شمارهٔ ۵۶
بر لبم گوش نه که بانگ نی است
از دلم نوش کن که خم می است
خشت بر لب خمش ستاده چو خم
می چو سر جوش گشت وقتی قی است
جام ما چون تهی شود از می
نقش وارونه از کلاه کی است
من که لب بر لبی نهان دارم
زان من نیست ناله، زان وی است
شیخ گودم مزن بموسم دی
که دمش سخت سردتر ز فصل دی است
کیست در من که گاه در بغداد
میکند سیر و گه بملک ری است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر لبم گوش نه که بانگ نی است
از دلم نوش کن که خم می است
هوش مصنوعی: سخن من را بشنو، زیرا صدای دل من همانند نغمهی نی نیست. از عشق من بنوش، زیرا من مانند جامی پر از می هستم.
خشت بر لب خمش ستاده چو خم
می چو سر جوش گشت وقتی قی است
هوش مصنوعی: آجرها به لبهی دیوار سر جای خود ایستادهاند، مانند می که در حال جوشیدن است. وقتی که ویسکی سرشار از حالت مستی میشود، همه چیز تغییر میکند.
جام ما چون تهی شود از می
نقش وارونه از کلاه کی است
هوش مصنوعی: وقتی که جام ما از شراب خالی میشود، تصویر معکوسی از کلاهی بر روی آن میافتد. این نشان میدهد که وقتی زندگی پرنشاط و شادی نداشته باشیم، همه چیز به گونهای دیگر جلوه میکند.
من که لب بر لبی نهان دارم
زان من نیست ناله، زان وی است
هوش مصنوعی: من که حرفی را در دل نگه داشتهام، لذا ناله و شکایت من به خاطر اوست، نه به خاطر خودم.
شیخ گودم مزن بموسم دی
که دمش سخت سردتر ز فصل دی است
هوش مصنوعی: ای شیخ، مرا در ماه دی نزن، زیرا این زمان به شدت سردتر از فصل دی است.
کیست در من که گاه در بغداد
میکند سیر و گه بملک ری است
هوش مصنوعی: شخصی در درون من وجود دارد که گاه در بغداد میگردد و گاه در سرزمین ری.

میرزا حبیب خراسانی