شمارهٔ ۶۸
یک امشبی که توئی در برابرم سرمست
گمان مبر که خبر از وجود خویشم هست
نشسته ای تو، من و شمع ایستاده بپای
تو مست باده و من مست چشم باده پرست
قسم بجان تو کز جان و از جهان برخاست
هر آنکه یک نفس از روی عیش با تو نشست
نهاد دل بتو و از همه جهان برداشت
گشاد در بتو و بر رخ دو عالم بست
بخواب نیز نمی آید این خیال که تو
نشسته باشی و من ایستاده جام بدست
گذشت کار حبیب این زمان چه میخواهی
فتاد ماهی در آب و رفت تیر از شست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"(بیات اصفهان) (۲۲:۱۶ - ۲۴:۱۴) نوازندگان: مرتضی محجوبی (پیانو) خواننده آواز: قوامی (فاختهای)، حسین سراینده شعر آواز: حبیب خراسانی مطلع شعر آواز: یک امشبی که تویی در برابرم هست"
(آلبوم گلهای رنگارنگ » شمارهٔ ۲۳۵)
"(ابوعطا) (۱۱:۳۲ - ۱۵:۵۴) نوازندگان: حبیبالله بدیعی (ویولن) خواننده آواز: قوامی (فاختهای)، حسین سراینده شعر آواز: حبیب خراسانی (غزل) مطلع شعر آواز: یک امشبی که تویی در برابرم هست"
(آلبوم گلهای رنگارنگ » شمارهٔ ۴۴۲)