غزل شمارهٔ ۱۰۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش فریدون فرحاندوز
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش سارنگ صیرفیان
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش مریم فقیهی کیا
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش احسان حلاج
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش شاپرک شیرازی
غزل شمارهٔ ۱۰۳ به خوانش محمدرضاکاکائی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
دوستداران = محبوبان ، عاشقان
وصل = رسیدن
کام = دهان
هزاران = هزار بار( قید شمارش)
زنده رود = زاینده رود اصفهان
باغ کاران = چهار باغ امروزی اصفهان نام یکی از چهار باغ
تدبیر = چاره جویی
معنی بیت 1: روز رسیدن و وصل عاشقان هرگز فراموش نشود. آن روزگارانی که با دوستان خود در یک جا بودیم ، یاد آن ایام خجسته باد.
معنی بیت 2: از تلخی غم و اندوه دهان من تلخ شد آوای بلند نوشا نوش میخواران که یاد دوستان می نوشند خجسته باد!
معنی بیت 5: گرچه مدام چشمم سرچشمه صد جویبار اشک می باشد، با این وجود یاد رودخانه زاینده رود که از کنار چهار باغ می گذرد از خاطرم نمی رود.
با احترام به نظرات خوانندگان ولی باید از سر کار خانم رجایی تشکر کنم و ایشان را به ادامه توضیحات مفیدشان دعوت کنم بسیاری از خوانندگان در پی معانی این چنینی در گنجور هستند واگر مفهومی برای شخصی مسلم است دلیل بر دانش همگان نیست به عنوان مثال بسیاری نمیدانند زنده رود همان زاینده رود است ویا باغ کاران چه مفهومی دارد
سلام ممنون ازسایت خوبتون من ازاین غزل حافظ خیلی خاطره دارم خداروحشوشادکنه .اولین هدیه ای که به نامزدم دادم این غزل ودرکنارش نوشتم ..یادبادان روزگاران یاد باد....
بیت پنجم :
گرچه صد رود است از چشمم روان
زنده رود و باغ کاران یاد باد
بدین گونه نیز دیَده شده است و به نظر روانتر می نماید. ملیحه خانم دستتان درد نکناد !
و باغ کاران گویا یکی از باغهای به نام سپاهان بوده است.
و سرانجام بنام به جای به نام و خواهید بخشود.
با عرض سلام خدمت دوستان
به نظر بنده این شعر عرفانیست و از دوری یاران و عرفایی که او را به مراتب بالاتر سوق میداده اند گفته شده است.
بانگ نوش باده خواران یاد باد.
چرا نوشتین
بانگ نوش شادخواران یاد باد!
شادخواران یعنی چی؟
بیت پنجم . زنده رود باغ کاران مفرد میباشد و بسیار درست تر و روانتر میباشد تازنده رود و باغ کاران که مثنی میباشد
حسن ختام آلبوم جاودانه ی بیداد اثر بی همتای استاد شجریان تصنیف یاد باد با آهنگ دل انگیزی از زنده نام پرویز مشکاتیان در گوشه ی بیداد از دستگاه همایون همین غزل زیباست...شنیدن آن را به اهل ادب و موسیقی پیشنهاد میکنم...
اولین بار که با این شعر آشنا شدم در حال گوش دادن به شاهکار استاد محمد رضا شجریان بودم،آنچنان صدای استاد در دستگاه همایون با شعر حضرت حافظ تلفیق شده بود که از خود بیخود شدم!الحق که شایسته ترین انتخاب برای دستگاه همایون و صدای استاد این شعر بود!
شنیدن این شعر با صدای استاد شجریان حس و حالی بس زیبا دارد.
به دوستان شنیدن این آثر جاودان را پیشنهاد میکنم!
جناب نواب همان شادخواران باید درست باشد: شاد در برابر غم مصرع پیشین آمده است. در ضمن، همان بانگ نوش مشخص میکند آنچه نوشیده میشود شراب است. شادخواران ترکیب معروفیست به معنی کسانی که به شادی مینوشند.
