری کرد و برفت از بر ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: حمیدرضا محمدی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

شمارهٔ ۱ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
شمارهٔ ۱ به خوانش محسن لیله‌کوهی

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"تصنیف «ما برفتیم»"
با صدای پریسا (آلبوم دستگا نوا)

حاشیه ها

1388/02/01 08:05

این ابیات بخشی از غزلی هستند که بنابر گفته‏ی کتاب «میراث فرهنگی و ادبی انجوی شیرازی» صفحه‏ی 117 در برخی از نسخ دیوان حافظ آورده شده. ابیات دوم و سوم غزل با جستجو در اینترنت یافت شده.
از دوستان اگر کسی متن کامل غزل را در اختیار دارد، لطفاً در حاشیه نقل کند تا متن را کامل کنیم.

1388/02/16 09:05
Mehregan

ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما
بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما
از نثار مژه چون زلف تو در زر گیرم
قاصدی کز تو سلامی برساند بر ما
به دعا آمده ام هم به دعا دست برار
که وفا با تو قرین باد و خدا یاور ما
فلک آواره به هر سو کندم می دانی؟ رشک می آیدش ازصحبت جان پرورما
گرهمه خلق جهان برمن وتوحیف برند بکشد از همه انصاف ستم داور ما
روز باشد که بیاید به سلامت بازم
ای خوش آن روز که آید به سلامی برما
به سرت گرهمه آفاق به هم جمع شوند نتوان برد هوای تو برون از سرما
تا زوصف رخ زیبای توما، دم زده ایم
ورق گل خجل است از ورق دفتر ما
هرکه گوید کجا رفت خدا را حافظ
گو به زاری سفری کرد و برفت از بر ما
---
پاسخ: با تشکر از زحمت شما، متن غزل کامل شد با تصحیح مصرع اول بیت آخر که «هرکه گوید کجا رفت خدا را حافظ»، «هر که گوید [که] کجا رفت خدا را حافظ» درج شد.

1389/11/15 01:02
حسین

سلام، من کلاً از شعر خیلی سر در نمی آرم، ولی یه جایی و یه جوری برای اینکه ببینم عاقبت کارم تو یه چیزی چی می شه، خیلی اتفاقی یه فال انداختن به ما که این شعر توش بود، بعد بنظرم اومد خیلی بی ربط با وضیعت من نیست، یکی لطف کنه به گه معنیش یعنی چی، ببینیم آخر کار ما چی شه! :) ممنون! (tehranica@gmail.com)

1391/11/16 17:02

به نظر می‌رسد که وزنی که برای این شعر ذکر شده یک هجا بیش از وزن واقعی بوده و وزن اصلی «فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن» است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1393/04/02 14:07
امین تـــوکلی فـــرد

سلام
و در تاییـــد گفت دوستان ، کاج چشم ما هم این بینـــد ...
هرکه گوید : کجا رفت ؟ خدا را حافظ !
گو به زاری سفری کرد و برفت از بر ما

1393/12/25 20:02
راشد قانع

در مصرع اول بیت هفتم، "سرم" به جای "سرت" درست تر نیست؟

1396/05/21 21:08
نیکتاتور

از وقتی با این سایت آشنا شدم دیدم عوض شده،ممنون میشم اگر باز هم فعالییت ببینم و مخصوصاً معنی کردن به دست دوستان

1397/08/09 04:11
مهدی قناعت پیشه

گو بزاری سفری کرد و برفت از سر ما
انسانها دو وجهه یا جنبه خدائی یا روحانی و شیطانی را باهم دارند وهمه چون حافظ هستیم و گاهی شیطان هم موقتا بسراغ ما میآید اگر روحانی باشیم وخداهم گاهی میآید اگر شیطانی باشیم و میان این دو،خداست.

1398/10/08 07:01
علی

عزیزان
کلمه زلف را جستجو کردم فقط در آثار منسوب به حافظ یافتم

1398/10/08 07:01
علی

عزیزان
کلمه غمخور را جستجو کردم فقط در آثار منسوب به حافظ یافتم

1398/10/08 08:01
علی

کلمه ابشخور را جستجو کردم فقط دراین اثر منسوب به حافظ یافتم

1399/01/13 14:04

شاعر این غزل طبق این مستند نزاری قهستانی است:
ما برفتیم و تو دانی و دل غم خور ما در دیوان نزاری

1399/10/27 04:12
Mahmoud P

به خوانش بانو پریسا: به سرت گر همه عالم به سرم جمع شوند.
همانند بیت استاد سخن تکرار کلمه سر به زیبایی تمام:
ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم