گنجور

قطعه شمارهٔ ۱۱

به سمع خواجه رسان ای ندیم وقت‌شناس
به خلوتی که در او اجنبی صبا باشد
لطیفه‌ای به میان آر و خوش بخندانش
به نکته‌ای که دلش را بدان رضا باشد
پس آنگهش ز کرم این قدر به لطف بپرس
که گر وظیفه تقاضا کنم روا باشد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به سمع خواجه رسان ای ندیم وقت‌شناس
به خلوتی که در او اجنبی صبا باشد
هوش مصنوعی: به دوست باوقار و باخبر بگو که به جایی برویم که تنها باشیم و بادی که غریبه است، در آنجا وزیده شود.
لطیفه‌ای به میان آر و خوش بخندانش
به نکته‌ای که دلش را بدان رضا باشد
هوش مصنوعی: بخندانی و جوکی بگویی که او را خوشحال کند و دلش را شاد کند.
پس آنگهش ز کرم این قدر به لطف بپرس
که گر وظیفه تقاضا کنم روا باشد
هوش مصنوعی: درود بر تو، از مهربانی‌ات می‌خواهم که اگر درخواست خاصی از تو داشته باشم، آن را قبول کنی و بر من خرده نگیر.

خوانش ها

قطعه شمارهٔ ۱۱ به خوانش محسن لیله‌کوهی
قطعه شمارهٔ ۱۱ به خوانش مریم فقیهی کیا

حاشیه ها

1392/09/24 18:11
صبا

منظورحافظ ازاین شعرچیه!؟ومخاطبش کیه!؟

1394/03/24 00:05
رضا مرادی

با درود، منظور از "وطیفه" حقوق ماهیانه یا مقرری است، که شاعر در اینجا با کمال شرم و ادب از پیشخدمت خواجه درخواست میکند در صورت امکان حقوق خود را، احتمالا زودتر از موعد مقرر، بگیرد.

1397/05/01 23:08
حمیدرضا

لطیفه گویی وبذله گویی همیشه ایجاد لبخند در دو طرف میکند و مانند نیشخند نیست
آنکه در نیشخند زدنش می خندد،دیگری از آن نیش،آزرده می شود و نیش زننده، احساس قدرت و برتری می کند
حافظ در این شعر ماهیت لطیفه را روشن می سازد
به سمع خواجه رسان ای ندیم وقت‌شناس
به خلوتی که در او اجنبی صبا باشد
لطیفه‌ای به میان آر و خوش بخندانش
به نکته‌ای که دلش را بدان رضا باشد
پس آنگهش ز کرم این قدر به لطف بپرس
که گر وظیفه تقاضا کنم روا باشد
رندی هویت معمائی ایرانی

1398/10/09 07:01
علی

اجنبی تنها در این اثر حافظ استفاده شده است

1398/10/09 07:01
علی

وقت‌شناس تنها در این اثر حافظ استفاده شده است

1398/10/09 07:01
علی

وظیفه تنها در این اثر حافظ استفاده شده است

1402/07/11 23:10
افسانه چراغی

نمونه دیگر: 

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید

وظیفه گر برسد، مصرفش گل است و نبید

1398/10/09 08:01
علی

به قلم: استاد بهاء الدین خرمشاهی
□ یک نمونه طنز هم حافظ پدید می‌آورد که به‌قول امروزی‌ها «خودزنی» یعنی انتقاد از خود است. می‌دانید آدم گاهی انتقاد از خود می‌کند که از دیگری کرده باشد. چون در مورد خودش دستش باز است، دیگر کسی مدعی نمی‌شود.