شاد و سربلند باشید
با سلام فکر کنم در بیت پنجم به جای (در چشمم مدام) اگر( از چشمم روان )باشد هم صحیح تر است هم قشنگ تر با عرض پوزش
إستاد شهرام ناظری نیز این شعر را در دستگاه ابوعطا و با اهنگسازی إستاد محمد رضا لطفی خوانده اند در سال 1372
سلام إستاد شهرام ناظری نیز این شعر را با آهنگسازی استاد محمدرضا لطفی در دستگاه ابو عطا خوانده اند در سال 1372
بیت زیر جا مانده است:
این زمان در کس وفاداری نماند زان وفاداران و یاران یاد باد
خواجو هم ، گویا بعد از سفر به اصفهان ، از باغ کاران یاد کرده است :
خواجوی کرمانی » غزلیات
راستی را در سپاهان خوش بود آواز رود
در میان باغ کاران یا کنار زنده رود
باده در ساغر فکن ساقی که من رفتم بباد
رود را بر ساز کن مطرب که دل دادم برود
جام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بود
خیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبود
گر تو ناوک میزنی دور افکنم درع و سپر
ور تو خنجر میکشی یکسو نهم خفتان و خود
شاهد بربط زن از عشاق میسازد نوا
بلبل خوش نغمه از نوروز میگوید سرود
در چنین موسم که گل فرش طرب گسترده است
جامهٔ جان مرا گوئی ز غم شد تار و پود
آن شه خوبان زبردست و گدایان زیردست
او چو کیخسرو بلند افتاده و پیران فرود
میبرد جانم برمحراب ابرویش نماز
میفرستد چشم من بر خاک درگاهش درود
چون میان دجله خواجو را کجا بودی کنار
کز کنار او دمی خالی نیفتادی ز رود
درود بیکران بر دوستان جان
_روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
یاد ان روز به نیکی باد که در مجلس بزمی به همراه دوستداران و هم کیشان مذهب عشق به یاد وصل محبوب ازلی با هم حلقه انس گرفته بودیم
2_کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد
یاد مفارقت ان روز چنان غم سنگینی بر سینه ام فرود اورده است که کام وجودم را چون زهر از تلخی پر کرده است و تنها یاد ان مجلس و بانگ نوشا نوش دوستداران جان جهان که به هنگام حلقه انس به یاد محبوب باهم سر می دادیم و جام وجودمان را از می یاد او پر می کردیم از بار غم جدایی ان روز می کاهد
3_گر چه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد
هر چند که ان روز به یاد ماندنی گذشته و ان مجلس انس دیگر تکرار نمی شود و ان دوستان الان نیستند ولی من هر روز ان روز و ان حلقه انس را
را هزاران بار یاد می کنم
4_مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حق گزاران یاد باد
داستان ان روز این است که منِ مبتلا به درد عشقِ گرفتار دام بلای دوست، با استعانت جمعی از دوستان حقیقت جو به مجلسی خوانده شدم که گره از مشگلات من باز کرد
5_گر چه صد رود است در چشمم مدام
زنده رود باغ کاران یاد باد
ان مجلس در حواشی زنده رود(زاینده رود)ودر یکی از عمارت های
باغ کاران اتفاق افتاد و همچنان تا امروز چشمانم از حادثه ان روز چون صد رود اشگ ریزان است ولی با این حال یاد ان روز ان مجلس و ان مکان همچنان تسلی خاطرم هست
_راز حافظ بعد از این ناگفته ماند
ای دریغا رازداران یاد باد
ماجرای ان روز به یادماندنی چون رازیست برای حافظ که بعد از این فاش نخواهد شد وصد دریغ و افسوس که ان منعم عشق و رازداران عشق اکنون نیستند
سربه زیر و کامیاب
روزوصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
معنی بیت:
یادش به خیر ونیکی باد آن روزی که دوستان بافراغت خاطر وبدون تشویش ودغدغه با همدیگردیداروملاقات می کردند یادبادآن روزگاروصال وآن روزگارانِ بانشاط وخرّم یادش به خیر.
بشد که یادخوشش باد روزگاروصال
خودآن کرشمه کجارفت وآنعتاب کجا؟
کامَم از تلخیّ ِ غم چون زَهر گشت
بانگِ نوش ِ شادخواران یاد باد
کام: دهان، ذائقه
بانکِ نوش: اشاره به رسم جالبیست که درمیان میگساران معمول است وآن اینکه هنگام خوردن شراب به سلامتی همدیگر یادوستان غایب، آرزوهای خوب برزبان آورده وجام ها رابه همدیگرمی زنند و سرمی کشند وازصمیم دل به یکدیگرنوش جان می گویند.
شادخواران: خوشحالان وشادمانان ، شرابخواران که وجودشان سرشار ازشادی می شود.
معنی بیت: یادآن روزگاران افتادم واندوهناک شدم. اینک که دورازدوستان یکدل درفراق بسرمی برم گویی که دردهانم زهرریخته باشند کامم تلخ است. هنگام نوشیدن شراب، آن هیاهوی نشاط بخش شادمانان وبانگِ نوشانوش میگساران درگوش دلم طنین اندازمی شود یادشان به خیر.
شرابِ خانگیِ ترس ِ مُحتسب خورده
به روی یاربنوشیم وبانگِ نوشانوش
گر چه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد
فارغندازیادمن: مرا فراموش کرده اند
معنی بیت: بااینکه دوستان ویاران مرابه فراموشی سپرده اند، امّا من هرگزآنهارا وآن روزگارانِ خوش ِ دوستی را فراموش نمی کنم روزی نیست که ازآنها یادنکنم ازمن هزاران بار دوستان رایادباد.
الا ای همنشین دل که یارانت برفت ازیاد
مراروزی مبادآندم که بی یادتوبنشینم
مُبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش ِآن حق گُزاران یاد باد
بند وبلا: غم ِدوری وبلای هجران
حق گُزاران: آنها که حق دوستی رافرونمی گذاشتند.
معنی بیت: دچارغم واندوه هجران وبلای دوری ازدوستان ِ بامعرفت هستم تلاش وکوشش ِ آن دوستانی که هرگزجانبِ حرمت فرو نمی گذاشته وبرای خرسندی ِ وشادمانی ِ من همّت می گماشتند یادش بخیرونیکی باد جایشان چه خالیست!
نکته ها رفت وشکایت کس نکرد
جانبِ حُرمت فرونگذاشتیم
گرچه صد روداست درچشمم مُدام
زنده رود وباغ کاران یاد باد
صدروداست درچشمم: ازبس که گریه می کنم رودها ازاشک چشمم روان می گردد.
مُدام: همواره
زنده رود: زاینده رود
باغ کاران: نام باغی باصفا درکنار زایندهروداصفهان.
معنی بیت: اگرچه ازغم وغصّه ی دوری ازمحفل دوستانِ همدل، همواره ازگوشه ی چشمانم صدها رود خروشان روان است بااینحال یاد وخاطره ی باشکوهِ زاینده رود وصفای باغکاران درخاطرم زنده هست یادشان بخیر وخوشی باد.
اگرچه زنده رود آب حیات است
ولی شیرازما ازاصفهان بِه
رازحافظ بعدازاین ناگفته ماند
ای دریغا رازداران یاد باد
معنی بیت: حال که ازمحفل یاران جدامانده ام ونمی توانم با کسی رازدل بگویم وغبارغم ازدل بزدایم ای دریغ وای افسوس که رازحافظ دیگربه دوستی گفته نخواهدشد ودرسینه سنگینی خواهدکرد. ازآن روزگارانی که با دوستانِ رازدار وسِرنگهدار دردِ دل می گفتم یادش به خیر.....
زدستِ بختِ گران خواب وبخت بی سامان
گرَم بُوَد گِله ای رازدارخودباشم
شعر معروف اندک اندک جمع مستان میرسند از غزلیات شمس، هم در این وزن است.
{ر(وزِ)} وَصلِ دوستداران یاد (باد)
یاد (باد) آن {ر(وز)گاران} یاد (باد)
"حافظ"
به باد رَفتن و وَز یدَن ی
به ر(وز) و ر(وز)گاران
بهبه
بر خلاف چیزی که در حاشیه ها گفته شده منظور از "باغ کاران" خیابان چهارباغ نیست.
منظور باغِ کارِن هست که از باغ های قدیمی دیار اصفهان بوده. هم اکنون نیز منطقه ای به این نام در اصفهان وجود دارد.
در دوره سلاجقه که اصفهان به پایتختی ملکشاه سلجوقی انتخاب شدهاست احداث چند باغ وسیع، اصفهان را به صورت باغی بزرگ و پهناور جلوه میدادهاست. نام این باغها عبارت بودهاست از: باغ بکر، باغ فلاسان، باغ احمدسیاه، باغ کاران، باغ دشت گور و بیتالماء اما مهمترین این باغها، باغ کاران بوده که منطقه وسیعی را در شمال بستر زایندهرود در بر میگرفته و خیابان کمال اسماعیل وفردوسی و منوچهری و مجمر و چهارباغ صدر و مشتاق و محله بزرگ خواجو (طرازآباد دوره دیالمه و سلاجقه) در محوطه این باغ قرار داشتهاست و هماکنون یکی از محلات خواجو «باغ کاران» نام دارد. این باغ تا قرن هشتم هجری نیز برقرار بوده و حافظ شاعر مشهور ایران در یکی از غزلهای خود به این باغ اشارتی دارد که میگوید:
گرچه صد رود است در چشمم مدام زنده رود و باغ کاران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
درود، چرا در برخی نسخه ها این دو بیت دیده نمیشه؟
1.من که در تدبیر غم بیچاره ام...چاره آن غمگساران یاد باد
2.این زمان در کس وفاداری نماند...زآن وفاداران و یاران یاد باد
(گرچه این غزل را بی هیچ مایه ای از عرفان، حکمت و مضامین عاشقانه دانسته اند- شرح شوق، ص۱۷۰۹- اما چون دیگر غزلها در اندوه از دست دادن حال خوش یا در انتظار رسیدنش می باشد )لحظه دیدار دلدلدگان و روزگاران خوش یاد باد( مصراع دوم ضرب المثل شده است)
کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد
از تلخی این اندوه، کامم چون زهر شده است، آوای نوشانوش باده خواران یاد باد.
۳- اگر چه یاران رسیده به وصال، به یادم نیستند اما من با تمام وجود در اشتیاقشان هستم( وصال چنان است که اندیشه دیگری برای آدمی نمی گذارد و فراق چنان سوزنده است که تمامی ارکان وجود را در برمیگیرد)
۴- در زنجیر فراق اسیر شده ام، جوانمردی پایمردان یاد باد.
۵- از فراوانی اشک، صد رود از چشمم جاری است، زنده رود و "باغ کاران" یاد باد.(یادکردی از حال خوش سفر به اصفهان)
۶- افسوس که رازنگهداران رفتند، زین پس رازهایم ناگفته می مانند.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
این غزل را "در سکوت" بشنوید
آقای محمد ذاکر حسین ھم این شعر رو خوندہ خیلی زیبا بود
روز وصلِ دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
دوستداران با شادخوارانِ بیتِ دوم و یارانِ بیتِ سوم ، هر سه یک معنا را می رسانند ، دوستداران همان عاشقان هستند ، یعنی همه باشندگانِ عالمِ معنا که روزگاری با انسانِ راه نشین وصل بوده و با وی باده مستانه می زدند ، پسحافظ از روزگاری یاد می کند که جدایی و فراقی در کار نبود و انسان نیز پیش از حضورِ در زمین از جنسِ معنا بود و در جوارِ ملائک و فرشتگان بسر می بُرد و کائنات دوستدارِ او بودند ، اما با بادِ قضای الهی قرعه فال به نامِ او زده شد تا در قالبِ جسم و ماده پای در این جهانِ ماده گذاشته و جانشینِ خدا گردد در روی زمین ، یا به عبارتی خداوند در او ، به خود زنده شود .
کامم از تلخیِ غم چون زهر گشت
بانگِ نوشِ شادخواران یاد باد
پس از جدایی از دوستداران و تولد در این جهانِ مادی ، همزمان با رشدِ جسمی ، انسان ماهیتِ دیگری از هشیاری را بر روی خردِ اصلی که از عالمِ معنا ست میتند ، بزرگان آنرا هوشیاری یا عقلِ جزوی نامیده اند که در خدمتِ تن و جسمِ انسان است و ضرورتی ست برای ادامه حیاتِ جسمانی در این جهانِ مادی ، حافظ میفرماید با این جدایی ست که غم ِ فراق از دوستداران بر انسانِ عاشق مستولی شده و یادِ روزگاری که وی نیز در جوارِ شادخوارانِ جهانِ غیب و معنا از دستِ ساقیِ کوثر و فراوانی شرابِ عشق می نوشیدند و همچنین طنینِ بانگِ نوشا نوش او را رها نمی کنند ، رندانِ عاشقی چون حافظ خیلی زود به علتِ این غم پی برده ، آن روزگاران را به یاد می آورند ، اما بیشترِ ما انسانها تا پایانِ عمرِ جسمانی نیز از دلیلِ واقعیِ سرگشتگی و پریشانی و سرمنشأ تلخ کامی خود در این جهان بی خبر هستیم ، غم و دردی متفاوت از عاشقان را تجربه می کنیم ، چرا که آن روزگاران یا اصلِ خود را فراموش کرده ، همچنان و حتی در بزرگسالی اداره کلیه امورِ خود را در اختیارِ خردِ جزویِ شکل گرفته جدید قرار داده و هر روز بجایِ شرابِ عشق ، زهرِ بیشتری بر کامِ تلخِ خود می ریزیم ، با غم و دردهایی چون رنجش و کینه توزی ، خشم ، انتقام جویی ، حرص و طمع ، تکبر و خودخواهی موجباتِ دعواهای خانوادگی ، منطقه ای و سپس جنگهای خانمان سوز جهانی را فراهم می آوریم و این همه از نتایج زهر نوشی و تلخکامیِ انسان در جهان است .
گرچه یاران فارغند از یادِ من
از من ایشان را هزاران یاد باد
اما زندگی مقرر کرده است همان شادخوارانِ و هم پیاله های دیروز که ساکنانِ حرمِ عتر و عفافِ ملکوت و دوستدارِ انسانها هستند ، امروز به کمکِ انسان شتافته و یاری رسانِ او در رهایی از این سرگشتگی ها باشند ، حافظ میفرماید گویی آن دوستداران از حالِ انسان بی خبر و در نتیجه فارغ از یادِ وی هستند ، پس عاشقانی چون حافظ لحظه ای از یادِ آنان غفلت نکرده و هزاران هزار (پیوسته ) ایشان را یاد می کند ، باشد که ندایِ استمدادِ وی را شنیده و در راهِ بازگشت و وصلِ دوباره به دوستداران یاری رسانش باشند ، و این درخواست همان ایجادِ طلب در آغازِ راهِ عاشقی ست .
مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حق گزاران یاد باد
حافظ ادامه می دهد اما اینکه انسان گمان می کند دوستداران و شادخواران فارغ از یادِ او هستند گمانی بیش نیست ، بلکه آنان نیز در کار بوده ، حق گذارانی را برای راهنمایی فرستادند تا با آگاهی بخشی ، انسانها را که مبتلا و در بند و دامِ این جهان ( ذهن ) گرفتار شده اند رهایی بخشند ، حق گزاران بزرگان و حکیمانِ الهی همچون مولانا، فردوسی، عطار ، حافظ و سایرِ طبیبانی هستند که با سعی و کوششِ بسیار توصیه به حق می کنند تا انسانِ مبتلا و دردمند را درمان کنند ، پسحافظ که با عمل به پندِ بزرگان از دام و بلاهای این جهان رسته است ، سعی آنان را ارج نهاده و یادشان را گرامی می دارد .
گرچه صد رود است در چشمم مُدام
زنده رودِ باغ کاران یاد باد
حافظ میفرماید این توفیق بدست آمده که با یاریِ دوستداران و آگاهی بخشیِ حق گزاران به سرانجامی خوش برای وی منتهی شده است الزاماتِ دیگری نیز دارد و آن درخواستِ عاجزانه و استغاثه مُدام و پیوسته به درگاهِ خداوند است تا آنجا که صدها رود از اشکِ چشمانِ عاشق جاری شود ، مصراع دوم ضمنِ اشاره به زاینده رود و باغ کارنِ اصفهان ، باغ کاران را همان حق گزاران می داند که به کشت و کار در باغِ این جهان همت گمارده اند تا رودهای زنده و زندگی بخش در پهنای چمنِ این جهان همواره در جریان باشد و عاشقانِ بسیاری از این رودِ زنده بهرمند گردند .
راز ، حافظ بعد از این ناگفته ماند
ای دریغا رازداران یاد باد
عرفا و انسانهای کامل تا حدودی و آن هم در پرده مجاز به گشودنِ رازهای هستی هستند و حافظ میفرماید رازهایِ بسیاری بجز آنچه گفته شد ، وجود دارند اما بزرگان ترجیح داده اند ناگفته بمانند ، پس ای حافظ تو نیز بعد از اینهایی که بیان شد سخن دیگری مگوی ، ای دریغ و افسوس که آن رازداران یعنی انسانهای کامل و پیامبران که آگاه بودند به همه اسرار ، افشای راز های بیشتر از این را مصلحت ندانستند ، یادشان گرامی باد . " دریغ " همچنین میتواند بدلیلِ عدمِ دسترسی به رازداران باشد تا حافظ از آنان جویایِ سایرِ رازهای ناگفته هستی گردد . در غزلی دیگر به افشای رازِ یکی شدنِ انسان با خداوند از زبانِ حلاج اشاره کرده می فرماید؛
آن یار کز او گشت سرِ دار بلند / جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
یعنی عارفان اگر هم خود به رازهای بیشتری دسترسی یافتند ، بی پرده و آشکارا مجاز به افشای آنها نیستند .
در بیت۵ ، همه رودهای همه باغکاران میتونه زنده باشه . ( وقتی مثل سهراب به آب نگاه کنیم ) . آب از نظر شیمیائی مرده شمرده میشه ولی بدون اون هیچ نوع زندگی روی زمین نخواهیم داشت . و نسیم سحری و باد صبا و پاکی باغکار به آب رنگ زندگی میده
لازم به ذکر است که حافظ، این غزل را به استقبال قصیدهای از خاقانی شروانی با مطلع "عهد عشق نیکوان بدرود باد/ وصل و هجر هر دوان بدرود باد" سروده است.
نقل از کانال تلگرام استاد میرافضلی، این نوشته:
نسیم زنده رود و باغ کاران
به فریادم رسید ای غمگساران
مرا یادآورید ای شادخواران
خبرتان نیست ای مستان خوشخواب
ز چشم خیرۀ اخترشماران
بهیکباره مرا مهجور کردید
بنامیزد زهی زنهارخواران
سرِ ادبار بر زانو نهادم
نشسته بر پلاس سوگواران
که آرَد رحمتی بر مستمندان
که ریزد جرعهای بر خاکساران
فلانی را بپرسید و بگویید
که ای پشت و پناه دوستداران
حرامت باد و نوشت باد بی ما
نسیم زندهرود و باغِ کاران
شرفالدین شفروۀ اصفهانی
(سدۀ ششم هجری)
منبع: جُنگ اشعار شمارۀ ۵۳۱۹ کتابخانۀ ملک، سدۀ دهم ق، صفحۀ ۸۳۰
..
اشارۀ لازم: در متن دو اصلاح صورت گرفته است: در بیت سوم، کردی به کردید بدل شده و در بیت پنجم، خاکیاران به خاکساران. این غزل در دیوان شرف شفروه موجود نیست. باغِ کاران، یکی از باغهای قدیمی اصفهان در مجاورت زندهرود بوده است. بیت آخر غزل شفروه، یادآور این بیت حافظ است:
گرچه صد رود است در چشمم مدام
زنده رود باغ کاران یاد باد!
..